صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار : ۱۷ آبان ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۴  ، 
شناسه خبر : ۲۸۳۵۸۷
در کتاب"کدام مسیر تا ایران ؟" نوشته شده که ؛ سیاست ایران مبتنی بر قوانین اینرسی حرکتی عمل می کند بعبارت دیگر سیاست ایران در مقابل هرگونه تغییر و سکون مقاوم است لذا شانس آمریکا برای موفقیت کم است.
پایگاه بصیرت / حسین عباسیان
   مارتین ایندیک ،از تئوری پردازان دولت اوباما و از طراحان فتنه 88 ، اخیراً با کمک تنی چند از نویسندگان مطرح آمریکائی ،کتابی 157 صفحه ای تحت عنوان which path to Persia?   (کدام مسیر تا ایران ؟) به نگارش در آوردند که در آن انواع روش‌ها و استراتژی‌های بکارگرفته شده در مقابله با ایران آمده است. آنها به این نتیجه رسیده اند که تا کنون روش های بکار گرفته شده عليه ايران ، نتیجه بخش نبوده است و با توجه به فضای ایجاد شده در نتیجه برجام، بهترین گزینه برای مقابله با ایران، برقراری رابطه با این کشور است اما موانع مهمی پیش روی آمریکاست که چاره ای جز نفوذ نیست .

این موانع عبارتند از:
1-    رهبر فعلی ایران همانند رهبر قبلی است.(معتقد است که آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند)
2-    سیستم سیاسی ایران ،یکی از پيچیده ترین و غیر شفاف ترین نظام سیاسی در جهان است.
3-    رفرمیست ها بدنبال رابطه و اصول گرایان کمتر تمایل به رابطه با آمریکا دارند .
4-    سیاست ایران مبتنی بر قوانین اینرسی حرکتی عمل می کند بعبارت دیگر سیاست ایران در مقابل هرگونه تغییر و سکون مقاوم است لذا شانس آمریکا برای موفقیت کم است.
آمریکا در حال حاضر در نگاه نفوذی خود 3 راهبرد ویژه دارد:
1-    تغییر رفتار انقلابی
در این نگاه نفوذی ،آمریکا نه تنها تغییر رفتار مردم ايران را مدنظر دارد بلکه باید این تغییر رفتار را به جایی برساند که از گذشته رفتاری اظهار ندامت صورت پذیرد. مهمترین رفتارهایی که امریکا از آن زخم خورده؛ یکی روحیه استکبار ستیزی با نماد شعار "مرگ بر آمریکاست" که اوباما  در سخنرانی سالانه خود در سازمان ملل بطور علنی مطرح کرد و دیگری مقاومت و ایستادگی ملت ایران است.
2-    دوقطبی سازی جامعه: فتنه در زمانی رشد می کند که جامعه دوقطبی شود. زیرا در دو قطبی سازی؛ منافع ملی دوگونه تعریف می شود ، مصلحت نظام دو مدل تفسیر می شود . تاکتیک ها و روش ها دو نوع تبیین می گردد و کار به جایی می رسد که گویا دو طرف در تقابل یکدیگرند . راه مقابله با خطر دوقطبی سازی ؛ وجود و تقویت لشکر تابعان بصیر است. تابعان بصیری چون مالک اشتر ،چون عمار یاسر و.... . در دایره تابعان بصیر نارضایتی و ناخشنودی از فرمان امام ،جایی ندارد. در این دایره جای لفّاظی و ظاهر نمایی نیست. اینکه با هر پیام و سخنرانی ،سَمعا ًو طاعتاً صادر شود لکن در عمل گاهی ناخشنودی امام ، رقم بخورد بیشتر نمایانگر زنگ خطر است!
3-    تطویل سازی بحران، در غرب آسیا
 اهداف آمریکا از طولانی ساختن بحران ها در غرب آسیا عبارت است از:
الف) ايجاد حاشيه امن براي رژيم صهيونيستي
ب) فروش اسلحه و گرداندن كارخانه هاي اسلحه سازي و سود سرشار از اين فروش
ج) سرپوش گذاشتن به عيوب و ناكارآمدي داخلي جامعه آمريكا
افلاطون در اين باب نكته حائز اهميتي دارد:« در حكومت ستمگر ، فرمانروا براي منحرف كردن توجه مردم از عيب كار حكومت ، پيوسته به جنگ هاي خارجي نياز مند است. » 1
نتیجه گیری:
 نفوذ دشمن مبتنی بر یک قاعده و روش مشخص نیست لکن اهداف کمتر دچار تغییر و تحول می شود. آنچه امروز شاهد آن هستیم این است که سیاست دولتمردان آمریکا استفاده از بستر رابطه برای نفوذ همه جانبه است و متأسفانه برخی در داخل؛ تأمین امنیت ، رفاه و... را به رابطه با آمریکا گره می زنند و این خطایی کاملاً استراتژیک است که این ناشی از عدم دشمن شناسی آنهاست . آمریکا دشمنی است با اخلاق نامردانه و به فرموده امام راحل (ره) با خوی گرگ صفتی. با كدامين منطق رابطه با اين دشمن منطقي است؟ به عبارتي:
ز نامردان علاج درد خود جُستن ، بدان ماند  .....که خار از پا برون آرد کسی، با نیش عقرب ها.

1 - حميد عنايت ، بنياد فلسفه سياسي غرب ،ص 43


نام:
ایمیل:
نظر: