فساد و فقر ارتباط مستقیم و متقابلی با هم دارند (لازم و ملزوم یکدیگرند) به گونه ای که گسترش فساد باعث گسترش فقر و گسترش فقر نیز باعث گسترش فساد می شود. در چنین فرآیندی یکی از راه ها و البته الزامات مقابله با فساد، مقابله با فقر است. تلاش مسئولین و مدیران جامعه از یک طرف و جنبش فراگیر اجتماعی از طرف دیگر برای ریشه کنی فقر از الزامات جامعه امروز ماست.
امروز می توان ادعا کرد که موضوع مقابله با فساد وجه مشترک همه مسئولین، جریانات سیاسی، رهبری و مردم است؛ این بدان معنا نیست که همه برای مقابله با فساد عزمی جدی دارند و یا برای تحقق جامعه ای بدون فساد تلاش می کنند. چند سال پیش سران سه قوه همایشی را برگزار کردند که به نوعی راه های ارتقاء سلامت اداری و مقابله با فساد را تبیین کنند که مقام معظم رهبری در پیامی فرمودند: «این سمینار و امثال آن بناست چه معجزهای بکند؟...توقع من از آقایان محترم این است که چه با سمینار و چه بدون آن، تصمیمات قاطع و عملی بدون هرگونه ملاحظهای بگیرند و اجرا کنند.»
به نظر می رسد علی رغم فرمایشات صریح مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) و قبل از آن فرمان هشت ماده ای ایشان در مقابله با فساد و همچنین مطالبات و اظهارات ساده و بی آلایش ملت و اقشار فرهیخته کشورمان، هنوز موضوع مبارزه با فساد به شکلی محسوس در دستور کار مسئولین قرار نگرفته است. نگارنده تلاش دارد به برخی دلایل احتمالی این موضوع اشاره کند. بدیهی است ممکن است برخی محورهای زیر در تحلیل صحیح این اتفاق موضوعیت نداشته باشد:
1- مشخص نبودن وظایف قوا در مقابله با فساد: مراجعه به افکار عمومی نشان می دهد که مردم مطالبه اصلی خود از مبارزه با فساد را از قوه قضائیه دارند و حال آنکه قوه قضائیه پاسخ می دهد که من فقط پرونده هایی را مورد بررسی قرار می دهم که در پروژه شکایت و دادخواست (چه حقیقی و چه حقوقی) به من ارجاع شده است و ابتدا به امر برنامه خاصی برای مبارزه با فساد ندارم. دولت نیز مبارزه با فساد را در دستور کار خود قرار نداده و حتی برخی اوقات از فسادهای اقتصادی دفاع نیز کرده است. مجلس شورای اسلامی نیز هیچ گونه طرح جامعی برای مقابله با فساد ندارد و از همه این موارد مهمتر اینکه هیچ مرجعی برای هماهنگی بین سه قوه در مبارزه با فساد مشخص نشده است. شاید بتوان از مجمع تشخیص مصلحت به عنوان بهترین گزینه در انجام این مأموریت نام برد. البته لازم به توضیح است که انتظارات از سه قوه در مبارزه با فساد کاملاً شفاف است ولی متأسفانه هیچ یک از قوا مسئولیت خود را به صورت مؤثر انجام نداده اند. در حالی که فساد در دستگاه اداری کشور همانند یک غده سرطانی در حال گسترش است دولت هیچ بخشنامه، نظارت و یا اقدام مؤثری در این رابطه انجام نداده است. بسیاری از قوانین ما مقدمات و ضروریات وقوع فساد را در دل خود دارد و مجلس هیچ تکاپویی برای مقابله با آنها ندارد. در این میان برخورد قوه قضائیه با مفسدین اقتصادی بسیار به قدری ضعیف و منفعلانه بوده است که بازدارندگی مؤثری در جامعه نداشته است. با این توضیح اولین دلیل گسترش فساد در جامعه، عدم عزم جدی مسئولین در مقابله با این بیماری اقتصادی است.
2- مقابله با فساد نیازمند مدیران و مسئولینی پاک دست می باشد. به تعبیر مقام معظم رهبری با دستمال کثیف نمی شود شیشه را پاک کرد. نکته مهم تعدد و تکثر افراد سالم و پاک دست از یک طرف و به کارگیری آنها برای اصلاح این بیماری مهلک اجتماعی است. در این موضوع دو مشکل بسیار شفاف و عیان است به گونه ای که در برخی از مجموعه ها به تعداد مورد نیاز افراد پاک دست یافت نمی شوند که با توجه به عمق باورهای دینی در جامعه ایران، این نقیصه با آموزش و ارتقاء بصیرت دینی قابل جبران است. بی توجهی نسبت به این امور و رها کردن این نوع آموزش ها باعث بروز چنین وضعیتی شده است. به نظر نگارنده این موضوع چندان همه گیر نیست و مشکل مهمتر عدم بکارگیری انسان های پاکدست توسط مدیران بالاتر است. دلیل این اتفاق نیز به تفکرات مسئولین بر می گردد. باید پاک دستی و توان مدیریتی دو شرط لازم برای انتصاب یک مدیر باشد در حالی که بسیاری از مواقع توان مدیریتی شرط لازم و کافی فرض می شود.
ریشه این تفکر به غرب نسبت داده می شود و تکنوکرات ها و لیبرال ها متهم به برتری دادن توان مدیریتی بر همه چیز هستند ولیکن در جوامع غربی فساد به اندازه کشورهای در حال توسعه عمیق نیست و یا لااقل چنین چیزی برداشت نمی شود؛ لذا بررسی صلاحیت افراد در انتصاب پست های مدیریتی بر اساس شایسته سالاری (ونه روابط پنهان و آشکار) در این راه امری ضروری و لازم است.
3- فساد و فقر ارتباط مستقیم و متقابلی با هم دارند (لازم و ملزوم یکدیگرند) به گونه ای که گسترش فساد باعث گسترش فقر و گسترش فقر نیز باعث گسترش فساد می شود. در چنین فرآیندی یکی از راه ها و البته الزامات مقابله با فساد، مقابله با فقر است. تلاش مسئولین و مدیران جامعه از یک طرف و جنبش فراگیر اجتماعی از طرف دیگر برای ریشه کنی فقر از الزامات جامعه امروز ماست. خوشبختانه اهمیت این موضوع توسط دولت دوازدهم در ایام انتخاباتی بیش از پیش عیان شد و معاون اول محترم رئیس جمهور از برنامه دولت دوازدهم برای ریشه کنی فقر مطلق سخن گفت. این موضوع می تواند توسط رسانه ها از مسئولین مطالبه شود و گامی مهم در از بین بردن فساد در جامعه برداشته شود.
موارد بسیار زیادی در علل و راهکارهای مقابله با فساد قابل بیان است که در اینجا به ذکر همین سه نکته اکتفا شده است.