صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

تاریخ انتشار : ۰۱ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۱:۴۲  ، 
شناسه خبر : ۲۷۲۳۱۹
سرانجام 15 ماه تخطئه رئيس‌جمهور

محمد اسماعيلي

مي‌شود خيلي راحت اثبات كرد كه طي 15 ماه عمر دولت يازدهم دست كم 150  انتقاد شبيه به تخريب از سوي شخصيت‌هاي تجديدنظرطلب عليه روحاني صورت گرفته كه مي‌تواند چشم‌انداز روشني از آينده دولت تدبير و اميد – دوم خردادي‌ها را نمايان سازد.

‌مواضع فرهادي وزير علوم، تحقيقات و فناوري ‌ انتقادات توأم با هجمه و تخريب اصلاح‌طلبان - عليه روحاني و دولتش- را وارد مرحله تازه‌اي كرد. موضوع از آنجايي آغاز شد كه جماعت تجديدنظرطلبان انتظار داشتند تا روحاني در معرفي پنجمين گزينه پيشنهادي براي كرسي ‌ وزارت علوم، بار ديگر يكي از شخصيت‌هاي متبوع جريان تندروي اصلاح‌طلب را معرفي و همچنان سيطره طيف راديكال اين جبهه را بر مديريت اين وزارتخانه حفظ كند.

آنها همچنين در سطحي ديگر، توقع داشتند فرهادي مانند فرجي‌دانا، توفيقي، آشتياني و ميلي منفرد در جلسات فراكسيون‌ها و كميسيون‌هاي مجلس و همچنين صحن علني مواضعي دوپهلو و مبهم عليه جريان اصلاح‌طلب گرفته و با تاكتيك«يكي به نعل يكي به ميخ» رأي اعتماد خود را از منتخبان ملت اتخاذ كند.  تا نه تنها مديريت اين مجموعه همچنان در دست تجديدنظرطلبان باقي بماند بلكه با عدم به كارگيري واژگاني مانند «فتنه» و «آشوب» فرد مورد تبع آنها بر كرسي وزارت، از مجلس رأي اعتماد گرفته باشد.

اما اين دو اتفاق روي نداد و روحاني فردي را پيشنهاد داد كه چندين بار در جلسات كميسيون و فراكسيون‌هاي مجلس و در صحن علني از فتنه اعلام برائت و تأكيد كرد كه فتنه خط قرمز وي است و از افراد تندرو در اين وزارتخانه استفاده نخواهد كرد.

اين شد كه فرهادي رأي اعتماد گرفت و حلقه خاص دوم خردادي‌ها در سطح عالي وزارت علوم مورد تهديد قرار گرفت – البته اين هنوز عملياتي نشده و در حد گمان باقي است- .

رويكرد روحاني و فرهادي اصلاً به مذاق روزنامه‌هاي زنجيره‌اي خوش نيامد به گونه‌اي كه روز بعد از جلسه رأي اعتماد جماعت تندرو تلاش كردند تا نه تنها مواضع فتنه ستيزي فرهادي را سانسور كنند بلكه انتقادات از روحاني را هم افزايش دهند.

زنجيره‌اي‌ها مواضع فرهادي را سانسور كردند

به عنوان نمونه روزنامه‌هاي اعتماد و شرق متن اظهارات فرهادي در جلسه علني مجلس را از گزارش‌هاي خود حذف كرده كه در آن اينگونه عنوان شده بود: «رهبري فصل‌الخطاب و فتنه خط قرمز ماست.» فتنه‌اي كه باعث اعتماد نكردن وكلاي ملت به افراد پيشنهادي قبلي و استيضاح و بركناري فرجي‌دانا از وزارت علوم بود.

البته روزنامه‌هاي زنجيره‌اي ضمن سانسور كامل موضع صريح وزير پيشنهادي، سخنان نماينده نشانه‌دار – علي مطهري - مجلس را كه باب طبعشان بود، برجسته كردند.

اعتماد تيتر مي‌زند «مطهري رويه دوگانه بهارستان را به چالش كشيد». شرق نيز رفتاري مشابه اين انجام داد و مطهري را تيتر يك خود كرد «نطق مطهري بهارستان را ميخكوب كرد.»

شرق همچنين در ‌مطلبي نگراني خود را بروز مي‌دهد: « حال به نظر مي‌رسد فرهادي عزم جدي‌اي براي تغيير معاونان وزارت علوم دارد. اما چه كساني بيش از پيش در معرض تغيير در وزارت علوم قرار دارند؟ با توجه به رأي بالاي فرهادي از مجلس و حمايت اصولگرايان بهارستان از او، به نظر مي‌رسد مهم‌ترين تغييرات كساني هستند كه طي يك سال اخير با برچسب‌هاي سياسي مورد انتقاد مجلس قرار گرفتند؛ كساني همچون جعفر ميلي‌منفرد، معاون آموزشي و سعيد سمنانيان، رئيس مركز هيئت‌هاي امناي وزارت علوم كه پيش از معرفي فرهادي به مجلس، از سمت خود استعفا داده بودند...».

آفتاب يزد هم ترجيح مي‌دهد «سخنان كنايه‌‌ آميز مطهري» را در صفحه نخست خود برجسته كند.

اتفاقات وزارت علوم، فضاي تخريب عليه روحاني را سرعت بخشيد

اما پيشنهاد روحاني، مواضع فرهادي در قبال فتنه و اصلاحات و آراي قابل توجه نمايندگان به وي، همچنين برخي تغييرات –فعلاً- جزئي در سطح اين وزارتخانه باعث شد كه روزنامه‌هاي زنجيره‌اي دوم‌خردادي رو به سوي تخريب چند باره روحاني بياورند آنگونه كه طي چند روز اخير چندين مطلب با چنين رويكردي در اين رسانه‌ها به چاپ رسيده كه از جمله آن مي‌توان به مطلب روز يك‌شنبه روزنامه اعتماد اشاره كرد، آنجايي كه مي‌نويسد: «به هر ميزاني كه دولت يازدهم در عرصه سياست خارجي، با انگيزه‌‌اي پرتوان ظاهر شد، اما كمتر نشانه‌‌اي از آن در سياست داخلي بروز يافت.

دولتي كه با ورود به عرصه سياسي با توجه به در هم تنيده شدن مشكلات داخلي به پرونده هسته‌‌اي و مذاكراتي كه گويي سرانجامي براي آن وجود نداشت، تمامي تلاش خود را براي حل مشكلات معيشتي مردم به‌كار گرفت، اما نتوانست رضايت منتقدان خود را جلب كند. انتقاداتي كه اكنون به اصلاح‌طلبان هم رسيده و آنها هم از شرايط موجود راضي نيستند. اما شايد بتوان سرآغاز تمامي انتقادات به عملكرد دولت در سياست داخلي را بدون تصدي ماندن معاونت سياسي وزارت كشور دانست...»

اين تنها يك نمونه از تخريب شبيه به انتقاد دوم‌خردادي‌ها از روحاني است كه با قرار دادن آن در كنار موج دامنه‌دار 15 ماه گذشته مي‌توان نتايج قابل توجهي را اتخاذ كرد.

 سابقه 15ماه تخطئه عليه روحاني

از صدها تيتر و مطلب تخريبي طي ماه‌هاي سپري شده از عمر دولت مي‌توان به اين نمونه‌ها اشاره كرد: «روحاني بايد به وعده‌هايي كه داد پايبند باشد»، «اگر اصلاح‌طلبان نباشند روحاني هم وجود نخواهد داشت»، «هدف اعتدال بازگشت به وضع پيش از اصلاحات است»،«روحاني مرتكب اشتباه شده است»، «اگر قادر نبوديد قوا را هماهنگ كنيد اشتباه كرديد مسئوليت پذيرفتيد»، «همكاران روحاني هيچ تناسبي با افكار وي ندارند»، «وزيركشور روحاني خوب نيست»، «حضور ما در دولت كمرنگ است»، «گفتمان اصلاحات به گفتمان اعتدال تبديل نمي‌شود»، «اصلاح‌طلبي مشي خودش را دارد»، «اصلاحات قطعاً در انتخابات حرف خودش را مي‌زند»، «دولت روحاني پوپوليست است»، «نمي‌توان اعتدال را روش دانست»،«اصلاح‌طلبان در هنگامه پوست‌اندازي هستند» و «تعبيرم اين است كه پايگاه اجتماعي آقاي روحاني ائتلافي است. از آن خودش نيست ولي در اختيار او قرار داده شده است تا پايان دوره‌‌اي كه خواهد بود.»

اما در كنار اينگونه تيتر‌ها مي‌توان به بخشي از اظهارات هدفمند و سازمان‌دهي شده چهره‌هاي منسوب به دوم‌خرداد را هم مورد توجه قرار داد.

فقط شعار اعتدال قشنگ نيست!

به عنوان نمونه احمد خرم وزير راه دولت اصلاحات - كه عضو يكي از كارگروه‌هاي انتخاب وزراي دولت تدبير و اميد هم بود - در گفت‌وگو با روزنامه آرمان دولت را آماج حملات خود قرار مي‌دهد: شعار اعتدال شعار قشنگي است، اما اعتدال در بعد سياسي فقط معنا مي‌دهد و در مسائل اجرايي كشور اصلاً معنا ندارد.(!)

... لازم است كه آقاي رئيس‌جمهور هفته‌اي دو روزشان را بگذارند براي ديدار با وزرا. ايشان بايد تك‌تك وزرا را بخواهند و از آنها بپرسند كه در برنامه 100 روزه به كجا رسيده‌ايد. برنامه 100 روزه يكسري پروژه‌هاست كه انجام مي‌شود و ادامه پيدا نمي‌كند، در اين فرصت 100 روزه امكاني فراهم مي‌شود كه برنامه اجرايي چهار ساله را هر وزيري براي وزارتخانه خود تدوين كند.

تناقضات روحاني !

اعتماد در يكي از دهها مطلب تخريبي عليه روحاني به تناقضات كلامي و رفتاري روحاني مي‌پردازد و علت اصلي شورآفرين نبودن سخنان وي را اينطور ريشه‌يابي كرد: شخصيت او به گونه‌‌اي است كه كمتر استعداد موج‌آفريني دارد!

عدم تحقق وعده‌ها در عمل علت ديگري است كه سخنان روحاني نمي‌تواند موج‌آفريني داشته باشد. در واقع حاميان روحاني در ميان جامعه مرتب از او اظهارنظرهايي را مي‌شنوند كه با آنچه در عرصه عمل مي‌بينند فاصله زيادي دارد؛ رئيس‌جمهور از ضرورت رفع فيلترينگ سايت‌ها و ابزارهاي ارتباط جمعي در فضاي مجازي مي‌گويد اما همچنان «واتس اپ» و «وي چت» فيلتر است و در مورد احتمال فيلتر شدن «وايبر» و «تانگو» نيز بحث‌هايي مطرح است.

رئيس‌جمهور از ضرورت افزايش سرعت و پهناي باند اينترنت مي‌گويد اما در عمل بعد از سخنان او به عنوان كسي كه عالي‌ترين مقام اجرايي كشور را در اختيار دارد هيچ اتفاقي نمي‌افتد و همچنان براي دانلود يك فايل به تعبير خود روحاني امكان آن وجود دارد كه آدم خوابش ببرد... .

اصغرزاده جدايي اصلاحات – اعتدال را مي‌خواهد

ابراهيم اصغرزاده فعال سياسي اصلاح‌طلب هم ‌چند هفته قبل بود كه در گفت‌وگو با روزنامه اعتماد پرده‌اي ديگر از نمايش سياسي طيف متبوع خود براي جدا‌سازي رسمي اصلاحات - روحاني را به اجرا درمي‌آورد.

وي در اين گفت‌وگو با ادبياتي تند و تأمل‌برانگيز، دولت را به نداشتن راهبرد متهم مي‌كند و بيان مي‌دارد: راهبرد دولت اعتدالي طبعاً متفاوت از راهبرد اصلاح‌طلبان است. دولت روحاني از منظر نداشتن راهبرد شايد بيشتر در معرض آسيب قرار داشته باشد. اگر فقدان راهبرد روشن، دولت دوم اصلاحات را به زمين سخت و سنگلاخي زد، در دولت روحاني هنوز چند ماه نگذشته آنچنان به اعتبار دولت ضربه زد كه اثر مهرش تا پايان بر پيشاني دولت باقي خواهد ماند. چرا؟ اينكه دولت بدون هيچ استراتژي منسجمي در ماه‌هاي منتهي به ارديبهشت امسال به صورت متوالي تقاضا كرد كه مردم به او اعتماد كنند و صرفاً كساني جهت دريافت يارانه بروند ثبت‌نام كنند كه نيازمند واقعي باشند، ولي در كمال ناباوري مشاهده شد ۷۳‌ميليون نفر رسماً بي‌اعتنا به تقاضاي رئيس‌جمهور منتخب‌شان، به هر دليلي خود را مستحق دريافت يارانه دانستند و رفتند و پاي ورقه‌اي را امضا زدند كه عملاً شكاف فزاينده دولت - ملت را تأييد مي‌كرد. خب اگر اين فقدان راهبرد نيست پس چيست؟

وي همچنين با تأكيد بر اينكه پشتيباني اصلاح‌طلبان از حسن روحاني مشروط است، تصريح مي‌كند: معلوم است آنها در نقش يك بازنده، بازي برد - باخت يا باخت - باخت را ادامه نمي‌دهند ولي تا زماني كه قصد و نيت روحاني تحقق شعارهاي انتخاباتي باشد ولو آنكه عملاً راه به جايي نبرد دليلي بر عدم حمايت نخواهند داشت.

اما موج هجمه‌هاي چهرهاي دوم‌خرداد به اينجا ختم نمي‌شود، به طوري كه وي در ادامه ابراز مي‌كند: گرفتاري دولت روحاني اين است كه نمي‌داند كاركردش چيست؟... دولت روحاني نمي‌داند فراجناحي است يا ائتلافي و به مثابه شركت سهامي؟ اصلاح‌گراست و خواهان تغيير وضع يا اعتدالي و حافظ وضع موجود... وقتي واكنش روحاني را در برابر يك سؤال ساده خبرنگار خارجي كه از وجود روزنامه‌نگار زنداني پرسيد مي‌بينيم، متوجه مي‌شويم كه برداشت او با رأي‌دهندگانش تا چه ميزان فاصله دارد.

نام:
ایمیل:
نظر: