صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱۳۹۶ - ۰۸:۰۷  ، 
شناسه خبر : ۳۰۶۳۶۳
پایگاه بصیرت / عباس حاجی‌نجاری
(روزنامه جوان - 1396/06/12 - شماره 5179 - صفحه 2)

از دستاوردهاي ارزشمند پيروزي‌هاي جبهه مقاومت در مقابله با جنگ نيابتي دشمن وتروريسم جهاني، برهم خوردن استراتژي‌هاي نظام سلطه وتغيير در آرايش سياسي منطقه است كه طي سال هاي پس از انقلاب تلاش شده بود در بستر آن حركت انقلاب اسلامي مهار ومنافع نظام سلطه وبه ويژه امنيت رژيم صهيونيستي تأمين شود.

اين واقعيت كه متأسفانه مورد غفلت دستگاه سياست خارجي ما قرار گرفته واقدام قابل توجهي براي بهره‌گيري از فرصت هاي ايجاد شده از آن صورت نگرفته است، متقابلا دشمنان نظام اسلامي و رقباي منطقه‌اي ايران را به تكاپو انداخته و تلاش دارند با تشديد تحريم ها يا القاي شكل‌گيري امپراتوري شيعي و دوره‌گردي صهيونيست‌ها، دور جديدي از عمليات رواني عليه ايران اسلامي را سازماندهي كنند.

اذعان به شكست سناريوي جنگ نيابتي در محدود‌سازي توان ايران از مهم‌ترين نكاتي است كه به عنوان ناتواني در مهار قدرت منطقه‌اي ايران بر آن تأكيد مي‌شود، به گونه‌اي كه روزنامه صهيونيستي «يديعوت آحارونوت» نتوانسته عصبانيت صهيونيست‌ها از تلاش ناكام رئيس سازمان اطلاعات جاسوسي در سفر به امريكا براي متقاعد كردن دولت اين كشور براي حضور پررنگ تر در سوريه و مقابله با نفوذ ايران كتمان كند، رئيس موساد با ادعاي اينكه: «از هر كجا داعش رفته ايران جاي آن را پر كرده، مدعي مي‌شود نيروهاي تحت نفوذ ايران بر سوريه، لبنان، عراق، و يمن مسلط شده‌‌اند... و اين تغييرات به نفع اسرائيل نيست.» نكته‌اي كه مايك پمپئو، رئيس سازمان اطلاعات مركزي امريكا هم طي اظهاراتي موازي در همان روز، مدعي شد جاي پاي ايران (همراه با روسيه) در بحران ونزوئلا ديده مي‌شود. او مي‌افزايد: طبيعت قدرت و نفوذ ايران در ونزوئلا مشابه قدرت و نفوذي است كه در سوريه، عراق، لبنان، يمن و افغانستان به دست آورده است.

نشريه صهيونيستي «جروزالم‌پست» هم در گزارشي با عنوان «ايران پيروز سوريه است»، به جبهه متحدي اشاره مي‌كند كه در ذيل نفوذ ايران شكل گرفته كه در آن به رغم فضا سازي‌ها در مورد محور شيعي، در حال حاضر قطر، تركيه و حماس كه همگي حامي اسلام سياسي هستند به سمت ايران گرايش پيدا كرده‌اند و در مقابل جبهه متشكلي از عربستان، مصر، امارات و اردن هستند كه هماهنگي لازم براي مقابله با جبهه ايران را ندارد. نويسنده با بيان اينكه اين كشورها در مجموع «جمعيت و ثروت» بيشتري از ايران دارند، اما «از نبود يك ظرفيت سازماني همگراكننده مانند سپاه پاسداران انقلاب اسلامي رنج برده و از اشتراك ايدئولوژيكي كه گروه تحت رهبري ايران از آن برخوردار است، بي‌بهره هستند. پيامدهاي منطقه‌اي وبين‌المللي اين تحول را در چند گزاره مي‌توان خلاصه كرد:

1ـ شكست راهبرد جنگ نيابتي امريكا در منطقه كه با هدف مهار حركت انقلاب طراحي وبه اجرا درآمده و ايران توانسته است آن را به فرصتي براي گسترش وتعميق حركت انقلاب چه در داخل وچه در بيرون مرزها تبديل كند

2ـ برهم خوردن آرايش‌هاي طراحي شده در منطقه براي مهار حركت انقلاب اسلامي نكته ديگري است كه در روند اين تحولات بايد به آن اشاره كرد. هفته گذشته راديو فردا با اذعان به اين واقعيت مي‌نويسد: به دنبال اعدام شيخ نمر، روحاني شيعه سعودي، و اعتراض تهران، دوحه همسو با برادر بزرگ‌تر شوراي همكاري خليج فارس يعني رياض، ناخرسندي خود را با فراخوان سفيرش از تهران نشان داد. ۱۸ ماه پس از اين تصميم دوحه، اينك سفير قطر به تهران بازگشته و كار خود را آغاز كرده است. تجديد رابطه دوحه با تهران، كه نشاني از ماهيت سيال روابط كشورهاست، در حالي رخ مي‌دهد كه اينك قطر و رياض دو كشور عضو شوراي همكاري، روابط‌شان قطع شده است. به بيان ديگر، از ۱۸ ماه پيش، ژانويه ۲۰۱۶، كه همسويي رياض و دوحه به زيان رابطه دوحه با تهران منتهي شده بود، اينك شرايط به گونه‌اي تغيير كرده كه واگرايي دوحه –رياض به همسويي دوحه – تهران منتهي شده است.

اين يعني ديگر دوحه به ناخرسندي رياض از اعتراض تهران به اعدام شيخ نمر هيچ وقعي نمي‌گذارد. از سوي ديگر، واگرايي دوحه – رياض صرفاً تيرگي در روابط دو كشور عرب نيست بلكه اين به معناي فروپاشي ساختار شش كشور عضو «شوراي همكاري خليج فارس» است. به بيان ديگر، آنچه اينك بين اين شش كشور وجود خارجي ندارد، عنصر «همكاري» است. به اين ترتيب، پس از ورشكستگي سياسي اتحاديه عرب به عنوان يك ساختار عربي غيركارآمد، از هم اينك مي‌توان ورشكستگي شوراي همكاري خليج فارس را به عنوان دومين ساختار عربي شكست خورده پيش‌بيني كرد.

3ـ زمينه يابي شكل‌گيري يك قطب بندي جديد در منطقه نكته ديگري است كه در وراي اين تحولات مي‌توان نشانه‌هاي آن را ديد. راديو فردادر همين تحليل خود اذعان مي‌كند كه: اگر از هم اكنون شوراي همكاري را بدون قطر نهادي فرو ريخته يا تضعيف‌شده بدانيم كه قدرت حل و فصل مسالمت‌آميز منازعات را ندارد، ناگزير بايد باور داشت منطقه وارد قطب‌بندي جديد شده است. در اين قطب‌بندي، ايران، قطر، روسيه و تركيه در راستاي فائق آمدن بر اختلافات‌شان و همسويي بيشتر با يكديگر گام بر مي‌دارند. اين قطب‌بندي اگر شكل كامل به خود بگيرد مي‌تواند تحولات منطقه را از جمله در سوريه و يمن رقم بزند به گونه‌اي كه نه قطر و نه تركيه ديگر اصرار بر رفتن بشار اسد نداشته باشند يا در يمن حضور حوثي‌ها در ساختار قدرت به رسميت شناخته شود. از سوي ديگر قطر فراموش نمي‌كند كه ترامپ تحت تأثير رياض، قطر را كشور حامي تروريست توصيف كرده بود. اين نيز به نوبه خود دوحه را وا مي‌دارد تا طرحي نو در روابط خود با مسكو در افكند و چنانكه گفته شد حاصل اين تحولات، قطب‌بندي جديدي با حضور ايران، قطر، روسيه و تركيه خواهد بود.

4ـ اين روند سبب شده است كه حتي سناريوهاي طراحي شده امثال كسينجر براي القاي امپراتوري نيز چندان مخاطبي براي خود نيابد، اگرچه نگراني‌هاي كاخ سفيد را در وراي شكست‌هاي پي در پي داعش از نيروهاي مقاومت كاملا مي‌توان احساس كرد. نگراني كه چرايي تلاش امريكا براي حفظ داعش وديگر گروه‌هاي تروريستي در منطقه را آشكار مي‌كند.

هنري كسينجر، نظريه‌پرداز و وزير خارجه اسبق امريكا، در مقاله‌اي خطاب به «دونالد ترامپ»، رئيس‌جمهور امريكا مي‌نويسد: نبايد با نابود كردن داعش، زمينه را براي توسعه قدرت ايران در منطقه فراهم كرد؛ زيرا با سلطه تهران و نيروهاي متحدش بر اراضي آزاد شده از چنگ داعش، يك «امپراتوري راديكال ايراني» شكل خواهد گرفت. او به دولت ترامپ هشدار مي‌دهد، شكست داعش به قدرت گرفتن ايران در سراسر منطقه خاورميانه منتهي مي‌شود. كيسينجر در يادداشت خود آورده است:

در اين شرايط، مثال سنتي كه مي‌گويد دشمنِ دشمن شما مي‌تواند به عنوان دوست شما باشد، ديگر كاربردي ندارد. اگر اراضي تحت كنترل داعش از سوي سپاه پاسداران انقلاب ايران يا نيروهاي آموزش ديده و مديريت شده آنها تصرف شوند، در نتيجه آن يك كمربند از تهران تا بيروت ايجاد مي‌شود، كه مي‌تواند نشانه‌اي از ظهور يك «امپراتوري راديكال ايراني» باشد. وي در ادامه يادداشت خود مدعي شده است: در حاليكه اقدامات امريكا به برخي نيروهاي ويژه در جبهه‌هاي زميني و بمباران از طريق جنگنده‌هاي ائتلاف محدود مي‌شود، ايران در حال سلطه بر هر دو كشور است. به همين دليل برقرار ماندن داعش كمك بزرگي به محدود كردن قدرت نفوذ ايران خواهد كرد.

مقام معظم رهبري در سفر اخير به مشهد با حضور در منزل يكي از شهدا، به موضوع آزادسازي حلب اشاره كردند و گفتند: قضيه حلب اين‌قدر مهم بود كه همه محاسبات امريكا، سعودي و غيره را در سوريه و در منطقه 180 درجه به هم زد و از بين برد و باعث شد خون شهدا هدر نرود. ايشان افزودند: اين اتفاق به‌قدري عظمت دارد كه نمي‌شود با تعبيرات انساني آن را بيان كرد. عظمتي كه تجلي امثال حججي‌ها، يكي از بركات آن است وبه تعبير زيباي رهبر معظم انقلاب خداوند او را همچون حجتي در مقابل چشم همگان قرار داد.

http://www.Javann.ir/870162

ش.د9602588

نام:
ایمیل:
نظر: