گروه سياسي/ چند روز پيش بود كه حسن روحاني، رئيسجمهور كشورمان در جلسه هيئت دولت با بيان اينكه «اينستكس توخالي به درد ما نميخورد» بار ديگر به اولتيماتوم ايران به اروپا اشاره كرد و آب پاكي را روي دست تروئيكاي اروپايي ريخت و گفت: «از 16 تير غنيسازي را از 3/67 درصد به هر ميزان كه نياز باشد بالا ميبريم.»
وي موضوع اينستكس را يك اقدام نمايشي دانست و گفت: «اين موضوع در صورتي ميتواند تا حدي قابل قبول باشد كه پولي در كار باشد.»
رئيسجمهور همچنين تصريح كرد: اينستكس توخالي به درد ما نميخورد. اينستكس الآن به قول علما اجوف است و تو خالي است و چيزي در آن نيست.»
علياكبر ولايتي، مشاور رهبر معظم انقلاب در امور بينالملل نيز 14 تير ماه در گفتوگويي مطرح كرد: «به نسبتي كه آمريكا و اروپا در جهت نقض برجام پيش بروند، ما هم در همان جهت واكنش نشان خواهيم داد؛ يعني اگر آنها از تعهدات خودشان كم كنند، ما هم كم ميكنيم؛ اما اگر به انجام تعهداتي كه قبول كرده بودند برگشتند، ما هم برميگرديم.»
بديهي است كه 16 تير براي ما يك تاريخ معمولي نبوده و نيست؛ در دو ماه گذشته آمريكا همه مسيرهاي ديپلماسي را مسدود كرد و اروپاييها هم با شوخي تلخ «اينستكس» به اقدامات شعاري و ادعايي بسنده كردند.
اكنون، فرصتي است تا دستگاه ديپلماسي كشورمان با پاسخ قاطع به آنها در تبعيت از منويات رهبر معظم انقلاب و مطالبه مردم از آزمون بزرگ عزت سربلند بيرون بيايند.
شايان ذكر است، از ابتدا معلوم بود مواضع اخير روحاني و همراهي او با سياستهاي رهبر معظم انقلاب در زمينه گزاره مقاومت در برابر نظام سلطه، به مذاق سردمداران خارجي خوش نيايد؛ ولي آنچه تعجب همگان را برانگيخت، انتقادات برخي مدعيان اصلاحات از مواضع اخير روحاني مبني بر «توخالي بودن اينستكس» بود؛ منتقداني كه حيات سياسي خود را در سازش با كدخدا و بزك كردن برجام ميبينند و هنوز كه هنوز است در تلاش هستند تا روزنهاي فراروي برجام بگشايند.
به هر حال از شواهد امر پيداست كه گوشي دست دولتمردان آمده و ميدانند كه اينستكس نميتواند مرهمي بر مشكلات اقتصادي باشد و اساساً فرجام سياست تنشزدايي، چيزي جز تسليم در برابر خواستههاي نظام سلطه نيست.
هفته گذشته بود كه اخباري مبني بر اجراي اولين تراكنش در اينستكس در صدر اخبار رسانههاي داخلي و خارجي قرار گرفت. سازوكار مالي اتحاديه اروپا موسوم به «اينستكس» كه قرار بود بياعتنا به تحريمها و تضمينكننده منافع ايران باشد، عملاً به ويتريني براي تحقير ملت ايران تبديل شد. كانالي كه در آن اروپاييها محبت كرده و به جمهوري اسلامي ايران اجازه ميدهند نفت خودش را به هر كشوري به جز اروپا ( به دليل اينكه اروپاييها به تحريمهاي نفتي آمريكا پايبند هستند) بفروشد و پولش هم به جيب اروپاييها برود تا در قبال آن اجباراً به ايران غذا و دارو بفروشند!
با اينكه اين كانال مالي هيچ يك از منافع «بانكي» و «نفتي» جمهوري اسلامي ايران را مورد نظر قرار نداده است؛ اما عدهاي در داخل كه به شيپور آمريكاييها مشهور هستند و با القاي سايه خيالي جنگ، بر طبل سازش ميكوبند، درصدد برآمدند تا در پايان مهلت 60 روزه جمهوري اسلامي به اروپا، دستگاه ديپلماسي را از هرگونه اقدام جديدي منصرف كنند.
اين در حالي است كه در بيانيه شوراي عالي امنيت ملي كشور كه طي آن مهلت 60 روزه به اروپا براي انجام تعهدات خود داده بود؛ اصليترين خواسته ايران تضمين منافع «بانكي» و «نفتي» ايران عنوان شده بود؛ خواستهاي كه با واقعيت موجود اينستكس فاصلهاي نجومي دارد.
بر اساس گزارشي كه «رجا نيوز» منتشر كرده، پس از خروج آمريكا از برجام، دولت اعلام كرد ايران در صورت تضمين منافع خود از سوي اروپا، در برجام باقي خواهد ماند. به دنبال اين تصميم جمهوري اسلامي، چارچوبي براي ادامه مذاكرات برجامي با اروپا از سوي رهبر معظم انقلاب تعيين شد كه اكنون و پس از گذشت يك سال، ميتواند معيارهايي براي قضاوت درباره رفتار اروپا به دست دهد.
رهبر فرزانه انقلاب در ديدار با كارگزاران نظام شروط مهم ايران براي ادامه برجام با اروپا را به شرح زير اعلام كردند:
1ـ سه كشور اروپايي در 13ـ 14 سال قبل يك بدعهدي بزرگي كردند در مذاكرات هستهاي سال 1383ـ 1384، قول دادند و عمل نكردند، بايد ثابت كنند امروز آن بيصداقتي و بدعهدي آن روز را نخواهند داشت.
2ـ در دو سال گذشته آمريكا بارها برجام را نقض كرده است و اروپاييها ساكت ماندهاند. اروپا بايد آن سكوت را جبران كند.
3ـ آمريكا قطعنامه 2231 را نقض كرده است؛ اروپا بايد يك قطعنامه عليه نقض آمريكا صادر كند.
4ـ اروپا بايد متعهد شود بحث موشكي و منطقهاي جمهوري اسلامي را مطرح نخواهد كرد.
5ـ اروپا بايد با هر گونه تحريم جمهوري اسلامي مقابله كند و مقابل تحريمهاي آمريكا صريح بايستد.
6ـ اروپا بايد فروش كامل نفت ايران را تضمين كند. چنانچه آمريكاييها توانستند به فروش نفت ما ضربه بزنند، بايد بتوانيم آن مقدار نفت كه ميخواهيم بفروشيم. اروپاييها بهنحو تضمينشدهاي بايد جبران كنند و نفت ايران را خريداري كنند.
7ـ بانكهاي اروپايي بايد تجارت با جمهوري اسلامي را تضمين كنند. ما با اين سه كشور دعوا نداريم، اما به آنها اعتماد نداريم؛ آن هم متكي به سابقهشان است.
نگاهي به شروط رهبري به وضوح نشان ميدهد، هيچ يك از موارد ذكر شده از سوي اروپا تأمين نشده و صرفاً يك نمايش مضحك به نام «اينستكس» در برابر حجم سنگيني از تعهدات ايران راهاندازي شده است. كانالي كه رهبر معظم انقلاب آن را يك شوخي تلخ دانستند و اعلام كردند، با اين وضعيت، اروپا عملاً از برجام خارج شده است.
بنا بر آنچه در فوق آمد، به نظر ميرسد تاكنون هيچ يك از مطالبات و منافع اقتصادي جمهوري اسلامي برآورده نشده است و اروپاييهاـ و به ويژه انگلستان كه با اقدام اخيرش در توقيف نفتكش ايراني اوج خباثت خود در برابر جمهوري اسلامي ايران را نشان دادـ تنها به كارزار فشار حداكثري آمريكاييها پيوسته و چيزي جز فريب ايرانيها و عمل در چارچوبهاي تحريمي آمريكا و مزدوري براي آنها را در دستور كار خود ندارند.
از اينرو در پايان مهلت 60 روزه جمهوري اسلامي ايران ضرورت انتخاب گزينه مقاومت در برابر دشمن و آغاز گامهاي بعدي در راستاي كاهش تعهدات برجامي كشور، حقيقتي مسلم و انكارناپذير است و دستگاه ديپلماسي كشورمان بايد با سياست انقلابي و آرايش جنگي، نشان دهد كه آينه تمامنماي مطالبات ملت و رهبري نظام جمهوري اسلامي ايران است.