* براساس مفاد و شرايط برنامه جامع اقدام مشترك كه به امضاي ايران و قدرتهاي جهاني رسيده، ايران بايد گامهايي در جهت محدود كردن برنامه هستهاي خود بردارد و بعد تحريمها برداشته خواهد شد. روزي كه آژانس بينالمللي انرژي اتمي پايبندي ايران به اين تعهدات را تأييد كند، كدام تحريمها مشخصا برداشته خواهند شد؟
** همه تحريمهايي كه عليه تجارت خارجي با ايران اعمال شده بود به طور كلي برداشته خواهند شد. اين شامل بخشهاي نفت و گاز، مناسبات مالي، حمل و نقل و ديگر بخشها و خدمات مرتبط ميشود. 95 درصد از فعاليت اقتصادي خارجي ايران شامل اين لغو تحريم ميشود. بعضي استثناها باقي ميمانند. مثلا بعضي بانكها همچنان در فهرست تحريم آمريكا باقي ميمانند. يا بعضي انواع تجارت مثلا تجارت اقلامي كه ميتوانند در برنامه هستهاي مورد استفاده قرار گيرند. اقلامي كه ضرورتا استفاده هستهاي ندارند اما ميتوانند داشته باشند، همچنان در فهرست تحريم باقي ميمانند. البته تحريمهاي اوليه آمريكا باقي خواهند ماند.
* بحث در واشنگتن اكنون روي توسعه و گسترش تحريمهاي غيرهستهاي موجود عليه ايران به شدت در جريان است. برخي حتي ميگويند كه بايد تحريمهاي جديد اعمال شود؛ تحريمهايي مرتبط با موضوع حمايت از تروريسم يا اتهام بيثبات كردن منطقه و توسعه موشكي و حقوق بشر. اين تحريمها چه مواردي را شامل ميشوند و اگر اعمال شوند، چه واكنشي از سوي تهران به دنبال خواهند داشت؟
** اين تحريمهاي غيرهستهاي قبل از برنامه جامع اقدام مشترك يا همان برجام هم وجود داشتند و در طول اجراي آن هم باقي ميمانند. در طول مذاكرات هم اين تحريمها باقي بودند. وزارت خزانهداري آمريكا، جامعه اطلاعاتي و وزارت خارجه به رصد رفتار ايران در اين مدت ادامه ميدهند و به دنبال نشانهها و شواهدي براي تمديد اين تحريمها هستند؛ نشانههايي چون حمايت از حزبالله، حماس يا حوثيهاي يمن يا حمايت از دولت بشار اسد در سوريه. افرادي كه در حمايت از اين گروهها نقش دارند در فهرست تحريم هستند. اين مسئله درباره حوزههايي چون حقوق بشر و برنامه موشكهاي بالستيك هم دنبال ميشود.
كساني كه با ايرانيهايي معامله و تجارت ميكنند كه به حمايت از اين گروهها و فعاليتها مشغول هستند هم در فهرست تحريم قرار ميگيرند. مثلا اگر بانكي در اروپا نقل و انتقالات مالي براي نيروهاي سپاه ايران انجام دهد، آن بانك مورد تحريم آمريكا قرار ميگيرد؛ حتي اگر سپاه ايران در فهرست تحريمهاي اروپا نباشد. چنين بانكهايي از تجارت و تعامل با نظام مالي آمريكا محروم ميشوند.
با توجه به اينكه محدوديتهاي تسليحاتي اعمال شده توسط سازمان ملل عليه ايران (براساس قطعنامه جديد) طي مدت 5 سال و محدوديتهاي مربوط به موشك بالستيك طي مدت 8 سال برداشته ميشود، برخي ممكن است به دنبال راههاي جديد براي اعمال دوباره اين محدوديتها حتي خارج از تحريمهاي سازمان ملل باشند. اين مسئله هم مطرح است.
ايرانيها به اندازه آمريكاييها علاقهمند به حفظ و پايبندي به اين توافق هستند. به همين دليل من شخصا ترديد دارم با اضافه شدن يك نفر يا يك بانك به فهرست تحريمها، ايران از روند اجراي توافق خارج شود. اما اگر آمريكا اقدام به تحريم كل سيستم مالي ايران به بهانه حمايت از تروريسم كند، ايرانيها حتما از توافق خارج ميشوند.
در اينجا عقلانيت و مصلحتسنجي لازم است. بايد با عقلانيت و با توجه به مصلحت، تصميم گرفت كه آيا مجازاتهايي كه به اتهام حمايت از برخي نيروها و تروريسم عليه ايران اعمال ميشود آنقدر مهم و حياتي هستند كه ارزش ريسك واكنش احتمالي ايران را داشته باشند يا نه؟ بايد به اين پرسش پاسخ دهيم كه آيا اين اعمال مجازاتها تأثير واقعي خواهد داشت يا نه؟ اگر ببينيم عواملي از ايران كارهايي انجام ميدهند كه نقض قوانين آمريكاست بايد احتمالات تأثيرگذاري تحريم را بررسي كنيم و ببينيم كه آيا اين تحريم جديد در توقف اين رفتار تأثير ميگذارد يا نه؟ اما اگر فقط به خاطر اينكه سختگير به نظر برسيم، بخواهيم تحريم كنيم، اين تأثيرگذار نيست.
* وقتي تحريمهاي تسليحاتي و موشكي سازمان ملل در همان دوره 5 ساله و 8 ساله به پايان رسيد، آيا تدابير تحريمي يكجانبه آمريكا ميتواند به اندازه تدابير چندجانبه مؤثر باشد و جاي آنها را بگيرد؟
** همه ما بايد به بندهاي قطعنامههاي سازمان ملل پايبند باشيم، اما بياييد با هم روراست باشيم؛ تحريمهاي سازمان ملل هيچگاه نتوانست صادرات تسليحات ايران به دولت سوريه، به حماس و حمايت از حوثيهاي يمن را متوقف كند. تحريمهاي آمريكا ميگويد اگر كسي تحريمهاي سازمان ملل را نقض كرد مجازات خواهد شد. در زمينه تحريمهاي آمريكا كسي حق وتو ندارد در حالي كه در تحريمهاي سازمان ملل حق وتو وجود دارد. از نظر من تحريمهاي يكجانبه آمريكا از تحريمهاي سازمان ملل مؤثرتر هستند؛ هرچند حمايت همهجانبه سازمان ملل را هم همراه خود نداشته باشند. گاهي عمل بهتر از حرف پيش ميرود.
* شما در جايي اين احتمال را مطرح كرده بوديد كه اقتصاد ايران تا سالهاي آينده هم ثبات پيدا نكند (به خاطر تأثير تحريمها يا به خاطر مشكلات ساختاري) و وعده پرزيدنت حسن روحاني براي احياي اقتصاد بعد از توافق هستهاي محقق نشود. آيا اين باعث تخريب توافق خواهد شد؟
** قطعا. فشار زيادي روي روحاني وجود دارد از اين بابت كه به وعدههايي كه داده و انتظاراتي كه ايجاد كرده پاسخ دهد. اگر اقتصاد تكان نخورد، حتي اگر روند لغو تحريمها به خوبي پيش برود، دولت بايد پاسخ بدهد. سادهترين پاسخي كه دولت ايران ميتواند بدهد اين است: «ما يك توافق بزرگ به دست آورديم اما تحريمها يعني غربيها و آمريكاييها، نگذاشتند كه ما پيش برويم. رقباي روحاني هم خواهند گفت كه او به وعدههايش عمل نكرده و ما ميتوانيم با رد توافق اين كار را بكنيم.»
البته خطر كوتاهمدت اين سناريو كم است زيرا همه ميدانند كه احياي اقتصاد زمان ميبرد. اما 4 يا 5 سال ديگر، كسي به اين حرفها گوش نميدهد و به دنبال پاسخ است.
* آيا ريسك بازگشتپذيري تحريمها يا عدم اطمينان از نيات آمريكا در ارتباط با تحريمها و لغو آنها ميتواند شركتها و بازرگانان را از ايران دور نگه دارد؟
** بسياري از شركتها و كسب و كارها قبل از انجام سرمايهگذاري در ايران به دنبال اين خواهند بود كه بدانند آيا اين توافق به خوبي اجرا ميشود يا نه؟ البته اين به اين معني نيست كه قراردادهايي در ايران منعقد نكنند اما قراردادهايي منعقد ميكنند كه زود هم بتوانند لغوش كنند. شركتها چندان با كسب و كارهاي طولانيمدت در ايران راحت نخواهند بود. نكته ديگر در اينجا سيستم سياسي آمريكاست.
اگر در اين سيستم به اين تصميم برسيم كه قرار نيست به عهد خود و سهم خود از اين توافق عمل كنيم، آن وقت اين توافق از هم فروميپاشد و شركتهاي اروپايي و آسيايي زيادي به خطر ميافتند. وقتي شاهد مناظره نامزدهاي رياست جمهوري هستيد كه در آن بسياري از نامزدهاي جمهوريخواه ميگويند اگر رئيسجمهور شوند اين توافق را پاره ميكنند، شركت اروپايي كه شنونده اين حرف باشد ديگر به دنبال سرمايهگذاري بلندمدت در ايران نخواهد بود. يا حداقل صبر ميكند ببيند چه كسي در آمريكا رئيسجمهور ميشود تا بعد تصميم بگيرد كه رويكردش در قبال ايران چه باشد.
* در آمريكا آيا هيچ تدابيري در كنگره پيشبيني ميكنيد كه تهديدكننده اجراي توافق باشد؟
** بعضي اينجا در واشنگتن درباره تلاش براي اعمال دوباره تحريمهاي نفتي عليه ايران سخن ميگويند؛ تحريمهايي كه قرار است براساس برجام برداشته شوند. آنها كه به دنبال اعمال دوباره اين تحريم هستند ميخواهند كه اقتصاد ايران را ضعيف نگه دارند. هيچچيز به اندازه اعمال دوباره اين تحريم، ايران را در خروج از توافق مطمئن نميكند. آنها كه ميگويند بايد اين تحريم دوباره اعمال شود بايد بدانند كه اين كار در تغيير رفتار ايران تأثيري نخواهد گذاشت. طي اين سالها ايران تحت شديدترين تحريم نفتي بود اما از حمايت از دولت سوريه يا حزبالله دست برنداشت.
دوم اينكه، بسياري از حاميان تحريم ميگويند ما بايد آزموني از ايران بگيريم و ببينيم رفتارش بهتر شده يا نه، بعد بانكهاي ايران را از فهرست تحريم خارج كنيم. اما اين هم عملي نيست. بانكهاي ايران قادر به دادن اين تضمين نيستند كه مثلا نقل و انتقالات مالي براي بعضي شركتهاي مرتبط با سپاه انجام نميدهند زيرا اين شركتها بخشي از اقتصاد ايران هستند. اينها قابل تفكيك نيست. اگر اين كار را بكنيم، طرف ايراني از توافق خارج ميشود.
سناريوي سوم اين است كه بياييم شركتها و بخشهاي تجاري و اقتصادي را تفكيك كنيم و آنها كه متهم به ارتباط با تروريسم هستند را دوباره تحريم كنيم. اين هم از نظر واكنشي كه ايران ممكن است نشان دهد كار خطرناكي است.
* آمريكا و اتحاديه اروپا فهرستهاي تحريم جداگانهاي دارند. آيا اين باعث تخريب اثرگذاري اين تحريمها نميشود؟
** هنوز نه. فهرست تحريمهاي ما تقريبا با هم هماهنگ هستند. طي گذر زمان، برخي افراد و نهادها بودند كه مثلا ما آنها را به دلايل هستهاي تحريم كرده بوديم، اروپاييها به اتهام حمايت از تروريسم يا برعكس. اين مسئله البته اكنون مشكل ايجاد ميكند؛ هم مشكل حقوقي و هم سياسي. البته اين مشكل الان نيست بلكه طي 8 تا 10 سال آينده اتفاق ميافتد؛ وقتي تحريمها قرار است از نظر اروپاييها ديگر پايان يابد.
مشكل بزرگتر اينجاست كه ما با اروپا درباره اينكه تروريسم چيست و تعريف حمايت از تروريسم چيست، اختلافنظر داريم. مثلا ما حزبالله را مدتهاست كه در فهرست تروريسم و تحريم قرار دادهايم. اتحاديه اروپا اما همين 2 سال پيش حزبالله را تحريم كرد و البته تنها شاخه نظامي حزبالله را.
* در جريان اين مذاكرات با ايران و توافق هستهاي اخير، چه درسهايي در زمينه تحريم گرفتهايم و بايد بگيريم؟
** بعضي هستند كه اصرار دارند تحريمها عليه ايران براي هميشه باقي بماند اما بايد توجه داشته باشيم كه ما داريم امتياز اقتصادي خود را در سطح جهان از دست ميدهيم. ما داريم كارايي اين ابزار تحريم را از دست ميدهيم. اگر بيش از حد از اين ابزار استفاده كنيم ديگر فايده و كارايي خود را از دست ميدهد.
نبايد اينطور تصور شود كه ما از اين ابزار تحريم نه به جا استفاده ميكنيم. اين خطر بزرگي است كه در زمينه مقابله با ايران ممكن است به وجود آيد. اكنون بسياري در دنيا هستند كه فكر ميكنند ما خيلي مشتاق تحريم هستيم و چون چندان از پيامدهاي تحريم ضرر نميكنيم (چون شركتهاي آمريكايي اصولا مناسباتي با ايران ندارند)، بر تحريم اصرار ميكنيم. اين به ضرر شركتهاي مثلا اروپايي است در حالي كه براي ما ضرري ندارد. با گذر زمان اين برداشت باعث ميشود ديگران بگويند، چرا ما بايد به سيستم مالي آمريكا متكي باشيم؟ بايد تجارت و تعاملات مالي و اقتصاديمان را متنوع كنيم و با جاهاي ديگر غير از آمريكا مرتبط باشيم تا در خطر تحريم آمريكا قرار نگيريم. اين برداشت بسيار خطرناكي است و براي اقتصاد ما و براي توانايي استفاده از ابزار تحريم، پيامدهاي جدي دارد.
ش.د9403020