امنيت جمهوري اسلامي به منزله جزيره امن در ناامنترين منطقه جهان در يكي دو دهه گذشته، موضوع با اهميتي است و به طور حتم در ايجاد و بناي اين امنيت شخص رهبر معظم انقلاب اسلامي به عنوان مرجع اصلي مباحث نظامي و امنيتي در كشور نقش اصلي را ايفا كردهاند. براي بررسي ابعاد اين موضوع بر آن شديم تا پاي سخنان يكي از كارشناسان حوزه اطلاعات و امنيت كشور بنشينيم كه از درج نامش معذور هستيم. در ادامه گفتوگوي ما با اين تحليلگر برجسته سياسي و امنيتي را ميخوانيد.
* به عنوان سؤال ابتدايي بفرماييد توانمنديهاي اطلاعاتي و امنيتي رهبر معظم انقلاب چگونه است؟
بايد در نظر داشت كه حضرت آقا اشرافشان در حوزههاي گوناگون سياسي، فرهنگي، اجتماعي، امنيتي و اقتصادي از همه مسئولان كشور و حتي رؤسايجمهور سابق و فعلي و حتي حضرت امام راحل(ره) هم بيشتر است. در دوره امام راحل(ره) نظام امنيتي كشور اطلاعات كلي را به چند نفر محدود ميدادند؛ خود امام(ره)، حضرت آقا، آقاي هاشمي و مهندس موسوي. پس از پيروزي انقلاب با وجود جريانهاي مختلف، سيستمهاي امنيتي كشور خودشان را پيدا كرده و بعد شروع به توليد برآوردها و اطلاعات كردند. حضرت آقا جزء گيرندگان اصلي اين اخبار و برآوردها بودند. حضرت امام(ره) كه خودشان همه چيزها را بررسي نميكردند؛ كار دست احمد آقا بود و آقاي هاشمي كه در نهايت تا دوران رياستجمهوري اين اطلاعات را داشتند و امروز هم احمد آقا و آقاي هاشمي مرحوم شدهاند. آقاي موسوي هم در نهايت تا پايان نخستوزيري اين اطلاعات را داشت. رؤسايجمهور بعدي هم در حد همان هشت سال بوده است. پس بايد دانست تا الآن مطلعترين فرد كشور از وضعيت و برآوردهاي اطلاعاتي شخص حضرت آقا هستند. حتي بعضاً خبرنامههاي به طور كلي سري كه تك نسخه است، فقط به دست ايشان ميرسد. از طرفي ايشان مشرفترين فرد جمهوري اسلامي نسبت به مباحث اطلاعاتي و امنيتي هستند و اصلاً اشراف ايشان قابل مقايسه با ديگران نيست. شايد حضرت آقا در تنظيم خاطراتشان كه ممكن است سالها بعد منتشر شود، به بخشي از اين اطلاعات و مباحث اشاره كنند. حال درباره پاسخ به پرسش شما بايد بگويم كه اشراف ايشان بر اخبار، تاريخ، سنت و سيره ائمه معصوم(ع) و مبارزات آنها عليه رژيمهاي اموي و عباسي به نوعي توانايي ويژهاي در حضرت آقا به وجود آورده است. اين تواناييها در ايشان با كارهاي پژوهشي كه شايد از 10 سال پيش از پيروزي انقلاب شروع كردهاند، ايجاد شده است. بر اساس اين، توانايي اينكه چه بايد كرد و چه نبايد كرد و تشخيص اين مسئله در ايشان بسيار قوي و بينظير است. تا اين حد بگويم كه موردهايي داشتيم كه نهادهاي اطلاعاتي ميخواستند برخي اخبار را به دلايل و مصلحت انديشيهاي خاص مكتوم نگه دارند، آقا اشاره ميكردند كه از فلان مسئله چه خبر و آنها هم تعجب ميكردند كه ايشان چطور از اين مطلب مطلع شدهاند؛ يعني توانايي ايشان بسيار بالاتر از تصورات است.
حضرت آقا يافتههاي اطلاعاتي و خبري خود را به يك نهاد و يك مركز محدود نكردهاند، بلكه تكثر نهادهاي اطلاعاتي در كشور يك اصل پذيرفته شده از نظر ايشان است و همه ساختارهاي سياسي دنيا هم اين را پذيرفتهاند. در مقطعي برخي سياسيون درمجلس پنجم به دنبال تجميع توان اطلاعاتي كشور در يك سازمان آن هم ذيل نظر رهبري بودند كه حضرت آقا بنا به دلايلي از جمله اتفاقات سياسي آن دوران گفتند اين طرح مسكوت بماند.
به عبارت ديگر، حضرت آقا يافتههاي اطلاعاتيشان منحصر در يك يا دو مركز نيست و از چند مركز اين اطلاعات را جمع ميكنند. ايشان اطلاعاتي را كه در اختيار دارند ميتوانند به خوبي آناليز كنند و در موقعيتهاي مختلف تصميم لازم را بگيرند. اين موضوع در سي سال گذشته به خوبي مشهود بوده است.
* در موضوع انتصاب مسئولان در دستگاههاي امنيتي و اطلاعاتي و در مجموعه جامعه اطلاعاتي با توجه به حساسيت اين موضوع، حضرت آقا چگونه عمل ميكنند؟
مسئولان جامعه اطلاعاتي كشور فصلي و سالي نيستند و برخي چهل سال سابقه كار اطلاعاتي بدون وابستگي به مباحث جناحي خاص و در جهت مصالح نظام اسلامي را دارند. چطور الآن بازنشستههاي نيروهاي مسلح در سطح فرماندهان هنوز فعاليت و انتقال تجربه دارند و دنيايي از تجربه هستند، در حوزه اطلاعاتي هم افرادي هستند كه يك عمر كار اطلاعاتي كردهاند و از جنبههاي مختلف وفاداري آنها براي مجموعه نظام مسجل شده است. آقا هم تيمهاي مورد اعتماد در مجموعه دستگاه رهبري دارند؛ يعني دست ايشان از داشتن كارشناسان خبره پر است و با استفاده از نظرات كارشناسي عمل ميكنند.
در زمينه نصب مسئولان اين نهادها هم بالاخره ايشان كه همه نيروهاي مجموعههاي امنيتي را نميشناسند؛ اما مثلاً دستگاههاي نظامي به ايشان نفراتي را معرفي ميكنند و ايشان با بررسي آن فرد اقدام به انتصاب به مسئوليت ميكنند. براي نمونه، در نيروهاي مسلح بيشتر احكام با پيشنهاد فرماندهان صادر ميشود و اين يعني اعتماد حداكثري و نه صد درصد. از طرفي هم سازوكار نظارت بر اين دستگاهها و سازمانها هم مشخص است كه در هر مجموعه حفاظت اطلاعات ايجاد شده، هم در نيروهاي مسلح و هم در وزارت اطلاعات و قوه قضائيه و... همگي در كنار دستگاه اطلاعاتي، حفاظت اطلاعات هم دارند. همگي هم در حوزه جامعه اطلاعاتي قرار دارند و خود مجموعه رهبري هم دفاتري براي مديريت اين مجموعهها دارند.
* رهبر معظم انقلاب درباره اطمينان از وثاقت منابع و درست بودن اطلاعاتي كه به ايشان ميرسد، به ويژه اطلاعاتي كه نهادهاي امنيتي در اختيار ايشان قرار ميدهند، چگونه عمل ميكنند؟
خود آقا از چندين تيم كارشناسي براي تصميمگيري و كسب اطلاعات استفاده ميكنند. تجربه هم نشان داده است اگر يك يا دو گزارش درباره مسئلهاي به حضرت آقا بدهند، ايشان صرفاً بر اساس همان اطلاعات تصميم نميگيرند.
مثلاً قتلهاي زنجيرهاي يك موضوع مورد توجه بود. در آن دوره خاص نظام دچار چالشي جدي در حوزه امنيتي شد و بخشي از افراد امنيتي و با تحليلهاي خاص رفتند و يكسري قتلهايي را مرتكب شدند، مثلاً به ذهنشان رسيده بود كه برخي از عناصر نهضت آزادي و مليـ مذهبيها مثل كنه چسبيدهاند به تن نظام و تن دوم خرداديها و بايد اينها را از بين برد تا جناح دوم خرداد خالص و بيپيرايش شود و ناخالصيهايش پاك شود كه اين تصميم خيلي نابخردانه، غير مسئولانه و خودسرانه بود. اخبار اين اقدام علني شد و آقا آمدند در نماز جمعه صحبت كردند و دستور اكيد براي پيگيري دادند كه ما حتماً اين را حل ميكنيم. تيم بازجويي رفتند و فعال شدند و پس از يك مدت گزارشي به آقا دادند و آقا اين گزارش را قبول نكردند. نه اينكه بگويند اين را قبول ندارند، سكوت كردند و بعد گفتند تيم ديگري دوباره پرونده را پيگيري كند. اين تيم دوم هم نتيجه بازجوييهايش را تقديم آقا كردند، بازهم از نظر آقا قانعكننده نبود و نتوانستند آقا را مجاب كنند. تيم سوم مسئول اين كار شد كه با توجه به بررسيهاي جديد و جمعبندي بررسيهاي تيم اول و دوم گزارش كاملتر و جامعتري را تنظيم كردند و خدمت آقا ارائه دادند. آقا بعد از اين گزارش نظر قطعي خود را دادند و صحبت قطعي خود را كردند. آن موقع رئيس دولت آمد و برخورد كرد. آقا در مباحث مختلف و در مقاطع گوناگون به يك گزارش اتكا نميكنند؛ بلكه بنا دارند گزارشها را از جوانب و مراكز مختلف بگيرند تا به جمعبندي كاملتر و دقيقتري برسند.
* با اين اوصاف منابع اطلاعاتي ايشان چگونه است؟
منابع اطلاعاتي ايشان هم همان تيمهاي قابل اعتماد ايشان هستند كه اين البته به جز منابع اطلاعاتي رسمي است. افراد شاخص در دفتر ايشان داراي اشراف اطلاعاتي و تحليل در مسائل امنيتي هستند.
افزون بر اينكه، با بسياري از كارشناسان امنيتي و اطلاعاتي ارتباط دارند و هماهنگ هستند. اين ارتباطات هم تشكيلاتي است و هم غير تشكيلاتي و حضرت آقا هم به تشكيلات خود اعتماد دارند. در كنار آن خود حضرت آقا هم گاهي بدون اتكا به منصوبان خود با توجه به شناختي كه دارند يك تيم را مأمور ميكنند در يك ماجرايي، مثلاً در ماجراي نماينده و بررسيكننده ميگمارند. در حصر آقاي منتظري، آن موقع آقا فردي را از درون سيستم امنيتي مشخص كردند كه در بحث رفع حصر آقاي منتظري بيايد جمعبنديهاي خودش را اطلاع دهد. آقا به صورت غير رسمي از دستگاه رهبري چه از درون آن سيستم و چه خارج از آن شخص يا اشخاصي را مأمور ميكنند كه بروند و بررسي كنند و بعد بيايند نظر دهند.
اما نكته ديگر درباره منابع اطلاعاتي ايشان اين است كه رفتارشناسي ايشان در حوزههاي مختلف نشاندهنده اين است كه در حوزه فرهنگي اصلاً به محدوديت و يكپارچهسازي مراكز فرهنگي اعتقاد ندارند و معتقدند بايد سلايق فرهنگي متعدد در قالبهاي گوناگون در كشور حضور داشته باشند. ايشان همانطور كه براي حوزه دستگاههاي فرهنگي اعتقاد به تكثر دارند، در حوزه مسائل اطلاعاتي هم همينطور است. از اين رو ما با جامعه اطلاعاتي متشكل از سيستمهاي امنيتي متكثر، چندگانه و موازي روبهرو هستيم. نمونه بارزش وزارت اطلاعات است كه در كنار آن به صورت موازي سازمان اطلاعات سپاه قرار دارد. شما اطلاعات ناجا و حفاظت اطلاعات ناجا، اطلاعات ارتش و حفاظت اطلاعات ارتش، اطلاعات سپاه و حفاظت اطلاعات سپاه، وزارت اطلاعات، حفاظت اطلاعات قوه قضائيه و حفاظت اطلاعات وزارت اطلاعات و... را داريد كه ممكن است همه روي يك پروژه كار كنند؛ اما هر كدام هم گزارش جداگانه به آقا بدهند و بعد حضرت آقا تصميم بگيرند. اين خاصيت منابع اطلاعاتي متكثر است. البته در كل دنيا اين تكثر پذيرفته شده است و عمده كشورهاي موفق اطلاعاتي، اين تكثر را دارند. آمريكا، انگليس و حتي رژيم صهيونيستي هم همين طور است.
* سناريوهاي پيشدستانه يكي از كارهايي است كه دستگاههاي اطلاعاتي به جهت جريان دادن به مسائل از آن استفاده ميكنند، بر اين اساس آيا اين اقدامات با نظر مستقيم رهبر معظم انقلاب است يا خير؟
سناريوهاي پيشدستانه مهم است. درباره اينكه آيا حضرت آقا از اين سناريوها مطلع هستند يا نه، بايد گفت كه نه لازم است و نه مصلحت. آقا حكم كلي براي امنيت كشور ميدهند و با توجه به اينكه امنيت كشور اولويت درجه اول ايشان است، نسبت به آن هم حساس هستند.
پس هر سناريوي پيشدستانه مراكز اطلاعاتي لازم نيست كه به آقا عرضه شود. آقا هم اين را نميخواهند. مگر در يك شرايط ويژه و با اولويت بالا. ايشان دست مراكز اطلاعاتي را باز گذاشتهاند؛ بر اين اساس هم مسئولان اطلاعاتي عمدتاً در حد اجتهاد هستند كه شرعيات را هم تشخيص ميدهند. مراكز اطلاعاتي اقدامات خوبي انجام دادهاند؛ به خصوص در حوزه عمليات رواني و مقابله با اقدامات رواني دشمن در فضاي مجازي و ماهواره كه ابعاد آن در بلندمدت مشخص خواهد شد.