پايگاه بصيرت؛ گروه سياسي/ با آنکه بيش از پنج سال از فتنه سال 88 مي‌گذرد، اما هنوز مسايل آن تا به امروز از صحنه سياسي کشور رخت نبسته است و هر روز مي‌توان اظهار نظرات مختلفي را شنيد که به نحوي به به ماجراي فتنه باز مي‌گردد. يکي از دلايل اين مساله آن است که هنوز فتنه گران و برخي از هواداران و همراهان آنها در مقام توجيه عملکرد خود قرار دارند، چرا که با برچسب فتنه‌گري، امکان فعاليت سياسي را در داخل کشور از دست داده‌اند و در مجامع عمومي نيز با واکنش توده‌هاي مردم روبرو هستند. از سوي ديگر عدم مرزبندي شفاف اين افراد و جريان‌هاي سياسي موجب شده تا ياران انقلاب نيز نسبت به خط قرمزي به نام فتنه حساس بوده و نسبت به تحرکات اين افراد واکنش نشان دهند. ظهور و بروز عيني اين مساله را مي‌توان در داستان راي اعتماد به گزينه‌هاي پيشنهادي وزارت علوم و فناوري مشاهده نمود که چهره‌هاي معرفي شده، يکي پس از ديگري درکسب راي اعتماد نمايندگان ملت ناکام ماندند. اين مساله موجب شده تا برخي از حاميان فتنه از بصيرت آگاهي ملت به تنگ آمده و با لحني عصباني نسبت به شاخص فتنه عکس العمل نشان دهند. آخرين نمونه در اين زمينه اظهاراتي است که از آقاي هادي خامنه اي منتشر شده و نشان مي‌دهد که وي براي رهايي از برچسبي که متاسفانه دامن ايشان را نيز آلوده است، چطور به مغالطه روي آورده است. وي در گفتگويي با خبرگزاري ايلنا مي‌گويد: «يک عده‌اي در مجلس‌اند که هرچند در اقليت هستند اما بسيار فعالند و شعاري چون "گروهي ديگر" در خارج از مجلس انتخاب کرده‌اند و با آن شعار مي‌خواهند تمام حساب‌هايشان را با رقبايشان تسويه کنند و آن کلمه "فتنه" است که اين کلمه، نه محتوايش و نه حد و مرزش مشخص نيست و هر که را دوست داشته باشند و فعاليتش با خواسته‌هاي آنان جور درنيايد، به شکلي به فتنه ربطش مي‌دهند و ذهن‌ها را مشوش مي‌کنند و فريب مي‌دهند.» فارغ از مناقشه‌ي که اين عضو مج��ع روحانيون مبارز ظاهرا با برخي نمايندگان دارد، خطاب به وي بايد گفت، اتفاقا فتنه از واژه‌هايي است که معناي آن صراحت و شفافيت دارد و تنها فتنه‌گران هستندکه از تعريف و محتواي آن ابراز بي‌اطلاعي مي‌کنند. چرا که يکي از ارکان فتنه‌گري اتفاقا ابهام سازي و فرار از شفافيت است. مدير موسسه پژوهشکده تاريخ اسلام، که ظاهرا در تاريخ هم مشغول به مطالعه است، خوب است تا مروري بر فتنه‌هاي صدر اسلام بيندازد تا معنا و معيار فتنه و فتنه‌گران مشخص گردد تا از فهم موضوعي به اين سادگي در حيرت نماند. وي که بخشي از عمر خود را صرف مطالعات ديني از جمله کلام الهي نموده است، اگر به دنبال فهم معناي واژه قرآني فتنه باشند، کافي است تا مروري بر قرآن و روايات نموده و براي تکميل آن به کتب لغت مراجعه کرده تا مفهوم واژه فتنه را درک نمايند. همه اينها نشان از آن دارد که وي به طورکامل معناي فتنه و فتنه‌گري را مي‌داند و با نوعي تغافل چنين اظهاراتي را بر زبان آورده است. به واقع به خوبي آشکار است که آنچه دبيرکل مجمع نيروهاي خط امام و ديگر دوستانش در اردوگاه فتنه‌گران را رنج مي‌دهد، نه معناي اصطلاح فتنه، بلکه تعيين مصاديق آن است که با تصور معناي فتنه، مصاديق آن در نزد اکثريت ملت ايران قابل تصور و تصديق مي‌باشد. و متاسفانه اکثر همفکران و اطرافيان سيدهادي را شامل مي‌شود. کاش اين مدعيان فهم و دانش به جاي آسمان، ريسمان بافتن، آنقدر با مردم صادق بودند که حاضر مي‌شدند به اشتباه و خطاي تاريخي خود اعتراف کرده و از ايشان عذرخواهي نمايند که اگر اين مسير را طي مي‌کردند شايد اندک آبروي باقي مانده آنان نيز با اين سخنان سخيف تباه نمي‌شد.