انقلاب اسلامي براي كشور ايران بركات زيادي به همراه داشته است. يكي از مهمترين اين نعمتهاي الهي و نخستين گام در راه رسيدن به پيشرفت و توسعه سياسي، مردمسالاري ديني و در واقع تحقق مشاركت سياسي در ايران بود. كشوري كه سالها زير سايه استبداد و استكبار قرار داشت، در دوران سياه قاجار و پهلوي بويي از مشاركت مردمي در حوزههاي سياسي و اجتماعي نبرده بود و رژيمهاي موجود به شكلي كاملاً استبدادي، ديكتاتوري و فردگرايانه بر جامعه ايراني سلطه داشتند. يكي از مهمترين خواستههاي جريانهاي انقلابي در بدو انقلاب اسلامي كه در كلام امام خميني(ره) نيز نقش بسته بود، موضوع مشاركت سياسي مردان و زناني بود كه سالها از سوي حكومت وقت طرد شده بودند. اين خواسته و تقاضاي اجتماعي در بدو انقلاب اسلامي با رفراندوم تعيين حكومت و سپس قانون اساسي محقق شد و در سالهاي بعد يعني چهار دهه گذشته نيز مشاركت سياسي در قالب مردمسالاري ديني الگو و منشي سياسي براي مردم غرب آسيا شد؛ بنابراين به تعبير رهبر معظم انقلاب(مدظلهالعالي) در بيانيه گام دوم، انقلاب اسلامي ايران «رژيم ننگين سلطنت استبدادي را به حكومت مردمي و مردمسالاري تبديل كرد و عنصر اراده ملي را كه جانمايه پيشرفت همهجانبه و حقيقي است در كانون مديريت كشور وارد كرد. آنگاه جوانان را ميداندار اصلي حوادث و وارد عرصه مديريت كرد، روحيه و باور «ما ميتوانيم» را به همگان منتقل كرد، به بركت تحريم دشمنان، اتكا به توانايي داخلي را به همه آموخت و اين منشأ بركات بزرگ شد.»
با توجه به تعبيري كه در بيانيه گام دوم انقلاب اسلامي مطرح شده است، مشاركت سياسي مردم در قالب مردمسالاري ديني بركتي است كه علاوه بر حذف رژيم استبدادي گذشته، تقويتكننده اراده ملي و شكلگيري روحيه «ما ميتوانيم» بود تا جمهوري اسلامي ايران بتواند از قِبل همين روحيه در مقابل همه نوع هجمه بيگانگان توان مقاومت داشته باشد.
با توجه به اينكه برخي دچار اين گمان و توهم بودند كه انقلاب اسلامي به چهل سالگي نخواهد رسيد و به بنبست رسيده است ساختار نظام جواب نميدهد و نرمافزار اداره انقلاب ناكارآمد است؛ رهبر معظم انقلاب در اين بيانيه، چند نكته را هوشمندانه مطرح كردهاند. مردمسالاري ديني علاوه بر همه بركاتي كه به همراه داشته توانسته است در جمهوري اسلامي گردش نخبگان را به شكل قانوني و مدني شكل دهد. برگزاري انتخابات در سطوح مختلف اجرايي و مقننه سبب شده است تا نظام سياسي برآمده از انقلاب اسلامي با طيفهاي گوناگوني همراه و همواره از تكصدايي و استبداد و ديكتاتوري دور باشد.
آنچه بيش از همه در بيانيه گام دوم انقلاب اسلامي اهميت دارد اين است كه مردمسالاري ديني براي نسل جوان و آينده جمهوري اسلامي ايران مهمترين و اصليترين راه ورود به عرصه سياسي و اجرايي كشور است. دولت جوان و حزبالهي كه به تازگي رهبر معظم انقلاب(مدظلهالعالي) از آن ياد كردهاند، از همين مسير قانوني ميتواند شكل بگيرد. جوانان و آيندگان انقلاب اسلامي ميدانند جمهوري اسلامي ايران متعلق به آنها و نسلهاي بعدي است و همين دليل مهمي است كه در انتخابات بعدي مجلس و رياستجمهوري بايد منتظر حضور پررنگتر جواناني بود كه عرصه را تسخير كنند.
شعار «ما ميتوانيم» نيز بدون مردمسالاري ديني عملي نخواهد شد. در نظامهاي سياسي كه حوزه سياست در تسخير عدهاي محدود از نظاميان، سياسيون يا خانواده موروثي است و جامعه با نظام سياسي فاصله دارد، نميتوان انتظار وحدت ملي در قالب چنين شعاري داشت. در اين نوع نظامهاي سياسي، استبداد سياسي سبب پديدهاي به اسم شكاف دولتـ ملت ميشود كه مردم را به جاي همراهي با دولت در تقابل با آن قرار ميدهد. جمهوري اسلامي ايران با عمل به مردمسالاري ديني در قالب مشاركت سياسي در حوزههاي گوناگون نه تنها مسئله شكاف دولتـ ملت را حل كرده و با ترميم اين شكاف تاريخي، سبب همراهي ملت و دولت در عرصههاي مختلف شده است، بلكه «ما ميتوانيم» را سرلوحه خود قرار داده تا بتواند از وابستگي به دشمنان و بيگانگان بكاهد؛ البته در گام دوم انقلاب اسلامي، يعني چهل سالگي دوم، مردمسالاري ديني بايد ضمن تداوم مسير گذشته روندهاي موجود را نسبت به كيفيت حضور و مشاركت مردم در انتخابات اصلاح كند. نبود احزاب سياسي فراگير و گروههاي متعدد ذينفع كه در قالب جريانهاي سياسي فعاليت ميكنند و بنا به مقتضيات زمان نيز رنگ و بوي جريان سياسي خود را عوض ميكنند، موضوعي است كه هم قانون انتخابات و هم ساختار قانون احزاب در كشور را نيازمند اصلاح كرده است.
به جاي تمركز بر جريانهاي سياسي و شخصي شدن عرصه انتخابات كه حول افراد خاصي شكل ميگيرد، جمهوري اسلامي ايران با اصلاح قوانين موجود و حمايت نسل جديد ميتواند مردمسالاري ديني را كيفيت ببخشد و از دخالتهاي احساسي و عوامفريبانه سلبريتيهاي فرهنگي و سياسي جلوگيري كند. نقشآفريني اين افراد در انتخابات جمهوري اسلامي ايران مهمترين تهديد مردمسالاري ديني است كه در چهل سال اول انقلاب اسلامي برخي آشفتگيها و ناملايمات مانند فتنه 88 را به همراه داشته است كه بايد در چهلسالگي دوم انقلاب اسلامي اصلاح شود.