گروه معارف/ «عزاداري» يكي از مؤلفههاي اصلي و كليدي در بررسي فرهنگ عاشورايي است، چنانكه نميتوان نقش مثبت آن را در تحولات فرهنگي شيعه ناديده گرفت. بر پايه روايات، برپا داشتن عزا براي سالار شهيدان و يارانش، مرثيهسرايي براي آنان و گريه بر مصائبي كه بر ايشان گذشته است، به ويژه در دهه اول محرم و در روز عاشورا مورد تأكيد اهل بيت(ع) بوده است.
در حقيقت عزاداري براي سيدالشهداء(ع) اظهار محبت به خاندان پيامبر خدا(ص) است كه قرآن، مودّت آنها را واجب كرده است: «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ اَلْمَوَدَّه فِي اَلْقُرْبى». عزاداري براي امام حسين(ع) اظهار همدردي در بزرگترين مصائبي است كه براي اهل بيت(ع) و در واقع براي اسلام پيش آمده است. شيخ صدوق(ره) از امام صادق(ع) روايت كرده كه فرمود: «رحم الله شيعتنا! شيعتنا و الله هم المومنون! فقد و الله شركونا في المصيبه بطول الحزن و الحسره»؛ خداوند، شيعيان ما را رحمت كند. آنان به خدا سوگند حقيقتاً مؤمنند. به خدا سوگند آنان در اندوه و حسرتي مدام در عزاي ما سهيمند.»
در روايات ديگري از ايشان نقل شده كه فرمود: «و ارحم تلك الاعين التي جرت دموعها رحمه لنا و ارحم تلك القلوب التي جزعت و احترقت لنا و ارحم الصرحة التي كانت لنا»؛ و بر آن چشمهايي كه از سر دلسوزي بر ما اشكهايشان روان شده، رحم كن و بر آن دلهايي كه براي ما بي تاب شده و آتش گرفتهاند، رحم نما و بر شيونهايي كه براي ما بلند گريستند رحم آور.»
عزاداري براي سيدالشهداء(ع) يكي از بزرگترين مصاديق بزرگداشت شعائر الهي و نشانه پروامندي دلهاست. يقيناً يكي از مهمترين امتيازات جامعه شيعه، برخورداري از چشمه پر فيض نورانيت و معنويت عاشور است. اين چشمه جوشان از نخستين روزي كه موضوع يادكرد مصيبت سيدالشهداء(ع) و يارانش مطرح شد، جريان يافت و تا امروزه همچنان جاري است و پس از اين هم ادامه خواهد داشت. تأمل در توصيه اهل بيت(ع) در برپا داشتن مجالس عزا براي شهداي كربلا و زنده نگاه داشتن خاطره عاشورا، تشويق آنان به سرودن شعر درباره اين فاجعه بزرگ تاريخ اسلام، بشارت به پاداشهاي بزرگ در گريستن بر اين مصيبت بزرگ و گرياندن ديگران، تأكيد بر اهميت عزاداري در دهه اول محرم، به ويژه در روز عاشورا به روشني بيانگر اين حقيقت است كه عزاداري براي سيدالشهداء(ع) هدف بزرگي را دنبال ميكند كه تا آن هدف تحقق نيافته است، سنت عزاداري در ميان پيروان اهل بيت(ع) بايد تداوم يابد.
بنابراين مسئله مهم اين است كه هدف و ضرورت تداوم عزاداري براي سيدالشهداء(ع) چه بوده است؟ به نظر ميرسد، شناخت دلايل عزاداري براي امام حسين(ع) نخستين گام در راه تأمين اهداف بلند اين سنت مهم و سرنوشتساز پيروان اهل بيت(ع) است؛ زيرا عزاداري بدون معرفت نه تنها ارزشي ندارد، بلكه چه بسا به زيان اهداف اصلي اين حركت ارزشمند نيز باشد. بر پايه روايتي در رهنمودهاي امام علي(ع) به كميل چنين آمده است: «ما من حركه إلا و أنت محتاج فيها إلي معرفه»؛ هيچ رفتار و حركتي نيست، مگر اينكه تو در آن به شناخت نيازمندي.
ممكن است در پاسخ به علت چرايي عزاداري بر امام حسين(ع) و يارانش گفته شود مطابق نص صريح و روشن قرآن محبت خاندان پيامبر(ص) واجب است بنابراين ميتوان گفت حكمت گريه بر امام حسين(ع) و اقامه عزا براي مصائب ايشان اظهار ارادت به پيامبر(ص) و اهل بيت(ع) آن بزرگوار است. بيترديد اظهار محبت نسبت به خاندان پيامبر(ص) از طريق سوگواري براي سالار شهيدان پسنديده و در جهت بزرگداشت شعائر الهي است؛ ولي تأمل در رواياتي كه توصيه و تأكيد بر تداوم اقامه ماتم بر سيدالشهداء(ع) دارند، ايجاب ميكند عزاداري براي ايشان دليلي بسيار فراتر از اظهار محبت به اهل بيت(ع) داشته باشد؛ بلكه از نگاه سيدبنطاووس، اگر لزوم پيروي از فرمان قرآن و سنت نيز نبود، اظهار محبت نسبت به اهل بيت(ع) ايجاب ميكرد كه به دليل منزلت بالايي كه امام حسين(ع) و يارانش به واسطه شهادت به آن دست يافتند، اظهار مسرت و شادماني كنيم و مينويسد: «اگر نبود كه پوشيدن لباس سوگواري و مصيبت به خاطر از ميان رفتن نشانههاي هدايت و تأسيس پايههاي گمراهي و تأسف بر سعادتي كه از دست داديم و افسوس بر چنين شهادتي پيروي كردن از فرمان قرآن و سنت است، ما در برابر آن نعمت بزرگ لباس شادي و خوشحالي ميپوشيديم و چون در بيتابي و سوگواري خشنودي صاحب روز معاد نيز هست و نيكان در آن غرضي دارند، ما لباس عزا پوشيدم و همواره اشك ريختيم و به چشمهايمان گفتيم همواره بگريد و به دلهايمان گفتيم همانند زنان جوان از دست داده ماتم بگيريد.»
بنابراين، بايد ديد حكمت آن همه تأكيد بر عزاداري و گريه براي اباعبدالله(ع) چيست؟ حكمت شهادت او هر چه باشد، حكمت عزاداري براي او نيز هست. اصليترين علت قيام و شهادت امام حسين(ع) مبارزه با ناداني است. بر پايه آنچه بسياري از منابع معتبر در اين باره از امام صادق(ع) گزارش كردهاند، ايشان در دعايشان به درگاه خدا ميگويند: «و بذل مهجته فيك ليستنفذ عبادك من الجهاله و خيره الضلاله»؛ و خونش را به خاطر تو بذل كرد تا بندگانت را از ناداني و سرگرداني و گمراهي بيرون آورد.
همه آنچه در تبيين هدف قيام و حكمت شهادت امام حسين(ع) بيان ميشود، در تعبير «جهلزدايي» خلاصه شده است. جهلزدايي نه تنها هدف قيام سيدالشهداء(ع)، بلكه هدف بعثت خاتمالانبياء(ص) و نزول قرآن است: «كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ اَلنّاسَ مِنَ اَلظُّلُماتِ إِلَى اَلنُّور»؛ كتابي است كه آن را به سوي تو فرو فرستادهايم تا مردم را از تاريكيها به سوي روشنايي بيرون آوري.
هدف از بعثت پيامبران پيشين نيز جهلزدايي بوده است. «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى بِآياتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ اَلظُّلُماتِ إِلَى اَلنُّورِ»؛ ما موسي را به آيات خود فرو فرستاديم و به او دستور داديم كه قومت را از تاريكيها به سوي نور بيرون بياور.
در حقيقت جهل ريشه همه مصائب و مفاسد جامعه بشر است. بر اساس اين، اصليترين كار انبياء و اولياي الهي ريشهكن كردن بيماري جهل در جامعه است؛ زيرا تا اين بيماري علاج نشود، نميتوان انتظار داشت ارزشهاي ديني بر جامعه حاكم شود. امام حسين(ع) نيز براي تحقق اين آرمان بلند خون پاك خود را در راه خدا اهدا كرد و بدينسان اصليترين دليل پيروان مكتب اهل بيت(ع) براي زنده نگه داشتن مكتب شهادت به وسيله عزاداري براي امام حسين نيز جهلزدايي از جامعه اسلامي است و تا درمان كامل اين بيماري خطرناك اجتماعي و استقرار حاكميت مطلق ارزشهاي اسلامي در جهان تداوم اين مكتب ضرورت دارد.
منبع: reyshahri.ir