صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

صبح صادق >>  نگاه >> صفحه تاریخ
تاریخ انتشار : ۲۴ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۳:۱۶  ، 
شناسه خبر : ۳۱۷۰۵۴
عوامل بسیاری در عقب‌ماندگی کشور‌های توسعه‌نیافته یا حتی در حال توسعه و همچنین دلایل متعددی برای پیشرفت و توسعه کشور‌های توسعه‌یافته وجود دارد که این دو مسیر موازی و مقابل هم را از یکدیگر تفکیک می‌کند.
در طول تاریخ همیشه کشور‌های متجاوز و زورگویی وجود دارد که با حمله به کشور‌های ضعیف‌تر و قتل و غارت درصدد این بوده‌اند که اهداف خود را پیش ببرند و منابع و ظرفیت‌های اقتصادی آنان را به یغما و تاراج برده و در اختیار خود قرار دهند.
کشور انگلستان به منزله یکی از کشور‌های استعمارگر و استثمارگر تا همین قرن اخیر توانسته بود کشور‌های زیادی، از جمله هند، ایران و... را تحت سلطه خود درآورد و منابع آنان را به کشور خود منتقل کند تا مواد اولیه کالا‌ها و خدمات مورد نیازش را فراهم آورد و در نهایت با تولید کالا‌های مورد نیاز، مردم جامعه‌اش را خودکفا کند و از سوی دیگر این کالا‌ها وخدمات را با قیمت‌های هنگفت و چند برابر به همان کشور‌هایی که غارت‌شان می‌کرد، به فروش رساند.
در حال حاضر، آمریکای جنایتکار با راهزنی مدرن و غارت امروزی برنامه‌ریزی خود را برای کشور‌های عربی، آسیای شرقی و حتی اروپا آغاز کرده است. برای نمونه، آمریکا با غارت نفت عربستان سعودی به بهایی اندک می‌تواند مواد اولیه مورد نیاز برای کالا‌ها و خدمات خود را فراهم کند و کالا‌ها و خدماتی را که عربستان سعودی به آنان نیاز دارد، به بهایی گران‌قیمت‌تر از ارزش اصلی‌اش به آن عرضه کند و بفروشد.
از این رو همه کشور‌های جهان چه خواسته و چه ناخواسته باید به سمت تولید کالا‌ها و موارد مورد نیازشان حرکت کنند. برخی کشور‌های قدرتمند این مسیر را از طریق غارت و چپاول دنبال می‌کنند و برخی دیگر از کشور‌ها نیز با استفاده از منابع و ظرفیت‌های داخلی خودشان و حتی مبادلات و مراودات بین‌المللی این امر را انجام می‌دهند. برای نمونه، دو کشور قدرتمند اقتصادی شرق جهان، یعنی «چین» و «روسیه» با استفاده از ظرفیت‌های داخل و موجود در کشورشان و همچنین با مبادلات بیش از صد میلیارد دلاری که با هم انجام می‌دهند، در تولید کالا‌ها و خدمات خود با سرعت شگفت‌انگیزی در حال رشد و پیشروی هستند. «تولید ملی» به منزله رکن اصلی اقتدار و استقلال اقتصادی برای کشور‌های توسعه یافته قلمداد می‌شود. اگر مشاهده می‌کنیم کشور‌های توسعه یافته به چنین اقتصاد قدرتمندی دست یافته‌اند، بی‌شک مهم‌ترین عامل آن در تولید کالا‌ها و خدمات مورد نیاز کشورشان با تکیه بر توانمندی‌ها و ظرفیت‌های داخلی خودشان و البته استفاده حداکثری از مناسبات و ظرفیت‌های بین‌المللی اقتصادی جهان است. امروزه جنگ اقتصادی در اولویت جنگ‌های قرن ۲۱ است، بنابراین کشور‌های قدرتمند اقتصادی که یک طرف این جنگ ایستاده‌اند، با استفاده از ابزار و سلاح‌های تحریم، تهدید و فشار اقتصادی و با همه توان به میدان مبارزه آمده‌اند و همه تلاش خود را به کار بسته‌اند تا نه تن‌ها تولید ملی‌شان ضربه نخورد؛ بلکه همچنان اقتدار آن را حفظ کرده و استمرار بخشند. آن‌ها همواره به دنبال این هستند که با استفاده از این حربه اقتصادی به راهبرد مدنظرشان‌ـ که همان سلطه اقتصادی و فرهنگی بر کشور‌های مخالف و ناهمسو است‌ـ دست پیدا کنند.
نام:
ایمیل:
نظر: