گروه معارف/ «مودت» مرحلة شديد محبت است، تأكيد بر مودت به خاندان پيامبر اسلام(ص) يعني انسان قلباً خودش را به شكلي با اهل بيت(ع) مرتبط كند كه قابل انتقاد نباشد. اين امر نه براي اين است كه نفعي به حال آنها داشته باشد؛ بلكه منفعتش براي خود ماست. چون رسول اكرم(ص) تمام جهاتي كه به نفع مسلمين باشد، بر آنها عرضه كرد و براي مردم بيان فرمود. ارتباط و محبت با اين خاندان نعمت بزرگي است كه ذات اقدس خداوند به ما ارزاني داشته و بسياري از ما متوجه نيستيم كه خدا چه نعمت ارزشمندي را به ما عنايت كرده است. محبت اين خاندان نيز اينگونه است و حيات معنوي ما وابسته به آنهاست و اين محبت در روز رستاخيز به كمك همة ما خواهد آمد و منشأ نجات ما خواهد شد.
عدهاي از مردم قم بر امام رضا(ع) وارد شدند. عرض ادب و سلام كردند. حضرت جواب سلامشان را دادند و فرمودند: «بياييد اينجا نزديك بنشينيد. «مرحبا بكم و اهلاً انتم شيعتنا حقاً» به زودي شما قميها قبر من را زيارت خواهيد كرد و كسي كه زيارت كند قبر من را در حالي كه با غسل باشد، از گناهانش خارج ميشود مثل روزي كه از مادر متولد شده است.1»
آن حضرت در سال 200 (هـ. ق) و بنا بر اقوالي 201 به امر مأمون خليفة عباسي از مدينه به سمت مرو حركت كردند. كسي كه مأمور حمل حضرت شد، فردي به نام «رجاءبن ابيضحاك» از شرورترين افراد بود؛ ولي به او دستور داده شده بود حضرت را با احترام از مدينه حركت بدهد. پس از اينكه در مرو از امام به عنوان ولايت عهدي و نه به عنوان خليفة رسولالله بيعت گرفتند و امام آن را به اجبار قبول كردند، ايشان حدود دو سال در ايران بودند؛ ولي مأمون به بهانة اصلاح بُقعه قبر پدرش هارون، امام را به سمت سناباد حركت داد و حضرت در منزلي كه به نام «حميدبنقحطبه طايي» است، اقامت داده شد. امام به مدت شش ماه در اين مكان بودند. اين همان مكاني است كه امام پيش از اين بارها گفته بودند در آن محل به خاك سپرده خواهد شد. اين قصر كه مقبرة هارونالرشيد نيز در آنجا بوده است، محل زندگي فرماندار آن قسمتها بوده و حميدبنقحطبه همان آدمي است كه در يك شب به امر هارون شصت نفر از اولاد رسولالله را كشت و در چاه انداخت. اين منزل مال اوست و خودش هم در آنجا دفن شده است. اين منزل، بسيار بزرگ و شاهانه بود و امام بعد از مراجعت از مرو در اين منزل اسكان داده شدند و همانجا مقدمات قتل امام را برنامهريزي كرد و امام را به شهادت رساند.
حضرت معصومه(س) نيز در سال 201(هـ . ق) از مدينه به شوق زيارت برادرش به سمت مرو حركت كرد و تا ساوه آمد. بنابر برخي از منابع تاريخي، به كاروان حضرت فاطمة معصومه(س) حمله شده است؛ اما اينكه حضرت با چه كساني آمده بودند و چند نفر بودند، مجهول است. بعضي از مورخان ميگويند حضرت با عدهاي از بنيهاشم و خويشان خود آمده بودند و زماني كه مأمون مطلع شد لشكري را فرستاد و عدة زيادي از آنها را كشت.
برخي ديگر نيز گفتهاند هنگامي كه كاروان حضرت به شهر ساوه رسيد...، پرسيد از اينجا تا قم چه مقدار مسافت است؟ گفتند: ده فرسخ، پس به خادم خود فرمود كه ايشان را به قم ببرد؛ زيرا از پدرش شنيده بود كه شهر قم مركز شيعيان ماست. حضرت را از ساوه به طرف قم حركت دادند. اينجا نيز دو نوع نقل روايت شده است؛ برخي ميگويند «موسي بنخزرج بنسعد اشعري» كه از اكابر خزرجيه بود با قبيله و عشيره به ساوه رفتند و از آنجا حضرت را به قم آوردند. بعضيها نيز قائلند كه وقتي آن حضرت به نزديكي قم رسيدند، موسيبنخزرج با عدهاي زياد به استقبال ايشان رفتند. در آنجا موسيبنخزرج كه مردي محترم و رئيس قبيله بود، خودش مهار ناقة حضرت فاطمه معصومه(س) را گرفته، پياده حركت كرد تا وارد قم شدند. تا اينكه حضرت را در مدرسة ستيه اسكان دادند. آنجا منزل خود موسيبنخزرج بود و اتاقي كه حضرت در آنجا عبادت كردند، به «بيتالنور» مشهور شده و مورد زيارت و ديدار عاشقان اهل بيت(ع) است. حضرت به مدت 16 يا 17 روز در آنجا در قيد حيات بودند و بعد هم از دنيا رفتند.
در زيارت حضرت فاطمة معصومه(س) ميخوانيم: «يا فاطمة اشفعي لي في الجنّة فإنّ لك عند الله شأن؛ من الشأن» اين نكتة بسيار مهمي است كه حضرت معصومه(س) در مرز امامت قرار دارند. اگرچه امام نيستند؛ ولي شأني از شئون ولايت را دارند. در شام نيز حضرت زينبكبري(س) وقتي شروع به خواندن خطبه كرد، مردم وقتي اين منظره را ديدند پرسيدند شما اسراي چه قبيلهاي هستيد؟ باور نميكردند كه اولاد رسولالله را اين گونه مورد ستم قرار بدهند. آنها گفتند «نحن اسري آل محمد» ما خاندان پيامبريم كه به اسارت گرفته شدهايم و زماني كه حضرت شروع به خطبه خواندن كردند، حضرت سجاد(ع) فرمودند: «محيا عمه اَنْتِ بِحَمدِ اللهِ عالِمَهٌ غَيرَ مُعَلَّمَه وَ فَهِمَهٌ غَيرَ مُفَهَّمَه»؛ تو به حمدالله عالمهاي هستي كه علم لدني را ميداني.
امروزه امامزادگان زيادي وجود دارند و معروف هستند؛ ولي امامزادههايي كه از طرف امام دربارة آنها زيارتنامه صادر شده باشد؛ فقط حضرت فاطمة معصومه(س) است و حضرت ابوالفضل عباس(ع) و هيچ يك از امامزادههاي ديگر چيزي به عنوان زيارتنامة مخصوص به خود ندارند؛ حتي حضرت زينب(س) و شاه عبدالعظيم(ع). پس حضرت معصومه(س) از مقام والايي برخوردار است كه از طرف امام رضا(ع) دربارة ايشان زيارتنامه صادر شده است. همچنين از بهترين نعمتهايي است كه خداوند متعال به ما عنايت كرده است. ما نيز بايد پيوسته از خداوند بخواهيم كه دستمان را از دامن عنايت آنها كوتاه نفرمايد و روز به روز محبت ايشان را در قلب ما بيفزايد تا اينكه ما را با شدت حب اين ذوات مقدسه به نشئة آخرت سير بدهد، همچنين بايد از خداوند متعال مسئلت كنيم كه روز به روز و ساعت به ساعت بغض و عداوت دشمنانشان را در قلب ما زياد كند تا مصداق اين آية شريفه باشيم كه ميفرمايد: «فروح و ريحان و جنة نعيم»2؛ هم به روح برسيم و هم به ريحان؛ زيرا امام صادق(ع) فرمودند: روح يعني رجعتي كه نصيب شيعه ميشود، آن زماني كه دوباره به عالم برميگردند و (ريحان و جنة نعيم) در آخرت است.
پينوشتها:
1ـ وسائلالشيعه، ج 10، ص 446.
2ـ واقعه/ 89.