پايگاه بصيرت؛ گروه سياسي/ در تاريخ پرفراز و نشيب اسلام، تفرقه بين مذاهب و ملل اسلامى، از مسائل پيچيده و بنيان‏كن جوامع اسلامى بوده است كه خسارت‌ها و لطمه‏هاى مادى و معنوى جبران ناپذيرى بر پيكر امت واحده اسلامى وارد ساخته است، اين زخم خونين در چهره زيباى امت اسلامى از ديد مصلحان امت اسلامي پنهان نمانده و نگرانى آنان را برانگيخته است. از اين رو در مقاطع تاريخى مصلحان بسياري در صدد ايجاد وحدت بين مسلمين بوده تا التيام‌بخش درد مهلك امت اسلامى باشند، هر يك از آنان اهداف ويژه‏اى را نيز دنبال نموده‏اند. در همين راستا از منظر مقام معظم رهبري(مدظله) مهم‌ترين و کليدي‌‌ترين اصل در سياست خارجي در حوزه جهان اسلام، اصل وحدت و انسجام اسلامي است. به لحاظ فراواني کاربرد الفاظ در لسان مقام معظم رهبري، بي‌‌ترديد واژه وحدت اهميت بسياري يافته، تا جايي که امروزه از ايشان به عنوان يکي از بزرگ‌ترين مناديان وحدت ياد مي‌شود. کثرت آثار محققاني که وحدت را از منظر مقام معظم رهبري بحث نموده‌اند شاهد بر مدعاست. وحدت جهان اسلام در منظومه فکري رهبري 1- وحدت ايدئولوژيکي و وحدت استراتژيکي «منظور ما از وحدت چيست؟ يعني همه‌ي مردم يكسان فكر كنند؟ نه. يعني همه‌ي مردم يك نوع سليقه‌ي سياسي داشته باشند؟ نه. يعني همه‌ي مردم يك چيز را، يك شخص را، يك شخصيت را، يك جناح را، يك گروه را بخواهند؟ نه؛ معناي وحدت اينها نيست. وحدت مردم، يعني نبودن تفرقه و نفاق و درگيري و كشمكش. حتي دو جماعتي كه از لحاظ اعتقاد ديني مثل هم نيستند، مي‌توانند اتحاد داشته باشند؛ مي‌توانند كنار هم باشند؛ مي‌توانند دعوا نكنند. يكي از عواملي كه اين وحدت را خدشه‌دار مي‌كند، مفاهيم مشتبهي است كه دائماً در فضاي ذهني مردم پرتاب مي‌شود. هر كس هم به گونه‌اي معنا مي‌كند؛ يك عدّه ��ز اين طرف، يك عدّه از آن طرف؛ جنجال و اختلافِ غيرلازم درست مي‌شود! البته دشمن در همه‌ي اين مسائل سود مي‌برد و به احتمال زياد در اين مسائل - يا در همه‌اش، يا در بعضي‌اش - دست هم دارد. اين را ما نمي‌توانيم نديده بگيريم».( ۱۳۷۹/۰۱/۲۶ بيانات در خطبه‌هاي نماز جمعه تهران‌ ) بنابراين از منظر مقام معظم رهبري، وحدت ايدئولوژيکي، وحدتي آرماني و مطلوب است که در سطح مذاهب اسلامي، هدفي عالي است اما آنچه مطلوب, عملي و شدني است، وحدت استراتژيکي به معناي وحدت عملي و همبستگي بر اساس اصول مشترک اسلامي در برابر دشمن مشترک جهان اسلام است که کيان اسلام، منابع و ذخاير کشورهاي اسلامي را مورد هدف قرار داده است. 2- تحقق اتحاد اسلامي؛ خواسته قطعي پيامبر(صلّي‌الله‌عليه‌وآله) «شعار اتحاد اسلامي، يک شعار مقدس است. امروز اگر پيامبر مکرم اسلام (صلّي اللّه عليه و ءاله) در ميان ما بود، به اقتضاي آيه‌ي شريفه‌ي «عزيز عليه ما عنتّم حريص عليکم بالمؤمنين رئوف رحيم» ما را به اتحاد دعوت ميکرد؛ از ايجاد اختلافاتِ اينچنيني جلوگيري ميکرد. ما اگر چنانچه علاقه‌مند به نبي مکرم اسلام هستيم، بايد اين خواسته‌ي قطعي آن بزرگوار را تحقق ببخشيم». ( ۱۳۹۱/۱۱/۱۰ بيانات در ديدار مسئولان نظام و ميهمانان کنفرانس وحدت اسلامي) 3- وحدت آموزشي قرآني اما تفرقه آموزشي استعماري «يكي از دستورات قرآن اين است كه آحاد امت اسلامي با يكديگر متحد باشند؛ دست در دست يكديگر بگذارند: «و اعتصموا بحبل اللّه جميعا و لا تفرّقوا». اين خطاب به كيست؟ خطاب به ما است، خطاب به ملت ايران است، خطاب به ملتهاي مسلمان كشورهاي اسلامي است، خطاب به همه‌ي مؤمنين به اسلام در سراسر دنيا است. ما به اين عمل ميكنيم؟ نقطه‌ي مقابل اين آموزش قرآني، آموزش استعماري است: اختلاف ميان مسلمانان. يك عده، يك عده‌ي ديگر را تكفير كنند، لعن كنند، خود را از آنها بري بدانند. اين چيزي است كه امروز استعمار ميخواهد؛ براي اينكه ما با هم نباشيم» ( ۱۳۹۲/۰۳/۱۸ 4- دعوت‌کنندگان به وحدت جلوه اي از ناطق من الله بودن «امروز هر حنجره‌اي كه به وحدت دنياي اسلام دعوت كند، حنجره‌ي الهي است، ناطق من اللّه است. هر حنجره‌اي و زباني كه ملتهاي مسلمان را، مذاهب اسلامي را، طوايف گوناگون اسلامي را به دشمني با يكديگر تحريك كند و عصبيتها را عليه يكديگر تحريك كند، ناطق من الشيطان است. «من اصغي الي ناطق فقد عبده فان كان النّاطق عن اللّه فقد عبد اللّه و ان كان النّاطق ينطق عن لسان ابليس فقد عبد ابليس».آنهائي كه از زبان ابليس حرف ميزنند، خودشان و مستمعين خودشان را به طرف جهنم ميبرند؛ خودشان را هم دچار هلاكت ميكنند. «أ لم تر الي الذّين بدّلوا نعمت اللّه كفرا و احلّوا قومهم دار البوار. جهنّم يصلونها و بئس القرار»؛ «يقدم قومه يوم القيامة فأوردهم النّار»، كه درباره‌ي فرعون است.( .۱۳۹۲/۰۳/۱۸ بيانات در ديدار شرکت‌کنندگان در مسابقات بين‌المللي قرآن کريم) 5- اختلاف افکني نماد بارز کفر به طاغوت «در بسياري از بخشهاي امت اسلامي ايمان باللَّه هست؛ اما کفر به طاغوت نيست. کفر به طاغوت لازم است. بدون کفر به طاغوت،تمسک به عروه‌ي وثقاي الهي امکانپذير نيست. ما کشورها و دولتها و ملتها را به اين که به جنگ با امريکا بشتابند، دعوت نمي‌کنيم؛ ما دعوت مي‌کنيم که تسليم امريکا نشوند. ما دعوت مي‌کنيم که با دشمن اسلام و مسلمين همکاري نکنند. يکي از اقسام همکاري نکردن همين است که به وسوسه‌هاي آنها در زمينه‌ي وحدت امت اسلامي اعتنا نکنند و امت اسلامي را با اتحاد خودش حفظ کنندم.(۱۳۸۵/۰۵/۳۰ بيانات‌ در ديدار شرکت کنندگان در همايش کنفرانس وحدت اسلامي) 6- اتحاد و يکپارچگي، سلاح مهم ملت‌ها در مواجهه با ابرقدرت‌ها «سلاح مهم ملت‌ها در مواجهه با ابرقدرت‌ها و حکام مزدور، اتحاد و يکپارچگي آن‌ها است. دشمن شما تلاش مي‌کند با انواع ترفندها يکپارچگي شما را از بين ببرد. مطرح کردن نقاط افتراق، مطرح کردن شعارهاي انحرافي، مطرح شدن چهره‌هاي بدسابقه و نامطمئن به عنوان جانشين رئيس جمهور خائن، از جمله‌ي انگيزه‌سازي براي تفرقه است. اتحاد خود را بر محور دين و نجات کشور از شر مزدوران دشمن، حفظ کنيد: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّـهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا»(.۱۳۸۹/۱۱/ ۱۵ خطبه‌هاي نماز جمعه تهران) 7- تفرقه، ام الامراض و بزرگترين درد مسلمانان «اسلام همه‌ي جوانب زندگي را فرامي‌گيرد و براي هر بخشي از کارهاي عظيم زندگي انسان نسخه، درمان، راه‌حل و فرجي دارد؛ اما امروز در ميان دردهاي گوناگون مسلمانها، آنچه که بزرگتر از همه و امّ‌الأمراض ديگرِ دردهاست، تفرق مسلمانهاست. ما مسلمانها به اين توصيه‌ي پيغمبر بزرگ خودمان «و لا تکونوا کالّذين تفرّقوا و اختلفوا» و يا به اين توصيه «واعتصموا بحبل‌اللَّه جميعاً و لاتفرّقوا»، عمل نمي‌کنيم؛ ضعف دنياي اسلام هم بر اثر همين تفرق است. امروز عامل تداوم ضعف مسلمين، تفرق آنهاست. در هر دوره‌اي از زمان بيماري‌هايي بوده است. در اين دوره، بيماري اصلي، عدم اتحاد کلمه‌ي مسلمانها است».( ۱۳۸۳/۰۸/۲۴ بيانات در ديدار کارگزاران نظام) 8- اتحاد بر مبناي اصول، لازمه پيدايش ولايت بين مؤمنين «وحدت هم که ما گفتيم - که بعد سؤالات ديگري هم در اين زمينه شده - منظور من اتحاد بر مبناي اصول است. بنابراين وحدت با کيست؟ با آن کسي که اين اصول را قبول دارد. به همان اندازه‌اي که اصول را قبول دارند، به همان اندازه ما با هم مرتبط و متصليم؛ اين ميشود ولايت بين مؤمنين.(۱) آن کسي که اصول را قبول ندارد، نشان ميدهد که اصول را قبول ندارد يا تصريح ميکند که اصول را قبول ندارد، او قهراً از اين دائره خارج است.» (۱۳۸۹/۰۵/۳۱ بيانات در ديدار دانشجويان در يازدهمين روز ماه رمضان) 9- تفرقه عامل فرصت دادن به دشمن براي حمله به امت اسلامي «توصيه‌ي ديگر قرآن به مسلمانها، اتّحاد کلمه‌ي آنهاست. اگر ما نهي قرآن را - که مي‌گويد «و لا تفرّقوا» - مورد توجّه قرار ندهيم و به بهانه‌هاي مختلف بين خود اختلاف و تفرقه ايجاد کنيم و امّت اسلامي را قطعه قطعه و جدا جدا کنيم، نتيجه همين وضعي مي‌شود که ملاحظه مي‌کنيد: دشمن به قطعه‌اي از پيکر اسلامي حمله مي‌کند، ديگر قطعه‌ها انگار نه انگار! در حالِ خواب خوش هستند! اين جدايي است. بايد به قرآن برگرديم. برگشتن به قرآن، فقط به تلاوت و حفظ آن نيست. تلاوت و قرائت و حفظ قرآن، مقدّمه‌ي فهم و عمل است»(.۱۳۸۰/۰۷/۲۶ بيانات در مراسم اختتاميه‌ي هجدهمين دوره مسابقات حفظ، قرائت و تفسير قرآن کريم‌) 10-نقطه اميد دشمن، خدشه در وحدت «... يک نقطه، مساله ي وحدت و يکپارچگي است. دشمناني که هنوز درصددند نسبت به انقلاب و نظام جمهوري اسلامي، نيات خصمانه و شوم شان را اعمال بکنند، چشم اميد به اختلافات بسته اند. آنها از وحدت و يکپارچگي شما مردم مي ترسند، اين را متوجه باشيد. ملت ايران، به هيچ قيمت نبايد وحدت و يکپارچگي خودش را از دست بدهد. مسوولان بايد متوجه باشند که با اين يکپارچگي عظيم، چگونه بايد رفتار کرد». 11-اتحاد و حسن ظنّ مؤمنين نسبت به يکديگر عامل کمک الهي «اتحاد را، اتفاق را، وحدت کلمه را، حسن‌ظن به يکديگر را بايد حفظ کرد. قرآن ميگويد: «لو لا اذ سمعتموه ظنّ المؤمنون و المؤمنات بأنفسهم خيرا»(۱)؛ دلهاتان را با هم صاف کنيد، دست در دست هم پيش برويد؛ شک نداشته باشيد که خداي متعال اين چنين ملتي را، اين چنين دلهاي صادقي را، اين چنين گامهاي استواري را کمک و حمايت خواهد کرد».( ۱۳۸۷/۰۲/۱۶ بيانات‌ در ديدار مردم کازرون‌) 12-اتحاد؛ راه غلبه بر توطئه اختلاف‌افکني دشمن «امروز شما ببينيد يکي از نقاطي که دشمنان ما بر روي آن به طور کامل تکيه ميکنند، برافروختن اختلافات مذهبي است؛ شيعه و سني. آدمهائي که نه به شيعه عقيده دارند، نه به سني عقيده دارند، نه اصل اسلام را قبول دارند، طبق ميل سرويسهاي جاسوسي آمريکا و اسرائيل مي‌آيند پشت بلندگوها مي‌ايستند، از توسعه‌ي تشيع اظهار نگراني ميکنند! شما چه ميفهميد تشيع چيست؟! چه ميفهميد تسنن چيست؟! شما به اصل دين اعتقادي نداريد. امروز سياست استکبار و سياست سرويسهاي جاسوسي اين است که ماها را از هم بترسانند؛ شيعه را از سني، سني را از شيعه؛ اختلاف ايجاد کنند. راه غلبه‌ي بر دشمنان، انديشيدن، فکر کردن، متحد شدن، دلها را به هم نزديک کردن، دستها را در هم گره کردن است؛ و اينجور است که به فضل پروردگار، «ليظهره علي الدّين کلّه» پيش خواهد آمد؛ و خداي متعال به فضل خود، به لطف خود، اهداف و دستورات و برنامه‌هاي اين بعثت را بر همه‌ي توطئه‌هاي دشمن پيروز خواهد کرد».(۱۳۹۱/۰۳/۲۹ بيانات در ديدار مسئولان نظام و سفراي کشورهاي اسلامي) 13-وحدت، حافظ هويت، قدرت و آبروي مسلمانان «قرآن ما را به وحدت توصيه کرده است. قرآن ما را تهديد کرده است که اگر اتحاد و همبستگي خودتان را از دست بدهيد، آبرو و هويت و قدرت شما نابود خواهد شد».«قرآن ما را تهديد کرده است که اگر اتحاد و همبستگي خودتان را از دست بدهيد، آبرو و هويت و قدرت شما نابود خواهد شد».(۱۳۸۴/۰۲/۰۶ بيانات در ديدار کارگزاران نظام) 14- متأثر شدن دل از آيات قرآن، لازمه پذيرش راحت وحدت «اين همه هم هي آيات را ميخوانيم، ميگوئيم هم، تکرار ميکنيم براي همديگر، شما براي من ميگوئيد، من براي شما ميگويم؛ خوب، بايد دل را از اين مفاهيم متأثر کنيم. فرض بفرمائيد مثلاً: «و اعتصموا بحبل اللَّه جميعا»، يک تعليم قرآني است ديگر؛ بارها هم تکرار کرده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ايم، هي هم ميخوانيم. وقتي که اين آيه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ي شريفه به عنوان الهام الهي، بر دل ما نازل شد - دل جذب کند، هضم کند، بگيرد، دل به شکل اين آيه صيرورت پيدا کند، دل ما و جان ما در قالب اين آيه قرار بگيرد - آن وقت مسئله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ي وحدت براي ما يک مسئله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ي اساسي خواهد شد و براي خاطر اغراض و مقاصد شخصي، وحدتهاي عظيم ملي را به هم نميزنيم؛ ببينيد، اين اثرش اينجا ظاهر ميشود. اگر آيات قرآن آنچنان بر دل انسان نازل بشود که دل جذب کند و فهم کند و به شکل آن آيه دربيايد، آن وقت وقتي که به ما ميگويند که: «و الّذين معه اشدّاء علي الکفّار رحماء بينهم» پذيرش آن برايمان راحت ميشود» (. ۱۳۸۸/۰۵/۳۱ بيانات در جمع قاريان قرآن در روز اول ماه رمضان‌) 15-زنده کردن وحدت، هدف اعياد اسلامي «عيد اسلامي براي زنده کردن احساس وحدت، در بين مسلمانهاست. عيد اسلامي يعني روزي که در تمام دنياي اسلام، مردم آن را جشن مي‌گيرند. شما ملاحظه کنيد! امروز براي بيش از يک ميليارد انسان، روز عيد است. البته اختلاف افق امروز يا ديروز در تعيين روز اوّل ماه شوّال، اهميتي ندارد. در بعضي کشورها ديروز عيد بود و در بعضي کشورها، امروز. آيا اين، مسأله‌ي کوچک و بي‌اهميتي است که جمع غفير و کثيري از اين يک ميليارد نفر، در اين روز، در مراسم نماز شرکت مي‌کنند و نماز واحدي را به سمت قبله‌ي واحد، با آداب واحد و با مضمون واحد به جا مي‌آورند؟! اين موضوع، خيلي عظيم است؛ ولي متأسفانه به آن توجه نمي‌شود و بي‌توجهي به آن، خسارت بزرگي است. ما همه‌ي همّتمان در زمينه‌ي ارتباطات خارجي با دنياي اسلامي اين است که بر اين نکته تکيه کنيم».( ۱۳۷۵/۱۱/۲۱ بيانات در ديدار کارگزاران نظام) 16-حج به مثابه مظاهر حبل الله و مظهر آئينه ي اتحاد «يکي ديگر از شرايط[ي که حج را به معناي حقيقي خود نزديک تر مي کند ]، همين «مسئله‌ي اتحاد مسلمين» است. حج بايد آئينه‌ي اتحاد باشد، نه آئينه‌ي اختلاف. اگر قرار باشد ما همه يک‌جا جمع بشويم تا در آنجا يکي به يکي بگويد تو بدي، آن ديگري بگويد تو بدتري؛ اين چه جمع شدني است! اگر اختلافي هم وجود دارد، جاي بروزش آنجايي نيست که خداي متعال فرموده است: جمع بشويد تا «ليشهدوا منافع لهم» که منافع خودشان را در آنجا به دست بياورند. بعضيها - حالا نگاه خوش‌بينانه همين است که بگوييم کج‌سليقگي است، والّا اگر به چشم بدبينانه نگاه کنيم، حرفهاي ديگر هم مي‌شود زد - حج را جايي قرار مي‌دهند براي دندان نشان دادن و لج کردن و چهره در هم کردن نسبت به اختلافات فرقه‌اي و طائفي؛ شيعه و سني را آنجا مقابل هم قرار دادن. چقدر بايد به ما بگويند تا باور کنيم که امروز بيش از گذشته اختلافات شيعه و سني يکي از محورهاي اساسي است که دشمنان اسلام دارند رويش سرمايه‌گذاري مي‌کنند.» ( ۱۳۸۵/۰۹/۰۱بيانات در ديدار کارگزاران حج)