صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

صبح صادق >>  نگاه >> گزارش
تاریخ انتشار : ۲۱ مهر ۱۳۹۸ - ۱۴:۰۳  ، 
شناسه خبر : ۳۱۷۵۹۲
صبح صادق گزاره‌های کلیدی بیانات امام خامنه‌ای در دیدار با نخبگان علمی کشور را بررسی می‌کند
پایگاه بصیرت / مهدی سعیدی

به پا خیزید!

بیانیه گام دوم را می‌توان سند تحولی انقلاب اسلامی در دهه پنجم دانست. انقلاب در طول چهار دهه گذشته سیر تکوینی خود را طی کرده؛ اما هنوز تا دستیابی به قله‌های رفیع آرمان‌ها به گام‌های دیگری نیازمند است! در بخش پایانی این بیانیه، بر هفت توصیه راهبردی برای ساختن تمدن اسلامی به جوانان مؤمن انقلابی تأکید شده است که اولین آن به علم و پژوهش اختصاص دارد. در این بند، از دانش به منزله آشکارترین وسیله‌ عزّت و قدرت یک کشور یاد شده و از جوانان مؤمن انقلابی خواسته شده است: «به‌پاخیزید و دشمن بدخواه و کینه‌توز را که از جهاد علمی شما به شدّت بیمناک است، ناکام سازید.»

دیدار چند روز پیش رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی با نخبگان و استعدادهای برتر علمی نیز تداوم همان جهت‌گیری کلان رهبری برای درنوردیدن دروازه‌های علم و دانش از سوی جوانان ایرانی بود و رهنمودهایی برای تحقق جهاد علمی بزرگ جوانان ایران زمین و اینکه چگونه باید به پا خاست و یک جنبش بزرگ تاریخی به راه انداخت!

 

خودباوری به هنر انقلاب اسلامی

هر حرکت و جهشی آنگاه می‌تواند در وجود یک جریان و جنبش بنشیند که پیش از آن نوعی خودباوری و اراده معطوف به هدف در وجود فعالان آن جنبش بارور شده باشد. اراده‌های ضعیف و بی‌ایمان به گزاره «ما می‌توانیم»، زاینده هیچ حرکتی در تاریخ نبوده‌اند و برای این خودباوری اول باید داشته‌های یک ملت مورد توجه قرار گیرد! از این‌رو ابتدا باید ببینیم در کجای تاریخ ایستاده‌ایم.

به شهادت آمار و ارقامی که مراکز معتبر جهانی اعلام کرده‌اند، امروز بیش از دویست محقّق و دانشمند ایرانی جزء یک درصد دانشمندان برتر دنیا هستند. رشد مقالات پُر ارجاع دانشمندان ایرانی در سال ۲۰۱۰، ۷۸ مقاله بوده که در سال ۲۰۱۸ به ۴۶۱ مقاله رسیده است. ما کم‌وبیش یک درصد جمعیت جهان را داریم، امّا تولید علم ما نزدیک به دو درصد جهان است، یعنی دو برابر آنچه انتظار می‌رود. پزشکی پیشرفته و توان درمانی که امروز پزشکی ما را کاملاً در منطقه به قدرت ممتاز بدل کرده است. در مسائل فنّی و مهندسی، در زیست‌فنّاوری، در تولید محصولات با‌دوام با فنّاوری نانو، در فنّاوری صلح‌آمیز هسته‌ای و موارد متعدّد دیگر به پیشرفت‌های ممتازی دست یافته‌ایم که این همه می‌تواند مؤیدی بر توان و استعداد جوان ایرانی باشد. ما امروز توانسته‌ایم علم را در خدمت منافع کشور به کار بگیریم و اینها همه از برکات جمهوری اسلامی است. این در حالی است که در دوران گذشته جوان ایرانی برای گام برداشتن در مسیر بروز استعدادها هیچ‌گاه مورد تشویق و توجه واقع نشد! و این حقایقی است که مورد تأکید رهبر معظم انقلاب اسلامی قرار گرفت.

 

منادیان جهاد علمی

فهم خیزش بزرگ علمی ملت ایران بدون توجه به نقش تاریخی و ارزشمند منادیان و پیشگامانی که در طول سالیان متمادی همواره پرچمدار علم‌آموزی و انرژی‌بخش جامعه برای حرکت به سمت پیشرفت‌های علمی بوده‌اند، ممکن نخواهد بود. استادان و نخبگان برجسته حوزه علم با وجود آنکه همواره شرایط علمی، اجتماعی و مالی مناسب‌تری برای ایشان در آن سوی مرزها و در عالی‌ترین مجامع علمی جهان برای‌شان فراهم بوده، با مناعت طبع و مجاهدت و خودساختگی شخصیتی خدمت به ملت و وطن را ترجیح داده و در کشور مانده‌اند و به تولید علم و تربیت نخبگان جوان مشغولند و همه آنهایی که اعتبار و وجاهت علمی خود را وقف ترویج گفتمان «تولید علم بومی» و تحقق شعار «ما می‌تو‌انیم» کرده‌اند!

بدون‌شک در این عرصه، نام رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی در میان صدرنشینان قرار دارد. معظم‌له در طول سه دهه رهبری بارها و بارها به بهانه‌های گوناگون و در دیدارهای متعدد با جوانان و دانشگاهیان و نخبگان علمی بر ضرورت جهاد علمی و راه‌اندازی جنبش نرم‌افزاری تأکید ورزیده‌اند و کمتر کسی را می‌توان یافت که به اندازه معظم‌له این کلیدواژه‌ها را تکرار کرده و مشوق جوانان باشد.

به واقع ایشان به تنهایی جور بسیاری از مسئولانی را کشیده‌اند که وظیفه مستقیم در این عرصه داشته، اما از آنجا که خودشان باور عمیقی به دکترین «ما می‌توانیم» نداشته‌اند، با سستی و بی‌ارادگی‌شان بیش از آنکه امیدآفرینی کنند، تخم ناامیدی را در ذهن و قلب جوانان نخبه پراکنده‌اند! همه آنهایی که مدعی توسعه کشور بوده‌اند، اما نسخه ارائه شده آنها حاصلی جز وابستگی به همراه نمی‌آورده است؛ چرا که مبتنی بر گفتمانی بوده که دال مرکزی آن «ما نمی‌توانیم» است!

 

منادیان «ما نمی‌توانیم»!

از سالیان نه چندان دور برای‌مان نقل کرده‌اند که مدعیان خودباخته‌ای در این سرزمین بودند که با دریدگی و بی‌حیایی کامل به ملت ایران توهین کردند و گفتند: «ایرانیان نمی‌توانند حتی یک لولهنگ بسازند، چه رسد به اداره تأسیسات عظیم نفت!»، اما باورش برای‌مان سخت می‌آمد و البته متأسفانه شاهد هستیم امروز نیز همین معنا با تعابیری متفاوت در برخی محافل مدعی روشنفکری تکرار می‌شود.

امروز یکی از مهم‌ترین معضلات پیش روی تقویت جنبش نرم‌افزاری و تولید علم بومی، غرب‌گرایانی هستند که توسعه را در وابستگی به بیگانگان دنبال می‌کنند! این جریان تلاش دارد از طرق گوناگون حرکت پرشتاب علمی کشور را متوقف کند و در این راه از شگردهای گوناگونی بهره می‌گیرد:

هم تلاش دارد واقعیت‌های علمی کشور را نادیده انگارد و آنها را بی‌اعتبار معرفی کرده و آمار و ارقام ارائه شده از سوی مراکز جهانی را ساختگی جلوه دهد و این‌گونه القا ‌کند که اتفاق خاصی در عرصه علم در کشور رخ نداده است. هم با القای ناامیدی و طرح دروغین این ادعا که ایران جای ماندن و رشد و پیشرفت نیست، نخبگان را از ماندن در داخل دلسرد کرده و به مهاجرت از کشور ترغیب کند! و هم در صدد آن است که نقاط ضعف روند تولید علم کشور همچون سرقت‌های علمی، علوم غیرنافع و... را بزرگنمایی کند، گویا که چنین خطاها و آفاتی در هیچ کجای دنیا وجود ندارد!

مقابله با این جریان انحرافی که به مانعی بزرگ برای پیشبرد علمی کشور بدل شده است، از جمله فوریت‌ها و اولویت‌هایی است که دستگاه‌های ذی ربط باید به آن توجه داشته باشند!

 

پیام‌آوران امید و شادابی

نگاه قابل ملاحظه دیگر در زمینه اهمیت جهاد علمی و نهضت تولید علم بومی، فارغ از اهمیت آن در کسب استقلال و خودکفایی و پیشرفت و آبادانی کشور، آن است که این حرکت تأثیر مستقیم و بسزایی در القای امید و شادابی به جامعه دارد! همان‌طور که موفقیت‌های ورزشی و قرار گرفتن یک قهرمان بر سکه‌های افتخارآمیز چنین روحیه امیدی را به جامعه القا می‌کند. امروز امید، ضرورتی تاریخی برای تحول در همه ابعاد علمی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جامعه ایرانی است و پیشرفت‌های علمی و موفقیت‌های نخبگان کشور می‌تواند تأثیر عمیق و ماندگاری در این شادابی ذهنی و روحی و روانی برای یک ملت داشته باشد و آن را برای موفقیت در دیگر عرصه‌ها نیز تقویت کند.

 

علم ایرانی

در این نگاه می‌توان از علم ایرانی سخن گفت. علم ایرانی یعنی ایرانیان تولید کرده و مبتنی بر هوش و استعداد و سنت و فرهنگ و ضرورت‌های تاریخی ایرانیان بومی‌سازی شده است. ملاحظه مهم در این میان آن است که علم ایرانی در خدمت تهدید تمدن بشری و بشریت قرار نخواهد گرفت! خواه این تهدید از جنس تولید سلاح اتمی باشد، مطابق با آنچه در آزمایشگاه‌های علمی ایالات متحده در جنگ جهانی دوم رخ داد و حاصل آن جنایت در هیروشیما و ناکازاکی بود! خواه از جنس تولید کالاهای فرهنگی هالیوودی که در خدمت گسترش اباحی‌گری و فساد اخلاقی قرار گرفته و بنیان انسانیت و اخلاق و خانواده را هدف قرار داده و بشریت را با بحران معنا و هویت مواجه کرده است و خواه از جنس تولید علم اقتصاد کاپیتالیستی که حاصل آن استثمار و نابرابری و غارت و گرسنگی جهان سوم و برخورداری اقلیتی خاص در کشورهای سلطه گر است!

علم ایرانی برآمده از ارزش‌های اسلامی و انسانی است که تا آنجایی برای علم ارزش قائل است که گره‌ای از کار زیست بشریت بردارد و آن را یک گام به سمت کمال اخلاقی جلو ببرد و متضمن تحقق فضایلی، چون آزادی و عدالت و امنیت است. همه آموزه‌های اسلامی و کارنامه تاریخ علمی ایران‌زمین گواه این حقیقت است که مسیر حرکت علمی ایرانیان، مسیری پاک و درخشان بوده و خواهد بود.

 

ایرانی بیندیشیم‌، ایرانی زیست کنیم!

بحث ایران و ایرانیت گاه عاملی برای ایجاد واگرایی و قطب‌بندی در برابر دیگرانی است که آنان نیز طبق آموزه‌های آسمانی، از شرف و شرافت و اعتبار برخوردارند. چنین رویکردی بدون‌شک تقسیم‌بندی باطلی است که جز انحراف و انحطاط ایران و ایرانی نتیجه‌ای نخواهد داشت؛ اما گاه این عنوان عاملی برای هویت‌بخشی به جامعه و ملتی است که می‌خواهد داشته‌های خود را بازشناسی کند و مبتنی بر آن به سمت افق‌های متعالی پیشرفت و تعالی حرکت کند. چنین منظرگاهی به ایرانیت نگاه مثبت و ارزشمندی است که می‌تواند عاملی برای پویایی و تکاپوی یک جامعه باشد، ضمن آنکه می‌تواند الگویی صحیح از نوع زیست انسانی به بشریت ارائه کند که در صراط مستقیم و تعالی جوامع بشری است.

سخن گفتن از علم ایرانی نیز برآمده از نگاه دوم است. نگاهی که به دنبال تعریف خود است. الگویی که نه تنها از علم ایرانی و فضای علم اسلامی‌ـ ایرانی می‌گوید؛ بلکه از زیست ایرانی و ایرانی اندیشیدن نیز سخن به میان می‌آورد. مطابق این ایده، هر چند از علم و دانایی دیگران بهره خواهیم برد، اما در مسیر تقلید و انفعال قرار نخواهیم گرفت و قرار نیست همه چیزمان مانند دیگران شود.

ایرانی اندیشیدن و ایرانی زیستن به معنای آن است که برای خود هویت و اصالت قائل باشیم و بدانیم درخت تناوری هستیم که در فرهنگ غنی برآمده از تمدنی بزرگ ریشه داریم و امروز نیز هر چند با جهانیان در تعاملیم و می‌آموزیم، اما خودباخته دیگر فرهنگ‌ها نشده و به ایرانی فکر می‌کنیم که مستقل از سلطه بیگانگان، راه تعالی و پیشرفت را مبتنی بر الگوی اسلامی‌‌ـ ایرانی با گام های جوانان مؤمن انقلابی طی خواهد کرد.

نام:
ایمیل:
نظر: