صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱۳۹۴ - ۱۰:۴۹  ، 
شناسه خبر : ۲۸۴۶۵۹
حميدرضا جلايي‌پور در گفت‌وگو با همدلي:
مقدمه: حميدرضا جلايي‌پور استاد جامعه‌شناسي دانشگاه تهران است و تجربه عضويت در حزب را دارد. شايد هم نياز به معرفي نباشد. جلايي‌پور معتقد است كه: «ماهيت كنگره‌هايي كه در داخل تشكيل مي‌شود حالت محله‌اي دارند و بايد با تغيير دادن ماهيت آنها، به صورت كنگره‌اي ملي درآوريم.» چگونگي تشكيل كنگره و نوع برنامه‌ها و آموزش‌هاي سياسي آن را با اين استاد و تئوريسين سياسي اصلاح‌طلب در ميان گذاشتيم. از او پرسيدم:
پایگاه بصیرت / آيت وكيليان ملكي
(روزنامه همدلي - 1394/05/19 - شماره 112 - صفحه 2)

* آقاي دكتر بفرماييد تشكيل كنگره‌هاي حزبي در داخل با چه سازوكاري تشكيل مي‌شوند، و در اين كنگره‌ها چه آموزش‌هاي سياسي داده مي‌شود؟

** كنگره‌هاي حزبي چند تا كاركرد دارند؛ اعضاي حزب از سراسر كشور و در شهرستان يا استان توسط اعضاي حزبي انتخاب مي‌شوند و به عنوان حزب نماينده شهر، شهرستان يا استان به پايتخت مي‌آيند. اين كنگره‌ها يك اجتماع ملي محسوب مي‌شوند. براي مثال ممكن است حزبي در طول سال، يك يا دو بار كنگره تشكيل دهد. اعضاي يك حزب از جاهاي گوناگون، فرهنگ‌هاي گوناگون و قوميت‌هاي گوناگون اجتماع مي‌كنند و راجع به مسائل سياسي، اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي و راهبردهايي كه در اين زمينه‌ها لازم به نظر مي‌رسد، به بحث و تبادل‌نظر مي‌پردازند.

لذا كنگره‌ها يك پارلمان كوچك هستند و همچنين يك تمرين براي ورزيدگي اعضاي حزب است كه بعدها در مبارزات انتخاباتي به پارلمان راه پيدا كنند. مشكل يا مسئله‌اي كه ما در كشور داريم اين است كه بعضي از نماينده‌ها ورزيدگي ندارند و حتي محلي هم عمل نمي‌كنند. برخي از نماينده بسيار فردي و خانوادگي و رفقايي عمل مي‌‌كنند. اين كاركرد را احزاب در كنگره‌ها بايد به صورت آموزش سياسي يا حركت جمعي ملي درآورند.

نكته دوم اينكه كنگره‌ها محل تبادل‌نظر برابر است. محل انتخاب اعضاي شوراي مركزي و دبيركل است. اگر توجه داشته باشيد، برخي تشكل‌هاي سياسي داريم كه بيشتر حالت ريش‌سفيدي دارند و مبتني بر انتخاب آزاد و برابر نيست. كنگره‌ها محل تبادل‌نظر، آزاد و برابر و همچنين تمرين شكست و پيروزي است. مي‌توانند دبيركل را انتخاب كنند؛ به محض اينكه مشكلي به وجود آمد، در جبهه‌بندي درون حزب عده‌اي به يك دبيركل رأي مي‌دهند و عده‌اي به دبيركل ديگر و يكي پيروز مي‌شود و ديگري شكست مي‌خورد. خود تمرين شكست و پيروزي در كنگره‌ها تمرين خوبي براي دموكراسي در سطح ملي است. چون ما هم در دموكراسي‌ها با شكست روبه‌رو هستيم. برخي از نردبان رأي مردم بالا مي‌روند ولي علاقه‌اي به پايين آمدن ندارند. حتي علاقه‌اي به شكست هم ندارند.

* منابع قدرت اين احزاب غير از رأي مردم بايد مبتني بر چه اهرم‌هايي باشد؟

** منابع قدرت احزاب به اعضاي آنها مرتبط است. در نظر بگيريم كه اعضاي اين حزب چه اندازه داراي بينش و دانش هستند، چند نفر اعضا دارند و تا چه اندازه آماده عمل جمعي هستند و تا چه حدي آماده هستند كه هزينه‌هاي مالي حزب را تقبل كنند. احزاب خودكفا حزب‌هاي موثري خواهند بود، چون افسارشان به جايي بند نيست. حزبي كه روي انتخاب آگاهانه اعضا تشكيل شود و هزينه‌ها را خود اعضاي تقبل كنند، اين حزب حزب استوار و محكمي خواهد بود.

* آقاي دكتر با تمكين بر مولفه‌هايي كه لحاظ كرديد، مي‌توان بسترهاي دموكراسي را در كشور تقويت كرد؟

** پايگاه حزب و دموكراسي دو مقوله هستند كه بايد جدا جدا مورد بحث قرار گيرند. يكي از لوازم كار دموكراسي امكان رقابت احزاب سياسي با هم است. لذا ما هنوز تا شكل‌گيري احزاب سراسري و رقابتي فاصله داريم. دموكراسي لوازم ديگري هم دارد؛ زماني كه مردم با بحران اقتصادي مواجه شوند ديگر دموكراسي حزبي كار نمي‌كند، لذا توسعه سياسي و توسعه اقتصادي با هم به پيش مي‌رود.

* كسب رأي با روش‌هاي پوپوليستي مي‌تواند مشروعيت بخش يك حزب سياسي باشد؟ يا بهتر است بگوييم رأي مثبتي بر روش پوپوليستي مي‌تواند داراي ارزش باشد؟

** بايد بر روش‌هاي پوپوليستي دقت‌نظر داشته باشيم. در يك حزب متناسب با منابعي كه وجود دارد بايد شعارها را تدوين كند. اگر پوپوليست خوب معني نشود به مثابه چاقوي دو لبه است. اگر حزبي اوضاع جامعه را تحليل كند و منابعي را كه مي‌تواند در اختيار دولت قرار داده و با توجه به واقعيات نوع خواسته‌هاي مردم را مورد توجه قرار دهد، بايد شعارهاي انتخاباتي خود را مشخص كند. ممكن است ميليون‌ها رأي جمع‌آوري كند، اما اين به معناي پوپوليسم و مردم‌انگيزگي نيست.

مردم‌انگيزگي به اين معناست كه يك عده شارلاتان سياسي پيدا شوند و خودشان هم مي‌دانند كه شعارها تحقق‌يافتني نيست؛ ولي با اين شعارهاي غيرواقعي‌شان مي‌خواهند مردم را فريب دهند. براي مثال خيلي زود قول تورم يك‌رقمي، قول در اسرع وقت با فساد مبارزه مي‌كنيم و پول‌هاي فاسدان را بين مردم تقسيم مي‌كنيم، مي‌دهند. اين شعارها عملي نيست، اما حزبي كه اما حزبي است برنامه‌اي مدون سازمان‌دهي مي‌كند و ميليون‌ها رأي مي‌آورد، اين حزب، حزب مردمي است. تك‌تك رأي آگاهانه شهروندان را جذب كرده است. اينها از جمله كارهاي موفق يك حزب به حساب مي‌آيد.

* با تجربه‌اي حزبي كه جناب‌عالي داشتيد، احزاب اصلاح‌طلب توانسته‌اند كه در قامت حزبي به معناي مدرن كلمه عمل كنند و دموكراسي را بسط دهند؟

** براي رسيدن به دموكراسي نياز به نظام رقابتي حزبي داريم. در كشورهاي صنعتي وضع به همين منوال است؛ دو يا سه حزب تشكيل مي‌شود و برنامه‌هاي خود را تدوين مي‌كنند و خود را در معرض رأي مردم قرار مي‌دهند. در ايران نظام رقابتي حزبي هنوز به خوبي تكوين نيافته است اما جبهه‌بندي سياسي داريم. يعني پتانسيل نظام حزبي داريم. دو جبهه اصلي در كشور يكي اصلاحات و ديگري اصولگرايان داراي اين پتانسيل هستند كه مسير را براي تحقق يك نظام حزبي هموار كنند. دليل اينكه نظام حزبي قدرتمند در ايران شكل نگرفته است، اين مسئله است كه هسته مركزي هنوز علاقه‌مند به سازوكار حزبي نيست.

ش.د9401858

برچسب اخبار
نام:
ایمیل:
نظر: