براي اولين بار است كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي يك نفر در قامت نخستوزير ژاپن وارد ايران ميشود. شينزو آبه البته پيش از اين نيز در كنار پدرش شينتارو آبه كه وزير خارجه ژاپن بود، براي ميانجيگري بين ايران و صدام حسين به ايران آمده بود كه در آن زمان هم ژاپنيها نتوانسته بودند نتيجهاي بگيرند.
حالا پس از آن حضور ناموفق يك بار ديگر نخستوزير ژاپن بخت خود را براي ميانجيگري ميان ايران و يك كشور ديگر ميآزمايد؛ اما اين بار اين اتفاق به پيشنهاد ترامپ، رئيسجمهور آمريكا اتفاق ميافتد. اين سفر در يكي دو هفته اخير سر و صداي بسياري را در محافل و رسانهها به دنبال داشت.
پس از آنكه ترامپ يك سال پيش از برجام خارج شد، تحريمهاي جديد عليه ملت ايران وضع كرد و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را همرديف گروههاي تروريستي قرار داد، متوجه شد ايران كشوري نيست كه با افزايش فشارها تسليم خواستههاي آمريكا شود؛ از اينرو با فريب افكار عمومي و القاي اين فكر كه ترامپ به دنبال دوستي با ملت ايران و طرفدار مذاكره است و اينكه بگويد قصدش براندازي نيست يا اينكه ايران با همين رهبران فعلي ميتواند كشور پيشرفتهاي باشد، خواست زمين بازي را به نفع خود تغيير دهد.
سفرهاي ديپلماتيك به تهران
پيش از سفر آبه به ايران شاهد سفر وزير خارجه آلمان به كشورمان بوديم كه به تعبير رسانههاي متعدد با «دست خالي آمد و با دست خالي رفت!» از همين رو بسياري از رسانههاي مخالف و موافق معتقد بودند، نخستوزير ژاپن هم دست خالي باز خواهد گشت. البته برخي هم اين سفر را متفاوت با سفر وزير آلماني به ايران ميدانستند؛ چرا كه معتقد بودند نگاه ايران به آلمان به عنوان يكي از طرفهاي برجام با نگاهش به ژاپني كه در برجام نبوده فرق دارد.
اين رفت و آمد البته براي ژاپنيها از آن رو اهميت دارد كه اين كشور يكي از خريداران عمده نفت ايران بوده و با تحريم نفتي ايران از سوي ترامپ كشور ژاپن با مشكلاتي در اين زمينه مواجه شده و تلاش ميكند با آشتي دادن دو كشور مشكلات به وجود آمده را حل كند.
درباره اينكه اصلاً قصد آبه از سفر به ايران چيست، برخي گمانهزنيها پيش از آغاز اين سفر در رسانههاي مختلف آغاز شد. عدهاي خواستند چنين بنمايانند كه شينزو آبه به عنوان ميانجي و به درخواست خودش به ايران ميآيد؛ يعني درخواستي از سوي ترامپ وجود نداشته و وي قرار نيست پيامي مبادله كند؛ اما عدهاي ديگر معتقد بودند اين سفر به درخواست ترامپ انجام ميشود؛ چرا كه از همان روز سفر رئيسجمهور آمريكا به ژاپن صحبتها درباره چنين درخواستي از سوي او از نخستوزير ژاپن آغاز شد.
اما پس از گمانهزنيهاي مختلف در اينباره و حتي اينكه تعدادي از رسانهها اعلام كردند اين سفر لغو شده است، نخستوزير ژاپن وارد كشورمان شد و در روز اول سفر با آقاي روحاني ديدار داشت؛ اما مهمترين بخش اين سفر ديدار نخستوزير ژاپن با رهبر معظم انقلاب بود. ديداري كه همه نگاهها به آن بود تا ببينند جواب بالاترين مقام جمهوري اسلامي به پيامي كه ترامپ از طريق نخستوزير ژاپن ارسال كرده، چه خواهد بود.
در اين ديدار نخستوزير ژاپن خطاب به رهبر معظم انقلاب گفت: «من قصد دارم پيام رئيسجمهور آمريكا را به جنابعالي برسانم.» اين جمله نخستوزير ژاپن نشان ميدهد، او نه به اختيار خود كه مأموريت داشته است تا پيام آمريكا را به رهبر معظم انقلاب برساند.
رهبر فرزانه انقلاب اسلامي خطاب به نخستوزير ژاپن گفتند: «ما در حسن نيت و جدي بودن شما ترديدي نداريم، اما در خصوص آنچه از رئيسجمهور آمريكا نقل كرديد، من شخص ترامپ را شايسته مبادله هيچ پيامي نميدانم و هيچ پاسخي هم به او ندارم و نخواهم داد.»
ايشان سپس با اشاره به صحبتهاي نخستوزير ژاپن مبني بر اينكه ترامپ به او گفته «آمريكا قصد تغيير رژيم در ايران را ندارد»، تأكيد كردند: «مشكل ما با آمريكاييها موضوع تغيير رژيم نيست، زيرا آنها اگر چنين قصدي هم داشته باشند، قادر به اجراي آن نيستند، همانطور كه رؤسايجمهور قبلي آمريكا در چهل سال گذشته، براي نابودي جمهوري اسلامي ايران تلاش كردند، اما نتوانستند.»
رهبر معظم انقلاب اسلامي خاطرنشان كردند: «اينكه ترامپ ميگويد قصد تغيير رژيم را ندارد، يك دروغ است؛ زيرا اگر ميتوانست اين كار را انجام دهد، انجام ميداد اما نميتواند.»
پاسخهاي قاطع به فرستاده ويژه
پاسخهاي قاطع رهبر معظم انقلاب و نامهاي كه باز نشده پس فرستاده ميشود، چند پيام مهم را در بطن خود دارد؛
اول اينكه همه جهانيان متوجه شدند اگر سياستهاي آمريكايي، انگليسي و صهيونيستي هر كس را بتواند به طمع بيندازد يا بترساند، رهبري در ايران وجود دارد كه سالهاست با اتكا به خداوند متعال در برابر هيچ تطميع و تهديدي و در مقابل هيچ ابر قدرتي سر خم نكرده و حالا با اقتدار در مقابل فرستاده ويژه رئيسجمهور آمريكا حتي نامه او را هم نميپذيرد. زماني كه اين اتفاق را كنار آن رفتارها و تفكرات شاه ميگذاريم كه ميكوشيد هر لحظه براي دولت آمريكا مأمور خوبي باشد، متوجه ميشويم در 40 سال گذشته جمهوري اسلامي و رهبران آن طوري عمل كردهاند كه حالا ملت ايران لذت عزت و اقتدار را با جان و دل حس ميكنند. البته يك نكته جالب اينجا وجود دارد و آن، اينكه عدهاي كه خود را وطنپرست و آريايي اصيل ميدانند و همواره از اقتدار افسانهاي شاه اسماعيلها و نادرشاهها و ديگر پادشاهان با افتخار ياد ميكنند، نميتوانند اقتدار حقيقي را در عصر زندگي خود ببينند كه اين نشان ميدهد علاقه اينان به غرب چشمانشان را بسته است.
دومين نكته آن است كه رهبر معظم انقلاب جز به دستورات قرآن كريم عمل نميكنند. از آنجايي كه دستور قرآن كريم و دين مبين اسلام است كه اگر از كسي خلف وعده ديديد، ديگر به او اعتماد نكنيد، رهبر فرزانه انقلاب هم به اين دستور قرآن عمل كرده و حتي ترامپ پيمانشكن را لايق مبادله پيام هم نميدانند.
حساب ژاپن جداست
اما مسئله مهم اين بود كه رهبر معظم انقلاب حساب ژاپنيها را از آمريكاييها جدا كرده و آنها را دوست ايران به شمار ميآورند. با نگاهي به تاريخ متوجه ميشويم، ژاپن پس از آنكه در جنگ جهاني دوم هدف حمله اتمي آمريكا قرار گرفت، ديگر هيچ وقت نتوانست سياست و اقتصادي مستقل از آمريكا داشته باشد؛ يعني ژاپن هر چقدر هم كه پيشرفت كند هنوز در اشغال 23 پايگاه نظامي آمريكاست و توان آن را ندارد كه بخواهد از خود حرفي بزند يا در مقابل سياستهاي آمريكايي هرچند به ضرر خودش باشد، موضع بگيرد. الآن هم كه تحريمها سبب شده تا ژاپن نتواند همچون گذشته از ايران نفت خريداري كند و متضرر باشد؛ باز هم نميتواند حتي يك اعتراض خشك و خالي به دولت آمريكا كند. اين يعني ژاپن مستقل اصلاً وجود ندارد و عمده سياستهاي ژاپن از سوي آمريكاييها ابلاغ ميشود؛ اما رهبر معظم انقلاب با اين نكته ميخواهند بگويند ژاپن مستقل را قبول دارند؛ يعني هر چند اين استقلال وجود ندارد، اما ميتواند ايجاد شود.
يك نكته ديگر واكنش ترامپ به بازگشت نامهاش بدون آنكه خوانده شود است. رئيسجمهور آمريكا گفته است هيچ يك از طرفين هنوز آماده مذاكره نيستند؛ اين يعني ترامپ ميتواند دو راه را در مقابله با ايران در آينده پيش بگيرد. راه اول آن است كه آنچه در هفتههاي اخير ايران مطرح كرده انجام دهد، يعني به برجام بازگردد و تحريمهاي جديد را لغو كند تا بتواند با ايران سر ميز مذاكره بنشيند يا اينكه تحريمها را حفظ كرده و مانند گذشته به حجم آنها بيفزايد كه در اين صورت هم به اعتقاد بسياري از كارشناسان به زودي تحريمها كاركرد خود را از دست خواهند داد.
پاسخ به يك پرسش
نكته پاياني كه به آن اشاره ميكنيم، سؤالي است كه يك چهره سياسي در چند روز گذشته مطرح كرده كه نه شينزو آبه و نه هايكو ماس متوجه نشدهاند دشمني ايران و آمريكا بر سر چيست؟ او سپس پاسخ ميدهد ما خودمان هم نميدانيم اين دشمنيها چرا ايجاد شده است. هر چند اين صحبتها نشان ميدهد اين جور آدمها اعتقادي به تاريخ ندارند كه ما بخواهيم سياهه جنايات آمريكاييها از 28 مرداد 32 تاكنون را برايشان شرح دهيم؛ اما اميدواريم ذهنش آنقدر ياري كند كه همين پنج شش سال اخير را فراموش نكرده باشد. آمريكاييها براي اولين بار پس از انقلاب توانستند با نمايندگان جمهوري اسلامي بر سر يك ميز بنشينند و به توافقي دست يابند، خوب يا بد، توافقي كه به تأييد طرفهاي مذاكره همچنين برخي نهادها و سازمانهاي بينالمللي رسيد. هرچند در آن زمان كه توافقكنندگان آمريكايي هنوز سر كار بودند، روح و جسم برجام بارها نقض ميشد؛ اما تير خلاص آمريكاييها به جسم نيمهجان برجام يك سال پيش از سوي ترامپ زده شد. ترامپ همان كسي است كه از برجام خارج شد و تحريمهاي بي سابقهاي را عليه ملت ايران وضع كرد؛ حال همين ترامپ طرفدار مذاكره با ايران شده و ميخواهد كمك كند تا ملت ايران پيشرفت كند. يك نكته ديگر بايد اضافه كرد؛ آن هم اينكه به اذعان تيم كنوني ترامپ، آمريكاييها به قولي كه خود به كره شمالي دادهاند هم وفا نكردهاند.