رضا بردستانی/ محقق
با نگاهی به عمق دیدگاههای رهبر فرزانه انقلاب در دیدار اعضای مجمع عالی بسیج مستضعفین؛ آنچه بیش از همه حائز اهمیت است، دریافت دیدگاههای عمیق و همهجانبه «رهبر بسیجیان» است به مسائل مهم داخلی و بینالمللی. در بازخوانی بیانات ارزشمند رهبر انقلاب به این مهم پی خواهیم برد که بسیجی در عمق تفکرات «ولیفقیه» شامل همه کسانی میشود که ایران را «آباد»، «آزاد»، «مستقل» و ایرانی را همیشه «سرفراز» میخواهند به تعبیری سادهتر بین دیدگاههای «ارتش بیست میلیونی» معمار انقلاب، «بسیجی خواندن همه آحاد جامعه» از سوی بنیانگذار فقید انقلاب اسلامی و «بسیجی» نامیدن هر ایرانی مسئولیتشناس و مسئولیتپذیر از سوی رهبر انقلاب؛ اندک فاصله و تفاوتی دیده و احساس نمیشود.
در کلام جانشین بنیانگذار انقلاب جامعه امروزین بیش از همیشه به عملیاتی شدن زوایای گوناگون بسیج به عنوان یک تفکر، منظومه فکری یا عقبهای اندیشمندانه چشم دوخته است. در روزهای پس از مذاکرات سخت و نفسگیر 1+5 و در حالی که تیم مذاکرهکننده ایرانی در روزهای اخیر به انواع تیترها، تحلیلها و عناوین گاه نازیبنده نوازانده شدند پشتیبانی از آنان در کلام مهربانانه رهبر، اجر و مزدی بود که فرزندان این مرز و بوم را جان و توانی دوباره بخشید. در ادامه نگاهی محتوایی میاندازیم به ابعاد گوناگون مطرح شده در بیانات رهبر فرزانه انقلاب اسلامی ایران:
از تبیین همه ابعاد «بسیج» تا حمایت از «بسیجیان عرصه دیپلماسی»
1- بسیج
ـ بسیج و میدان عمل
ـ ارکان اصلی بسیج:
* اعتقاد به مسئولیت
ـ رابطه امر به معروف و سلام عمومی جامعه
ـ رابطه جهاد و مستضعفین
* بصیرت
ـ امام راحل معمار واقعی بسیج/ اصل عدم غفلت/ عرصههای حرکت بسیج/ بسیج و نخبهپروری
ـ صدور انقلاب و تفکرات بسیج/ اصل شکستناپذیری تفکرات بسیج/ استحکام و عدم سایش
* تعریف بسیجی
* دعوت بسیج به اخلاق
2- دیپلماسی و سیاست
* سیاست خارجه
* موافقت با تمدید مذاکرات
* حمایت از بسیجیان عرصه دیپلماسی
* تعریف انقلاب اسلامی از جامعه جهانی
ـ مقابله با استکبار آمریکایی/ بازنده اصلی آمریکاست
ـ برای آمریکا امنیت اسرائیل مهم نیست/ بیاعتقادی آمریکاییها به نظام سیاسیشان
* سیاست داخله
* رفتار صادقانه با ملت ایران
* اقتصاد مقاومتی؛ سلاحی کارآمد
بازخوانی بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران در دیدار اعضای مجمع عالی بسیج مستضعفین
بسیج؛ مرد میدان عمل
«ما بسیج را از اول تا امروز در میدان عمل دیدهایم؛ در عرصههای مختلف اما همه عمل. در دفاع مقدس، جنگ هشت ساله، در سازندگی، در فناوریهای متنوع، از سلولهای بنیادی بگیرید تا انرژی هستهای، اینها کار بسیج است. از حضور پزشکان در بیمارستانهای نزدیک به خط مقدم جبهه... از فعالیتهای هنری بسیجی، کارهای هنری برجسته، فعال و مؤثر که روز به روز هم بحمدالله تا امروز تکامل پیدا کرده؛ همه جا بسیج را ما در میدان عمل ملاحظه کردهایم. منتها عرصه، عرصه بسیار وسیعی است.»
بسیج؛ یک منظومه فکری
الف) اعتقاد به مسئولیت انسان
ب) بصیرت
«آنچه به نظر این حقیر، کمتر به آن پرداخته شده است و باید پرداخته بشود، مسئله عقبه فکری و پشتوانه فکری بسیج است. بسیج یک اندیشه است، یک فکر است، یک منطق است، یک منظومه فکری است. علت این هم که همه میبینند که تحصیلکرده، نخبه، نابغه، از رشتههای مختلف مجذوب بسیج میشوند، این است که بسیج صرفاً یک حرکت احساسی نیست؛ یک منطق قوی پشت سر بسیج وجود دارد؛ این منطق، این علم، وقتی با عمل همراه میشود، این غوغا را درست میکند؛ این حوادث شگفتآور را خلق میکند. پایه این تفکر چیست؟...»
اعتقاد به مسئولیت انسان
«پایه این تفکر، اعتقاد به مسئولیت انسان است؛ انسان موجودی است مسئول. نقطه مقابل این فکر، حالت احساس بیمسئولیتی، «ولش کن»، »برو خوش باش»، «به خودت بپرداز» است. پایه فکری بسیج این مسئولیت الهی است که حالا عرض میکنم مبانی دینی مستحکمی دارد. نه فقط مسئولیت در برابر خود و در برابر خانواده خود و نزدیکان خود ـ که این هست ـ بلکه مسئولیت در قبال حوادث زندگی؛ در قبال سرنوشت جهان، سرنوشت کشور و سرنوشت جامعه، چه مسلمان، چه غیر مسلمان. این احساس مسئولیت فقط نسبت به انسانهای همعقیده و مسلم و مؤمن نیست بلکه حتی نسبت به غیر مسلمین و غیر مؤمنین هم احساس مسئولیت میکند. نقطه مقابل همان دَمغنیمتی، ولش کن و حالت تنبلی و حالت گریز از مسئولیت و مانند اینها است. پایه اصلی بسیج، این احساس مسئولیت است. این تفکر مسئولیت انسان، جزء بیّنات اسلام است.»
امر به معروف و نهی از منکر «مسئولیت» در برابر سلامت عمومی جامعه
«امر به معروف یعنی شما همه مسئولید که معروف را، نیکی را گسترش بدهید امر کنید به آن؛ نهی از منکر یعنی زشتی را، بدی را، پلشتی را نهی کنید؛ جلوی آن را بگیرید با شیوههای مختلف. معنای این چیست؟ معنای این، مسئولیت در قبال سلامت عمومی جامعه است. همه مسئولند: من مسئولم؛ شما مسئولید؛ آن یکی مسئول است.»
«جهاد» احساس مسئولیتی خطیر برای نجات مستضعفین
«جهاد اسلام در واقع کمک به ملتهایی است که پشت پرده سیاستهای استعماری و استکباری و استبدادی قرار داده شدهاند که نور اسلام به اینها نرسید؛ نور هدایت به اینها نرسد. جهاد برای دریدن این پردهها و این حجابها است؛ جهاد اسلامی این است. بحث اینکه آیا جهاد، دفاعی است یا ابتدایی است یا مانند اینها بحثهای فرعی است؛ بحث اصلی این است: ما لَکم لاتقاتلونَ فی سَبیل الله وَالمستَضعَفینَ منَ الرّجال وَالنّسآء وَ الولدان؛ (سوره نساء، بخشی از آیه 75) چرا جهاد نمیکنید، مقاتله نمیکنید، نبرد نمیکنید درا راه خدا و بلافاصله [میگوید] و در راه مستضعفین، برای نجات مستضعفین؟ این احساس مسئولیت است؛ یعنی شما برو جان خودت را به خطر بینداز و جانت را کف دستت بگیر در میدانهای خطر، برای اینکه مستضعفان را نجات بدهی؛ معنای این، همان مسئولیت است دیگر. یا این حدیث معروف "مَن اَصبَحَ وَ لَم یَهتَمَّ بامور المسملینَ فَلَیسَ بمسلم"»
«امیرالمؤمنین وقتی که میشنود سپاهیان معاویه رفتند آن شهر را غارت کردند با غصه میگوید که ـ بَلَغَنی اَنََّ الرَّجلَ منهمْ کان یَدخل عَلَی المََراَهِ المسلمََهِ وََ الاخرََی المعاهدَهِ ـ مردهای این لشکر غارتگر وارد خانه مسلمان و معاهَد میشدند، به زنها اهانت میکردند، دستبند زنها را میگرفتند، زیور زنها را میگرفتند، بعد حضرت میفرماید که اگر مسلمان از این غصه بمیرد، جا دارد... یعنی احساس مسئولیت تا این حد است. نمیگوید اگر امیر مسلمین بمیرد جای دارد؛ میگوید اگر انسان، اگر مسلمان از این غصه بمیرد جا دارد. این همان احساس مسئولیت است. پایه اصلی حرکت بسیج این است: احساس مسئولیت الهی.
بصیرت
(همیشه با یک سلاح نمیشود مبارزه کرد.)
«دومین پایه که در کنار این هست مکمل پایه اول است، عبارت است از بصیرت و روشنبینی. یعنی چه؟ یعنی شناخت زمان، شناخت نیاز، شناخت اولویت، شناخت دشمن، شناخت دوست، شناخت وسیلهای که در مقابل دشمن باید به کار برد؛ این شناختها؛ بصیرت است. همیشه با یک سلاح نمیشود مبارزه کرد. در همه میدانها با یک سلاح نمیشود رفت.»
بیبصیرتی در عین احساس مسئولیت
اگر بصیرت نباشد امر به معروف هم درست از آب درنمیآید
«بعضیها احساس مسئولیت داشتند در دوران مبارزات اما نمیفهمیدند این را کجا خرج کنند؛ جایی خرج میکردند که به ضرر حرکت عظیم مبارزاتی امام بزرگوار بود؛ بعد از انقلاب هم همین جور؛ تا امروز هم همین جور است. بعضیها احساس دارند، احساس مسئولیت میکنند، انگیزه دارند اما این انگیزه را غلط خرج میکنند؛ بد جایی خرج میکنند؛ اسلحه را به آنجایی که باید، نشانه نمیگیرند؛ این بر اثر بیبصیرتی است. حالا ما چند سال پیش در قضیه فتنه گفتیم بصیرت؛ بعضی دهنکجی کردند که بصیرت! بله، بصیرت؛ بصیرت که نبود، هر چه که مسئولیت و انگیزه بیشتر باشد، احساس بیشتر باشد، خطر بیشتر است؛ اطمینانی دیگر نیست به این آدم بیبصیرت و بدون روشنبینی که دوست را نمیشناسد، دشمن را نمیشناسد و نمیفهمد کجا باید این احساس را، این نیرو را، این انگیزه را خرج کند. این پس شد رکن دوم که بسیار بسیار لازم است. اگر این رکن دوم نباشد، امر به معروفش هم اشتباهی درمیآید، جهادش هم اشتباهی درمیآید، امر مورد اهتمامش هم دچار خطا میشود و به کجراهه میافتد.»
امام راحل معمار واقعی بسیج
«رحمت خدا و رضوان خدا بر امام بزرگوار که همه این چیزها را فکر کرد؛ آن چشم تیزبین و روشنبین، آن بصیرت الهی، بدون اینکه درس سیاست در جایی خوانده باشد، از کسی فراگرفته باشد، همه آن چیزهایی را که در این زمینه لازم بود، از خدای متعال الهام گرفت؛ به آن قلب پاکیزه الهام شد. امام هم بسیج را درست کرد، هم جهت را نشان داد. اما فقط نگفت حرکت کنید، راه بیفتید، احساس مستولیت کنید، بسیجی باشید؛ نه، گفت که چه کار کنید. به ما گفت هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید. این یعنی جهت دادن؛ یعنی یاد دادن که چه کار کنید، کدام طرف بروید، کجا را نشانه بگیرید؛ این را به ما یاد داد.»
عدم غفلت از احساس مسئولیت و بصیرت
خب، پس پایه فکری، در درجه اول، آن احساس مسئولیت است که این عقبه فکری بسیار مستحکمی است برای شما که میخواهید در عرصه بسیج حرکت بکنید و شرط لازم که پایه دوم محسوب میشود، بصیرت است؛ از این دو چیز یک لحظه نباید غفلت کرد. آن احساس مسئولیت ـ یعنی برای خدا، صَبرا وَ احتساباً؛ پروردگارا، من این کشف علمی را میکنم، این مطالعه را میکنم، این کار هنری را خلق میکنم، این مبارزه را میکنم، این عمل اقتصادی را انجام میدهم، این کمک را به زید میکنم، این مبارزه را با عَمرو میکنم، برای تو؛ چون از من مسئولیت خواستهای، این احساس مسئولیت و احساس تعهد الهی؛ بعد هم آگاهی: بدانیم کجا هستیم، جای ما کجاست، جای دشمن کجا است، دشمن کیست، با دشمن با چه سلاحی باید مبارزه کرد. این هم رکن دوم. با این نگاه، هم دایره بسیجیان مشخص میشود، هم عرصههای فعالیت بسیج روشن میشود.»
بسیجی کیست؟
«اما دایره بسیجیان. بسیجی کیست؟ هر کسی که در این بستر اعتقادی و انسانی که عرض کردیم، به فعالیت مشغول است، بسیجی است. البته نیروی مقاومت بسیج، نماد این نهضت عظیم عمومی فراگیر ملی است؛ نماد نظم و انضباط و جهتگیری درست و تعلیم و تربیت است. بسیجی، نام بسیجی و عنوان بسیجی، فراگیر است؛ نیروی مقاومت بسیج، آن قلعه اصلی، جایگاه و مرکز و قرارگاه اصلی این چتر عظیمی است که همه ملت را دربرمیگیرد؛ الهامبخش نظم است، الهامبخش حضور است، الهامبخش حرکت است؛ چه در جامعه، چه در قشرهای مختلف، چه در دانشگاه، چه در مدرسه، چه در حوزه علمیه؛ در هر نقطهای؛ حضور نیروی مقاومت بسیج به این معناست. خطدهی، راهنمایی، انضباط، نظم، تعیین وظایف گوناگون نسبت به این مجموعه تا آنجایی که توانش و امکانش برسد.»
عرصههای حرکت بسیج لایتناهی است
«عرصهها بیپایان است. عرصهها هیچ محدودیتی ندارد. عرصه دفاع، عرصه سیاست، عرصه سازندگی، عرصه اقتصاد، عرصه هنر، عرصه علم و تحقیق، تشکلهای مذهبی، عزاداریها؛ همه جا و همه جور؛ اینها عرصههای حضور بسیج است؛ همه جا در همه این مراکز هم ما الگو داریم؛ الگوهای برجستهای داریم که اینها نشان دادند که برجستهاند، بزرگاند.»
بسیج جایگاه نخبه و نخبهپروری
«در جنگ سرداران بزرگی داشتیم، شخصیتهای برجسته؛ حالا بعضیها نخبه علمی بودند، آمدند در جنگ شدند سرباز و فعال و تفنگ به دست؛ مثل مرحوم شهید چمران. چمران یک نخبه علمی بود، نخبه هنری هم بود؛ خودش به من میگفت: من در عکاسی هنرمندم. آمده بود جنگ، لباس نظامی پوشیده بود، شد نظامی؛ [اما] قبل از اینکه وارد این میدان بشود، نخبه بود. بعضی قبل از اینکه وارد این میدان بشوند نخبه نبودند، این میدان آنها را به فلک رساند؛ مثل اوستا عبدالحسین بنّا (شهید برونسی)، که یک شاگرد بنا بود؛ وارد میدان جنگ شد، رسید به خورشید، اوج گرفت، نخبه شد، آن هم چه نخبهای! اینها برجستهاند. ما در علم و تحقیق نخبههای برجستهای داریم، مثل مرحوم کاظمیآشتیانی که این سلولهای بنیادی و این تشکیلات عظیم را راه انداخت و انسانهای زیادی را تربیت کرد. همکارانش هم همان جور هستند؛ امروز هم بحمدالله این حرکت ادامه دارد ـ یا مثل شهید شهریاری؛ که این روزها اسم شهید شهریاری را میآوریم، چون این روزها سالگرد شهادت اوست؛ رضایینژاد، علیمحمدی، احمدیروشن؛ اینها نخبگانی بودند در وادی علم و تحقیق که بسیجیوار کار کردند؛ شهید شهریاری بسیجیوار کار کرد.»
مفاهیم انقلاب و تفکر بسیجی به جهان صادر شده است
«این تفکر که تفکر بسیجی است و امام بزرگوار ما این را در ایران اسلامی خلق کرد، این صادر شده. بارها گفتیم، مفاهیم انقلاب و مفاهیم اسلام، مثل عطر گلهای بهاری است؛ هیچ کسی نمیتواند جلوی آن را بگیرد؛ پخش میشود، همه جا میرود؛ نسیم روحافزا و روانبخشی است که همه جا را به خودی خود میگیرد؛ حالا جنجال کنند، داد و بیداد کنند؛ رفته، صادر شده و الان شما در کشورهای گوناگونی ملاحظه کنید؛ این تفکر در لبنان دارد فعالیت میکند، در عراق دارد فعالیت میکند؛ جوانهای عراقی حرکت کردند همراه ارتششان شدند توانستند این پیروزیها را به دست بیاورند؛ در سوریه همین جور، در غزه همین جور، در فلسطین همین جور، در یمن همین جور، انشاءالله در قدس شریف و برای نجات الاقصی هم همین جور.»
تفکر بسیجی شکستناپذیر است
«جمهوری اسلامی به برکت تفکر بسیجی و عمل و حرکت بسیجی شکستناپذیر است. هر فرد ایرانی بالقوه یک بسیجی است، مگر عده معدودی که یا دچار خودپرستیاند یا دچار شهوتپرستیاند یا دچار پولپرستیاند یا دستشان زیر سنگ دشمن است، آنها را میگذاریم کنار؛ معدودند، زیاد نیستند. اکثریت قاطع ملت ایران بالقوه بسیجیاند؛ دلیل شکستناپذیری نظام جمهوری اسلامی این است. منتها باید حواس همه جمع باشد؛ امتحان همیشه هست، برای همه هست؛ حرکت نباید سست بشود؛ جهت حرکت اشتباه نباید بشود؛ جهت حرکت به سمت استکبار است، مقابله با استکبار است.»
مسئله ما با آمریکا، مسئله استکبار آمریکایی است
«ما با آمریکا به عنوان یک مجموعه جغرافیایی یا به عنوان یک ملت، به عنوان یک مجموعه انسانی هیچ مسئلهای نداریم، آن هم مثل بقیه کشورها؛ مسئله ما با آمریکا، مسئله استکبار آمریکایی است؛ مستکبرند، متکبرند، زورگویند، زیادهطلبند؛ همین حرفهایی که این چند روز سر همین مذاکرات هستهای زدند، شما ببینید؛ چند ماه مذاکره کردند و حالا تمدید کردند، [بعد] شروع کردند مثل همیشه حرف زدن.»
با تمدید مذاکرات (به همان دلیل که با اصل مذاکرات مخالف نبودم) مخالف نیستم
«اولاً بنده با تمدید مذاکرات مخالف نیستم، همچنان که به همان دلیل که با اصل مذاکرات مخالف نبودم، با اصل مذاکرات هم مخالفت نکردیم؛ دلیلش را هم برای مردم بیان کردیم؛ بنده در سخنرانی دلایل آن را هم گفتم؛ حالا هم با تمدید مذاکرات مخالفت نمیکنیم.»
حمایت از «بسیجیان عرصه دیپلماسی»
هیئت مذاکرهکننده ایرانی با منطق و محکم
«هیئت مذاکرهکننده ما حقاً و انصافاً پرتلاش و جدی هستند؛ ایستادگی میکنند، با منطق حرف میزنند، زیر بار حرف زور نمیروند، دارند کار میکنند؛ این را هم همه توجه داشته باشند. حالا جزئیات و آنچه را در این گفتگوها میگذرد، غالباً مردم مطلع نیستند؛ نه، با جدیت، با منطق، با دلسوزی دارند کار میکنند و منطقی هم عمل میکنند. برخلاف طرف مقابل و عمدتاً آمریکا که هر روز یک حرفی میزنند ـ در مجلس خصوصی و در نامهپراکنی یک جور حرف میزنند؛ در محضر عموم و در اظهارات عمومیشان یک جور دیگر حرف میزنند؛ امروز یک حرفی را میزنند، فردا آن حرف را پس میگیرند، خط مستقیم و صراط مستقیم وقتی نبود، این است دیگر؛ برای مشکلات داخلی خودشان میخواهند از اینجا و از مذاکرات استفاده کنند؛ لذا مجبورند جوری حرف بزنند، آنجا جوری حرف بزنند اینجا [اما] هیئت ما نه؛ هیئت ما با منطق و محکم، در مقابل آنها قرار دارند.»
بازنده اصلی آمریکاست
«البته در میان این مذاکرهکنندهها و این چند نفری که در مقابل ایران [هستند] ایران یک تنه است، آنها یک لشکرند؛ چند کشورند که پشت سر هم کدام از آنها یک لشکر دیپلمات و روابط عمومی و عکاس و تحلیلگر و مانند اینها هست. از همه بداخلاقتر آمریکاییها هستند، از همه موذیتر انگلیسها هستند. خب، حالا مذاکرات را تمدید کردند، همه بدانند هم آن کسانی که طرف مذاکرهاند، هم این کسانی که در داخل نگران این مسئلهاند و نگاهشان به این مذاکرات است که اگر این مذاکرات به نتیجه نرسد، آن که بیش از همه ضرر میکند ما نیستیم، آمریکاییها هستند.
ما با ملت خودمان روراست هستیم
مسئله هستهای یک بهانه است!
«ما با ملت خودمان روراست هستیم. حقیقت مطلب را با ملت در میان میگذاریم، به ملتمان میگوییم، تا حالا هم فهمیدهاند، با دلایل متعدد هم میشود این را قطعی و مدلل کرد که قصد واقعی استکبار و غرب در مقابل ایران، جلوگیری از رشد و اقتدار ملت ایران است؛ قصد واقعی این است که از عزت روزافزون ملت ایران جلوگیری کنند؛ مسئله هستهای یک بهانه است، بهانههای دیگری هم در کنار این هست. مسئله اصلی این است که استعدادهای ملت ایران به تدریج بروز و ظهور پیدا کرده است، دارد پیشرفت میکند در همه ابعاد؛ ابعاد سیاسی، ابعاد علمی، ابعاد گوناگون اجتماعی، و دارد اقتدار پیدا میکند، اینها از این ناراضیاند، از این ناراحتند، جلوی این را میخواهند بگیرند؛ تحریم و فشار هم به همین نیت است، تحریم و فشار اقتصادی به خاطر همین است که بلکه بتوانند از تلاشهای رو به گسترش ملت ایران جلوگیری کنند؛ لذا تحریم میکنند، فشار میآورند، فشار اقتصادی میآورند، البته خب فشار اقتصادی عامل مهمی است.»
مردم آمریکا به نظام سیاسیشان بیاعتقادند
«ما با ملتمان راحت حرف میزنیم، آنها این جور نیستند، ملتشان آنها را قبول ندارد. محبوبیت رئیسجمهورشان روز به روز کم شده است؛ این آمارهایی است که خودشان میدهند؛ آن روزی که این رئیسجمهور انتخاب شد، محبوبیتش بالا بود؛ تا امروز، روز به روز این محبوبیت کاهش پیدا کرده است، چون مردم به نظام سیاسیشان بیاعتقادند. در همین انتخابات اخیر آمریکا عده شرکتکنندگان بسیار پایین بود، که خودشان هم این را به زبان آوردند و گفتند؛ یعنی این تشکیلات و این نظام را مردم خودشان قبول ندارند، امیدی به آن ندارند. این را مقایسه کنید با حضور 65 درصدی و 70 درصدی ملت ما در پای صندوقهای انتخابات. الان اینها با آحاد ملت خودشان مسئله دارند؛ همین خبرهای فرگوسن و ایالت میسوری و مانند اینها...»
به توافق هم نرسیم آسمان به زمین نمیآید!
اقتصاد مقاومتی چاره کار است
«یکی از افراد هیئت مذاکرهکننده چندی پیش حرف خوبی زد، گفت اگر به توافق هم نرسیدیم، آسمان به زمین نمیآید، دنیا به آخر نمیرسد؛ خب، نشود. حرف درستی است. ما آن چنان که حالا آنها خیال کردند، ضرر نمیکنیم؛ تصور کردند که اگر چنانچه چنین بشود، چنان خواهد شد؛ نه، راه حل وجود دارد، راه حل همین اقتصاد مقاومتی است که ضربههای دشمن را اول کماثر میکند، کاهش میدهد که این مال کوتاهمدت است، در میانمدت و بلندمدت به حرکت عظیم مردم اوج میدهد. اقتصاد مقاومتی این جوری است. آن کسانی که صاحب نظر در زمینه اقتصادند، بعد از آنکه ما اقتصاد مقاومتی را اعلام کردیم، قضاوتشان این بود. ما راه حل داریم، آنها راه حل ندارند.»
تعریف ما از جامعه جهانی با مدل غربی آن متفاوت است
ما نمیخواهیم اعتماد آمریکا را جلب کنیم. ما اصلاً به اعتماد آمریکا هیچ احتیاجی نداریم
«میگویند ایران باید اعتماد جامعه جهانی را جلب کند. اسم خودشان را میگذارند جامعه جهانی! آمریکا و انگلیس و فرانسه و چند کشور مستکبر، شدهاند جامعه جهانی؛ این جامعه جهانی است؟ حدود 150 کشور عضو غیر متعهدها که دو سال پیش در تهران جلسه داشتند، جامعه جهانی نیستند؟ نزدیک به پنجاه رئیسجمهور و رئیس کشور و رئیس دولت که در آن اجلاس به تهران آمدند و شرکت فعال کردند، اینها جامعه جهانی نیستند؟ میلیاردها مردمی که در این کشورها زندگی میکنند، جامعه جهانی نیستند؟ همین چند کشور ـ آن هم کشورهایی که روسا از مردم خودشان غالباً منقطعند ـ جامعه جهانیاند؟ «اعتماد جامعه جهانی را جلب کنید» یعنی اعتماد ما را، یعنی اعتماد آمریکاییها را! ما نمیخواهیم اعتماد آمریکا را جلب کنیم. ما اصلاً به اعتماد آمریکا هیچ احتیاجی نداریم. ما نیاز نداریم شما به ما اعتماد کنید؛ اعتماد شما به ما، هیچ اهمیتی برای ما ندارد. ما هم به شما اعتماد نداریم، مردمتان هم به شما اعتماد ندارند.»
اسرائیل روز به روز ناامنتر خواهد شد؛ چه توافق هستهای بشود، چه نشود
برای آمریکا، امنیت اسرائیل مسئله اصلی نیست
«بعد میگویند امنیت اسرائیل باید حفظ شود. اولاً اسرائیل روز به روز ناامنتر خواهد شد؛ چه توافق هستهای بشود، چه نشود؛ این را بدانید امنیت اسرائیل تأمین نخواهد شد چه توافق هستهای بشود و چه نشود. اما اینکه حالا شما میگویید امنیت اسرائیل باید حفظ بشود، من میگویم این حرف هم حرف صادقانهای نیست. برای دولتمردان و دولتزنان آمریکا، امنیت اسرائیل مسئله اصلی نیست، مسئله اصلی چیز دیگری است. مسئله اصلی برای این حضرات، راضی نگهداشتن شبکه سرمایهداران صهیونیست است که رگ حیات اینها را در دست گرفتهاند. مسئله آنها این است؛ و الا اسرائیل باشد یا نباشد، چه اهمیتی برای اینها دارد؟ آنچه برایشان مهم است این است که رگ حیاتشان را دادهاند به دست شبکه سرمایهداران صهیونیست؛
آنهایی که هم به اینها رشوه میدهند، هم اینها را تهدید میکنند؛ رشوه میدهند ـ رشوه پولی، پول به آنها میدهند ـ آنها هم پول میگیرند؛ رشوه مقامی و وعده مقام میدهند و اگر با آنها که نبض اقتصاد آمریکا را در دست دارند ساخت و پاخت نکنند، از رسیدن به مقامات عالی ـ مثل ریاست جمهوری، مثل وزارت و مانند اینها ـ خبری نیست؛ مسئله برایشان این است... مسئله امنیت اسرائیل نیست، مسئله امنیت خودتان است.»
با مستکبرین آبمان به یک جو نمیرود
«اینها مستکبرند، این جوری حرف میزنند، ما هم آبمان با مستکبرین به یک جو نمیرود. خب، اگر حرف منطقیای وسط بیاید، حرفی نداریم؛ ما حرفهای منطقی را قبول میکنیم، قرارهای عادلانه و عاقلانه را قبول میکنیم اما آنجایی که پای زورگویی و زیادهطلبی باشد، نه؛ جمهوری اسلامی از صدر تا ذیل، هم مردمش، هم مسئولینش قبول نخواهند کرد؛ این را بدانند.
دعوت بسیجیان به اخلاق
اخلاق یعنی چه؟ یعنی حلم و بردباری، صبر و مقاومت، صدق و صفا، شجاعت و فداکاری، طهارت و پاکدامنی
«من دعوت میکنم بسیجیان عزیز را به اخلاق. اخلاق یعنی چه؟ یعنی حلم و بردباری، صبر و مقاومت، صدق و صفا، شجاعت و فداکاری، طهارت و پاکدامنی. بسیجیها برای اینکه اجزای این بنای استوار همچنان مستحکم بماند به این احتیاج دارند. اگر بخواهید این بنای رفیع همین طور مستحکم مثل دژ پایدار و استواری در مقابل دشمنان قرار بگیرد، باید این رعایتها را بکنید؛ بردباری نشان بدهید، صبر نشان بدهید، اخلاق نشان بدهید، طهارت نشان بدهید، الگوهای بزرگ صدر اسلام را در نظر بیاورید. ما باید از تکبر دوری کنیم، از تَفَرعن دوری کنیم.»
توصیه اکید به استحکام و عدم سایش
اعتقادی و ایمانی و عملی
«همچنین توصیه اکید میکنم به استحکام و عدم سایش اعتقادی و ایمانی و عملی؛ مراقب باشید. ماها در این مسیر زندگی، آنجایی که با وسوسهها مواجه میشویم؛ وسوسه پول، وسوسه شهوات، وسوسه مقام، وسوسه رفاقت، ساییدگی پیدا میکنیم؛ سایش پیدا میکنیم مراقب باشید سایش اعتقادی پیدا نکنید، شما بر روی محیط اثر بگذارید، نگذارید آن محیط اگر بد است، روی شما اثر بگذارد. همه اقشار در این بسیج عظیم ملی الهی مردمی ما مورد توجه قرار بگیرند.»