زندگی و حیات امام خمینی(ره) همواره با مبارزه و مقاومت در راه هدف آمیخته بوده است. به عبارتی، مبارزه و مقاومت آیینه تمامنمای زندگی ایشان است؛ تولد و دوران کودکی و نوجوانی امام خمینی در فضای تاریخی نهضت موسوم به مشروطه سپری شده و از آن روزها روح ایشان با مبارزه و مقاومت در برابر ظلم، سلطه بیگانه و انحرافات جریانهای التقاطی غربزده، شرقزده، جهالت و تحجرگرایی و تجملگراییها پیونده خورده است. رهبر و بنیانگذار حکیم انقلاب آموزههای برگرفته از تعالیم عالی اسلام و درس مبارزه و مقاومت را از خاندان آبا و اجدادشان به ارث برده و اصلیترین مؤلفه مؤثر در این زمینه را از دوران زندگی پیامبر(ص) و صحابه و ائمه هدی(ع) آموخته و سرمشق و الگوی خود قرار دادهاند. هرگز در زندگی خود بین مبارزه و مقاومت در راه هدفشان فاصلهای قرار نداده و همین روش و منش را به جوانان ملت ایران و جهان درس دادهاند. در واقع، امام خمینی(ره) استاد و آموزگار درس مبارزه و مقاومت در جهان معاصر بوده و هستند و از همه مبارزان مشهور جهان سرآمد شدهاند. سی سال پس از رحلت ایشان هنوز هم نام و یادشان برای مبارزان و جریان مقاومت الهامبخش است.
در این مختصر به طور فشرده و فهرستوار چند محور کلی از شاخصترین عناوین موضعگیریهای ایشان توأم با عمل در عرصه مبارزه و مقاومت ارائه میشود.
ـ امام خمینی(ره) در سال 1323 هـ .ش سند تاریخی بر جا گذاشتهاند و شاید بتوان ادعا کرد مبارزات علنی خود را علیه ظلم و ستم، فساد رژیم شاه و بیگانگان را آغاز کردند. ایشان با استفاده از آیه «قل انما اعظکم بواحده ان تقوموالله مثنی و فرادی» (سبا/ 46) ملت را به قیام دعوت کرده و در بخشی از آن آوردهاند «خودخواهی و ترک قیام برای خدا ما را به این روزگار سیاه کشانده و همه جهانیان را بر ما چیره کرده و کشورهای اسلامی را زیر نفوذ دیگران درآورده است.
دولت اسدالله اعلم، لایحهای درباره انجمنهای ایالتی و ولایتی به تصویب رساند که در آن، قید «اسلام» را از شرایط انتخابکنندگان و انتخاب شوندگان برداشته و به جای سوگند به «قرآن مجید» سوگند به «کتاب آسمانی» آورده بودند تا راه نفوذ عناصر بهایی و عوامل صهیونیستی هموار شود. این مصوبه اعتراضات علما را به دنبال داشت که محوریترین شخصیت مبارزه در این باره شخص حضرت امام(ره) بودند که طی بیاناتی در روز دوم آذر سال 1341 با هشدار شدید به اسدالله اعلم اعلام کردند: «ما به همان نحو که در روزنامهها تصویب لایحه را نوشتند میخواهیم لغو آن را هم درج کنند.»
امام خمینی(ره) در روند مبارزات در پایان سال 1341 در آستانه نوروز با سخنان مفصلی خطاب به روحانیون و اهالی قم درباره توطئههای استعمار بر ضد اسلام، مسئولیت سنگین علما را به بحث میگذارند و میفرمایند: «علما و روحانیان باید تا آخرین قطره خون خود را در راه اسلام، در راه قرآن و در راه اعلای کلمه الله نثار کنند... دستگاه جبار بداند که اگر بخواهد به اسلام تجاوز کرده و احکام کفر را در بلاد اسلامی جاری کند، من در کمین آنها ایستادهام. من تا آخرین لحظه زندگیام از نوامیس اسلام و مسلمین دفاع میکنم.» اما به جد و خیلی محکم و قاطع در برابر اقدامات رژیم شاه درباره ماجرای انقلاب سفید و اصلاحات ارضی و تعرض به روحانیت و هجوم به مدرسه فیضیه و سرکوب طلاب موضع دفاعی گرفتند و کار رژیم شاه را مشابه کار یزید دانستند و فرمودند: «یکی از کسانی که بایستی در راه حضرت سیدالشهداء(ع) و آغشته به خون خود شود، خمینی است... چه افتخاری بالاتر از اینکه در راه دین، در راه حسین، در راه استقلال مملکت کشته شویم...» امام خمینی(ره) روند مبارزه را در ایام ماه محرم شتاب بیشتری میدهند و عصر روز عاشورا 13 خرداد ماه 1342 در مدرسه فیضیه طی سخنرانی افشاگرانه شاه و رژیم صهیونیستی را اساس گرفتاریهای ملت ایران معرفی میکنند. پس از آن دستگاههای امنیتی بامداد 15 خرداد منزل ایشان را محاصره میکنند و امام راهی زندان میشوند که ماجرای خونین قیام 15 خرداد 1342 رخ میدهد. ایشان حدود 11 ماه در حبس و حصر بودند که در نیمه دوم فروردین سال 1343 آزاد میشوند و مورد استقبال و جشن و شادی مردم قم قرار میگیرند. ایشان در روز 21 فروردین 1343 طی سخنرانی کوبنده و افشاگرانه اعلام کردند روحانیت با انقلاب سفید شاهانه مخالف است. همچنین با پرده برداشتن از نیرنگ و حیلهگریهای ساواک و درج خبر دروغ تفاهم روحانیت با رژیم شاه، اعلام کردند: «خمینی را اگر دار بزنند تفاهم نخواهد کرد» ایشان چند روز بعد یعنی 26 فروردین هم در مسجد اعظم سخنرانی انقلابی دیگری را ایراد کردند و نسبت به نقشه ساواک در راستای تهمت سازش به روحانیت اعتراض کردند و فریاد زدند: «اینهایی که با شما یک قرارداد سری کردهاند، خوب اسم ببرید. آقا، اگر مردی اسم ببر، بگو که خمینی توی حبس ما رفتیم پیش او و او گفت که برگذشتهها صلوات! خمینی غلط میکند همچو حرفی میزند. خلاف دین اسلام، خمینی میتواند تفاهم کند با ظلم؟ من از آن آدمها نیستم که اگر یک حکمی کردم بنشینم چرت بزنم که این حکم خودش برود، من راه میافتم دنبالش، اگر من خدای نخواسته، یک وقتی دیدم که مصلحت اسلام اقتضا میکند یک حرفی بزنم، میزنم و دنبالش راه میافتم و از هیچ چیز نمیترسم بحمدالله تعالی والله تا حال نترسیدهام، آن روز هم که میبردم، آنها [مأموران ساواک و شهربانی] میترسیدند، من آنها را تسلیت میدادم نترسید.» [خنده حضار].
مهر ماه سال 1343 که خبر قرارداد مخفی کاپیتولاسیون به ایشان داده شد؛ امام سخنرانی افشاگرانه دیگری در 4 آبان 1343 ارائه دادند که بازتاب بسیار قوی در داخل و خارج داشت؛ به گونهای که به دستور آمریکا، امام خمینی(ره) را به دلیل مبارزه و مقاومتشان به شهر بورسای ترکیه تبعید کردند و پس از یک سال اقامت اجباری از ترکیه به عراق منتقل شدند. روند مبارزه و مقاومت به طور پیوسته و دقیقتر انجام میشد تا اینکه حادثه رحلت حاجآقا مصطفی خمینی رخ داد و در این ایران مردم با شتاب تحولات جدیدی را رقم زدند؛ به گونهای که رژیم بعث عراق و رژیم شاه با یکدیگر از در آشتی و مذاکره وارد شدند تا از فعالیتهای امام خمینی(ره) مخفیانه نجف را به سوی کویت ترک کرد. امام(ره) از مواضع خود کوتاه نیامدند و چند روز بعد خبر رسید که راهی پاریس شدند. در این فرصت 130 روز در فرانسه و بعد سفر به ایران مبارزه و مقاومت ایشان، جهان را در حیرت فرو برد. امام(ره) در مراجعت به ایران با قدرت و مقاومت نظام جایگزین رژیم شاهنشاهی را پایهگذاری کردند. روحشان شاد.