صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  نگاه >> گزارش
تاریخ انتشار : ۰۶ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۸:۲۵  ، 
شناسه خبر : ۳۱۶۲۷۹
نگاهي تطبيقي به درون‌مايه‌هاي سبك زندگي اسلامي و غربي
پایگاه بصیرت / امير قلي‌زاده

اگرچه سبك زندگي از جمله مفاهيم علوم اجتماعي است كه به تازگي بسيار مورد توجه قرار گرفته، اما بررسي متون درون ديني و حتي مطالب آيين‌هاي انسان‌ساخته نيز نشان از جايگاه و اهميت سبك زندگي و پردازش آن از ساحت‌هاي گونا‌گون دارد. مفهوم سبك زندگي كه امروزه در زبان عربي از معادل اسلوب و در زبان انگليسي، از واژه «style» براي افاده معناي آن بهره گرفته مي‌شود، گرايش‌ها و ارزش‌هاي فردي يا اجتماعي را منعكس مي‌كند. در حقيقت، «سبك زندگي هر فرد و جامعه‌اي اثرپذير از نوع باورها(جهان‌بيني) و ارزش‌هاي(ايدئولوژي) حاكم بر آن فرد و جامعه است؛ جهان‌بيني مادي و ارزش‌هاي لذت‌گرايانه و سودمحورانه، به طبع سبك زندگي خاص را پديد مي‌آورند؛ همان‌طور كه جهان‌بيني الهي و ارزش‌هاي كمال‌گرايانه و سعادت‌محورانه، سبك خاصي از زندگي را شكل مي‌دهند؛ به تعبيري ديگر، سبك زندگي هر شخصي اثرپذير از اهداف يا هدف غايي اوست.»(1)

 

سبك زندگي اسلامي

در اين راستا، همه مكاتب الهي و بشري ادعاي عرضه سبك زندگي برتر را دارند و بشر امروزي به‌موازات رشد فناوري، در اين آشفته‌بازار مكاتب در سرگرداني و حيراني به سر مي‌برد. اين در حالي است كه اسلام كه كامل‌ترين دين آسماني است، با توجه به آيات گرانبهاي قرآن‌كريم و سنت پيامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) سبك زندگي نويني را عرضه مي‌كند تا انسان در پرتوي اين سبك زندگي و با شناسايي ارزش‌ها و هنجارها و ضد آنها و با انطباق روش زندگي با دستورات قرآني به قله سعادت و خوشبختي دست يابد. قرآن‌كريم در آيات متعدد از يك‌سو، سبك زندگي غيرالهي را مورد مذمت و تخطئه قرار مي‌دهد و اين مذمت هم ناظر به‌ ساحت فردي و هم ساحت جمعي آدمي است كه از آن جمله مي‌توان در ساحت فردي به آيات مباركه‌اي، چون «اِن الانسانَ لَفِي خُسرٍ»(عصر/2) و در ساحت جمعي به آيات مباركه‌اي، چون: «وَاتَّقوا فِتنَهً لَّا تُصِيبَنَّ الَّذينَ ظَلَمُوا مِنكُم خاصَّهً وَاعلَمُوا اَنَّ اللهَ شَديدُ العِقَاب»(انفال/25) اشاره كرد و از ديگر سو، سبك زندگي صحيح و پذيرفته شده اسلام را بيان كرده و از سبك زندگي ايده‌آل اسلامي با عنوان حيات طيبه ياد مي‌كند.

محصول حيات طيبه بايد زندگي سعادتمندانه دنيوي و اخروي باشد. اين منظور زماني محقق مي‌شود كه دو اقدام توأمان،‌ يعني «تسليم محض در برابر دين اسلام و سبك زندگي اسلامي» و «اجتناب از سبك زندگي غير آن» در دستور كار مؤمنِ طيب قرار بگيرد. از اين رو، علاوه بر روايات ائمه معصوم(ع) درباره تبيين سبك زندگي صحيح، رواياتي هم از اين بزرگواران وجود دارد كه به مذمت و دوري از سبك زندگي نامناسب و پرهيز از «تشبه به كفار» اشاره مي‌كنند؛ از جمله امام صادق(ع) با نقل حديثي قدسي از زبان خداوند متعال مي‌فرمايند: «بندگان من، لباس دشمنان مرا نپوشيد و غذاي دشمنان مرا نخوريد و از هم‌شكلي(سبك زندگي) با دشمنان من بپرهيزيد، وگرنه شما نيز مانند آنها، دشمن من خواهيد شد.»(2)

متأسفانه اگر بخواهيم بر اساس همين مسئله تشبه به كفار در نوع پوشش امروز جوامع اسلامي، از جمله جامعه ايراني سخن بگوييم، مثنوي هفتاد من مي‌شود. رسانه سلبريتي‌ساز نظام سرمايه‌داري هر روز مد و الگوي تازه‌اي براي كساني كه عنان هدايت خود را به دست هواي نفس و رسانه غربي داده‌اند، معرفي مي‌كند و برخي جوانان خام‌انديش بدون لحاظ تبعات ايماني، اقتصادي، سياسي و فرهنگي مسئله دنباله‌روي آن فرهنگ منحط شده‌اند. «شوربختانه جامعة ايراني علي‌رغم ايستادگي‌هاي آگاهانه روحانيت و برخي مردم دين‌مدار، با بسياري از سنن ديني خويش وداع كرده و عرصه را براي غرب‌زدگي فراهم مي‌كنند، از اين‌ رو بايست متذكر شد كه تن دادن به الگوي زندگي غربي، در واقع دوري از شريعت اسلامي است. اين اتفاق به سهولت و تا حدي بدون حساسيت در جامعة ما در حال صورت گرفتن است.»(3) از آنجايي كه در اين مسير دشمن از هر ترفندي براي تحميل سبك زندگي خود و جهان‌شمولي كردن آن بهره مي‌گيرد، بايد هوشيار بود و در ترويج سبك زندگي اسلامي تلاش مضاعف كرد؛ بنابراين شناخت ژرف و عميق انواع سبك‌هاي زندگي و انتخاب و ترويج بهترين آنها(سبك زندگي ايراني- اسلامي) كه مطابق با فطرت و طبيعت انساني باشد، از ضرورت‌هاي پيش روي هر جامعه انساني است.

اساساً شناخت سبك زندگي اسلامي و زيست مؤمنانه در گرو شناخت مهم‌ترين رقيب، «غير» و دشمن عنود آن، يعني سبك زندگي غربي است كه در پرتو مثلث «زر، زور و تزوير»(ثروت، قدرت و رسانه) مجال جولان‌دهي در دنياي امروز پيدا كرده و به دليل عرضه زودهنگام كالاهاي استراتژيكي، چون لذت زودگذر، سرگرم‌سازي، تخدير روحي كام‌بخش و اسطوره‌سازي و شخصيت‌پردازي‌هاي كاذب طمع و ذائقه بسياري را تحريك كرده؛ ولي آنچه در عمل به دست آمده چيزي جز سراب، اسارت در كمند سرمايه‌اندوزان، اتلاف وقت و ضايع كردن عمر و جواني و نيل به نيهيليسم نبوده است.

 

سبك زندگي غربي

برخلاف اسلام كه واجد فرهنگ و سبك زندگي ويژه براي پيروان خود است، «آنچه در غرب سبك زندگي معنا مي‌شود، آخرين مرحله تطور اجتماعي آن بعد از عبور از مراحل متعددي در تكامل انديشه‌هاي اجتماعي، شكل‌يابي ساختارها و نظام‌هاي اجتماعي، سازگارشدن رويه‌ها و جريانات فرهنگي مختلف و گاه معارض دروني غرب و در نهايت استقرار وضعيت نهايي مدرنيته است كه به ‌شكل نظام اجتماعي ليبرال سرمايه‌داري آمريكايي در انتهاي قرن بيستم جلوه‌گر مي‌شود. درون اين شرايط خاص است كه سبك زندگي به‌عنوان مفهومي خاص براي توضيح وضعيت فرهنگي جديد انسان غربي تعريف و به‌ كار گرفته مي‌شود.»(4) 

اين تطور اجتماعي اگرچه رشد و توسعه مادي براي انسان غربي به بار آورد؛ اما ميراث انسانيت او را ستاند و جاي آن سبقت در ماده‌پرستي، لذت‌جويي و تكاثر رذيلت‌ها و پلشتي‌ها را برايش به ارمغان آورد. در واقع، «جهان‌بيني مادي و غير الهي چنان بر غرب مسلط است و بر آن سيطره افكنده كه رفتارهاي افراد، تحت نظارت اين جهان‌بيني شكل گرفته‌اند. جهان‌بيني كه بر اساس نگرش نفي خدا و قيامت از جهان هستي، شكل‌گرفته است. در اين جهان‌بيني تمام هستي در جهان مادي و طبيعي خلاصه شده است كه هيچ آفريننده‌اي داراي شعور و ادراك، خارج از عالم ماده وجود ندارد.»(5)

نگاه غرب به انسان، نگاهي انسان‌محورانه و بشرسالارانه است و بي‌گمان اين نگاه با خود اجزايي را به همراه دارد كه سبك‌ساز زندگي غربي هستند. در اين نگاه، هدف از زندگي انسان كسب لذات مادي است و اين انسان بايد بتواند از زندگي مادي و دنيوي خود بيشترين لذت را ببرد. رهبر معظم انقلاب در زمينه سبك زندگي غربي مي‌فرمايند: «فرهنگ غربي، فرهنگ مهاجم است؛ هرجا وارد شود، هويت‌زدايي مي‌كند؛ هويت ملت‌ها را از بين مي‌برد. فرهنگ غربي، ذهن‌ها را، فكرها را مادي مي‌كند، هدف زندگي مي‌شود پول و ثروت؛ آرمان‌هاي بلند، آرمان‌هاي معنوي و تعالي روحي از ذهن‌ها زدوده مي‌شود. خصوصيت فرهنگ غربي اين است.»(6)

پي‌نوشت‌ها:

احمد‌حسين شريفي، هميشه‌بهار، قم: نشر معارف، 1392، ص 33.

محمد‌بن حسن، حرّ عاملي، وسائل‌الشيعة، قم: آل‌البيت، 1414ق.

محمدسعيد  مهدوي‌كني، دين و سبك زندگي، تهران: دانشگاه امام صادق(ع)، 1386، ص 7.

حسين خاني، تطبيق مفهوم‌شناسي (شيوه زندگي) در تمدن غربي و تمدن اسلامي»، فصلنامه فرهنگ مردم ايران، 1393، ش 37، ص30ـ 29.

محمدتقي مصباح‌يزدي، «خوف و رجاء»، مجله معرفت، (بي‌تا)، ش33، ص31ـ 30.

بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار با جوانان خراسان شمالي(23/7/1391).

نام:
ایمیل:
نظر: