صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

سیاسی >>  اندیشه سیاسی >> ویژه ها
تاریخ انتشار : ۱۲ فروردين ۱۳۹۶ - ۰۸:۰۶  ، 
شناسه خبر : ۳۰۰۰۳۲
دموکراسی فقط آن چیزی نیست که در مغرب زمین رایج است و همچنین،‌ دموکراسی دارای معیارهای جهان‌شمول نیست و هر نظامی متناسب با ارزش‌ها، ایده‌ها و شرایط و مختصات خود و مردمانش، می‌تواند دموکراتیک باشد. الگوی حکومتی جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر تلفیق هنرمندانه و دقیق آموزه‌های الهی و وحیانی اسلام و اراده و خواست مردم است.
پایگاه بصیرت / گروه سیاسی/ اسماعیل برگزیده

تأسیس و پایداری مردم‌سالاری دینی در ایران از مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی است. این الگوی حکومتی که مبتنی بر تلفیق هنرمندانه و دقیق آموزه‌های الهی و وحیانی اسلام و اراده و خواست مردم است، در ذات و ماهیت خود یک نوآوری و ابتکارعمل محسوب می‌شود؛ زیرا در زمانه استقرار این نظام، عموماً تصور می‌شد که لازمه مردم‌سالار بودن، حذف دین و الهیات مذهبی از حوزه سیاست است و از سویی، تحت‌تأثیر ترویج سکولاریسم در دنیای اسلام، این تصور نیز در دنیای اسلام رایج بود که دین هم فاقد نظام‌ اجتماعی و هم ناتوان از اداره امور اجتماعی و سیاسی است. انقلاب اسلامی نه تنها با این تصورات مقابله کرد و اسیر برساخته‌های حاکم بر عالم نشد، بلکه با تأسیس و پایدارسازی نظامی مردم‌سالار و در عین‌حال، خدامحور و شریعت‌محور، بر تصورات غالب زمانه در حوزه مذکور خط بطلان کشید.

با این حال، به سبب غالبیت نظام‌های دموکراتیک در جهان و تبلیغات دنیای غرب و همچنین شبهات و مسائلی که ازسوی طرفداران دموکراسی در دنیا متوجه نظام اسلامی است، همواره این بحث مطرح می‌شود که آیا جمهوری اسلامی یک رژیم دموکراتیک است؟ به عبارت دیگر، همواره این سؤال مطرح می‌شود که نسبت جمهوری اسلامی با دموکراسی چیست؟ در پاسخ باید گفت که در بحث از دموکراسی باید میان دو مقوله تمایز قایل شد؛

1- دموکراسی به عنوان «روش» که یک شیوه حکمرانی است که در آن سازوکارهای دموکراتیک وجود دارند و به عنوان مثال، انتخابات برگزار می‌شود و مردم نیز با شرکت در انتخابات، کارگزاران حکومتی را انتخاب می‌کنند. دموکراسی به این معنا صرفاً شیوه‌ای برای کارآمدسازی حکمرانی است که در آن تلاش می‌شود، تا از مزایای دموکراسی در امر حکمرانی بهره گرفته شود. دموکراسی به این مفهوم، صفت بسیاری از نظام‌های سیاسی، فارغ از ایدئولوژی و ایده‌های حکومتی آنها می‌باشد.

2- دموکراسی به عنوان یک «فلسفه سیاسی و اجتماعی» که مبتنی بر «اومانیسم»؛ یعنی انسان‌محوری به جای خدامحوری است. جمهوری اسلامی به دموکراسی بدین معنا باور ندارد؛ زیرا در دموکراسی، معیار حقیقت و همچنین معیار مشروعیت حکومت، اراده عمومی(general will)  و خواست اکثریت است و اگر اکثریت مردم خواهان تصویب موضوعی باشند یا اینکه خواهان انتخاب فردی برای منصبی باشند، ولو این خواسته آنها مخالف اصول انسانی و اخلاقی باشد، تصویب آن مشروع است، اما در جمهوری اسلامی، اصل بنیادین، همانا حاکمیت اراده الهی است و خواسته و رأی اکثریت اگرچه شرط تشکیل حکومت است، اما همه پایه مشروعیت حکومت نیست، بلکه فراتر از آن، چارچوب‌ها و معیارهای دینی و الهی قرار دارند. درواقع، در جمهوری اسلامی، اصل و اساس، حکم خداوندی و تحقق آن است و رأی و نظر مردم تا جایی اعتبار دارد که قوانین شریعت اسلام و اصول انسانی و اخلاقی را نقض نکند یا با آن در تعارض نباشد.

بنابراین، در جمهوری اسلامی فلسفه دموکراسی که مبتنی بر اومانیسم و قراردادن انسان به جای خداوند است، پذیرفته نیست و در اینجا صرفاً سازوکارهای دموکراتیک، آنهم به عنوان روشی سودمند و کارآمد، به کار گرفته شده است. به بیان دیگر، در جمهوری اسلامی، دموکراسی به نوع دیگر وجود دارد؛ زیرا دموکراسی فقط آن چیزی نیست که در مغرب زمین رایج است و همچنین،‌ دموکراسی دارای معیارهای جهان‌شمول نیست و هر نظامی متناسب با ارزش‌ها، ایده‌ها و شرایط و مختصات خود و مردمانش، می‌تواند دموکراتیک باشد. بنابراین، علی‌رغم تفاوت در مبنا و بنیاد، در جمهوری اسلامی نیز شیوه‌های دموکراتیک وجود دارد، اما همین هم چیزی نیست که به سبب پذیرش و رواج در دنیای غرب، در جمهوری اسلامی ایران نیز پذیرفته شده باشد، بلکه متن و روح آیات و روایات اسلامی و همچنین سیره معصومین(علیهم‌السلام) مؤید این قضیه می‌باشد. کمااینکه در قضیه غدیرخم، بعد از اینکه پیامبر مکرم اسلام(صلی‌الله علیه و آله)، امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) را به عنوان امام مسلمین معرفی کردند، عموم مسلمانان حاضر در غدیر، با علی(ع) بیعت کردند؛ یعنی تأیید و نصب الهی حضرت، با اقبال و پذیرش مردمی نیز مواجه شد. منظور این است که سازوکاری که امروز در جمهوری اسلامی از باب توجه به آرای مردم وجود دارد، اقتباس از غرب نیست، بلکه در سیره و سنت مسلمانان نیز وجود دارد. 

نام:
ایمیل:
نظر: