صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

صبح صادق >>  نگاه >> گزارش
تاریخ انتشار : ۰۳ آذر ۱۳۹۸ - ۲۱:۲۴  ، 
شناسه خبر : ۳۱۸۵۶۱
نگاهی به تفاوت روندهای اعتراضی در اروپا و ایران و دفاع از فرهنگ ایرانی
پایگاه بصیرت / امیر قلی‌زاده

به دنبال اعلام تصمیم دولت مبنی بر آغاز سهمیه‌بندی سوخت، اگرچه بسیاری از مردم نسبت به این تصمیم دولت و نحوه حمایت دولت از اقشار گوناگون نگران بودند؛ ولی تعداد محدودی از مردم با تجمع در برخی مکان‌ها، اعتراض خود را نسبت به این تصمیم دولت اعلام کردند.

این اعتراضات همراه با اقدامات ساختارشکنانه برخی اشرار و اپوزیسیونی که مترصد ضربه زدن به نظام بودند، در ساعات بعدی گسترش یافت و خسارت‌هایی را به همراه داشت. به نظر می‌رسد حجم خسارات مادی ومعنوی و تلفات جانی به بار آمده در دو سه روز بیش از حجم خسارات به بار آمده در اغتشاشات دی ماه سال 1396 و بسیار بیشتر از خسارات و کشته‌های فرانسه در تظاهرات هفتگی جلیقه‌زردها در طول یک سال گذشته است؛ به گونه‌ای که طبق آماری که مرکز آمار وزارت دادگستری فرانسه در ورود جنبش جلیقه‌زردها به یک سالگی آن ارائه کرده، 11 نفر از دو طرف معترضان و پلیس کشته شده، ده هزار نفر بازداشت شده که از آنها تعداد 400 نفر حکم زندان گرفته‌اند و خسارات مادی آن به چند میلیون دلار می‌رسد. حال سؤال محوری این نوشته این است که چرا اعتراض‌ها و اغتشاشات در منطقه غرب آسیا، از جمله کشور ما این چنین خونین است و به خشونت منجر می‌شود؟

 

فرهنگ اعتراض

نگاهی مقایسه‌ای به فرهنگ رفتاری مردم ایران و مردم کشورهای به اصطلاح توسعه‌یافته غربی و برخی کشورهای موسوم به جهان اول از شرق کره خاکی در سویه‌های اعتراضی و حتی اغتشاشی از قوت‌ها و ضعف‌های فرهنگی و نرم‌افزارانه هویتی متفاوت حکایت می‌کند. به راستی، چرا اعتراض در آن کشورها یا خسارت به بار نمی‌آورد یا بسیار اندک موجب تلفات جانی یا لطمه و خسارات مالی به اموال عمومی و خصوصی مردم می‌شود؟

جامعه‌شناسان و رفتارشناسان در پاسخ به این پرسش که «چرا انسان‌ها شورش می‌کنند؟»، اعتراض و در مرحله بالاتر آشوب‌طلبی و شورش را وسیله ارسال پیام و سیگنال «نارضایتی از وضع موجود» به حکومت‌ها و دولت‌هایی می‌دانند که حاضر نیستند از کانال‌های امن و مسالمت‌آمیز پیام و صدای اعتراض مردم را بشنوند. از این رو، معمولاً در برخی از جوامع توسعه‌یافته ابزارها و کانال‌ها و حتی مکان‌هایی را برای شنیدن خواسته‌ها و مطالبات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شهروندان خود تعبیه می‌کنند. البته برخی دانشمندان حوزه جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی از نوع فرهنگ و شخصیت اجتماعی شهروندان نیز سخن به میان می‌آورند و به نوعی سطح فرهنگی و تربیتی و جامعه‌پذیری آنها را در چگونگی و نحوه اعتراض آنها مؤثر می‌دانند و به آن نمره قابل توجهی می‌دهند. البته این سخن نادرستی نیست؛ ولی اگر زمینه‌های عینی و نوع رفتار دولتمردان در میزان و نحوه و روش پاسخ‌دهی به مشکلات را در نظر نگیریم و تنها بخواهیم با توسل به سخن فرهنگ اعتراض مردم ایران را زیر سؤال ببریم، ناجوانمردانه است؛ چرا که مردم ما در نهایت فرهنگ‌مداری اعتراض می‌کنند و نجیبانه می‌خواهند صدای آنها شنیده شود و شاهد مثال آن، جداسازی صفوف خود از اغتشاشگران در فتنه‌های گذشته و حال است.

البته نباید منکر تأثیر بسته‌های تربیتی و جامعه‌پذیری جوامع توسعه‌یافته بود. آنها به شهروندان خود فرهنگ درست اعتراض را آموزش می‌دهند و حتی مکان‌ها و کانال‌هایی را برای اعتراض درست و اینکه صدای به حق مردم در اعتراض به چالش‌ها و معضلات آنها در غوغای عربده‌کشی‌های اشرار گم نشود، تعبیه و پیش‌بینی می‌کنند که ما نیز باید به این روش‌ها فکر کنیم و این موضوع بعید از ذهن و تابویی باشد؛ اما نکته مهم‌تر تمایز و تفاوتی است که اعتراض در جوامع غرب آسیا و همانند ایران با جوامع مدعی غربی دارد.

 

اغتشاش سلطه‌محور

منطقه غرب آسیا به ویژه جمهوری اسلامی ایران به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی و ایدئولوژیک از آن نقاط راهبردی در جهان است که همواره مورد توجه قدرتمندان بیرونی و مخالفان ایدئولوژیک و استراتژیک بوده و از این‌رو، تلاش شده است حجم عظیمی از فتنه، بحران، جنگ و کودتا و هر واژه‌ای که در قاموس تحولات از این دست می‌توان پیدا کرد، به این منطقه با هدف به دست آوردن منافع سرشار آن تحمیل شود.   

مخرج مشترک‌گیری از فتنه‌های چهارگانه اتفاق افتاده در سال‌های 1378، 1388، 1396 و 1398 مطابق با اسناد و مدارک به دست آمده از این فتنه‌ها و همچنین اعترافات صریح مقامات و رسانه‌های خارجی به ویژه آمریکایی که در آنها نقش‌آفرین بوده‌اند، نشان می‌دهد یکی از سرفصل‌های مهم و مشترک این فتنه‌های چهارگانه، مداخله بیرونی با محوریت طراحی و پشتیبانی اطلاعاتی، رسانه‌ای و مالی آمریکا بوده است. اعترافات و مدارک زیادی می‌توان ارائه کرد که از پخت و پز فتنه در مراکز مطالعاتی و طراحی جاسوسی رقبا و دشمنان انقلاب اسلامی به ویژه آمریکا حکایت دارد. گاهی این برنامه‌ریزی سنگین و مدت‌دار در فتنه 88 یک دهه وقت برده و گاهی در فتنه اخیر حدود دو سال از آنها زمان گرفته است.

مخرج مشترک دوم این فتنه‌ها اجرای میدانی و پیاده‌سازی عملیاتی در کف خیابان از طریق عوامل مسئله‌دار داخلی است. البته طبیعی است که باید پایه و زمینه‌ای فراهم شود تا بهانه و محمل اعتراض و آشوب قرار گیرد که این مسئله با بی‌تدبیری‌های اجرایی برخی مسئولان، اثرگذاری تحریم‌ها در معیشت مردم و فساد اقتصادی پاره‌ای دیگر از مدیران بانک‌ها فراهم می‌شود و همین عامل تحمیلی و وجه بیرونی داشتن این فتنه‌ها نحوه مواجهه با آن را نیز متفاوت می‌کند. البته برخی نقدهای جهت‌دار هم در چگونگی مواجهه با معترضان و اغتشاشگران از حیث حقوق بشری و آزادی بیان و دسترسی به اینترنت و غیره هم مطرح می‌شود که باید به آنها پاسخ داد و از تمایز «فرهنگ اعتراض» حتی می‌توان در این زمینه از جمهوری اسلامی ایران به منزله الگوی مطالعاتی جدیدی نام برد که توانسته است این حجم از فتنه‌گری‌های پیچیده و طراحی شده را خنثی کند.

نام:
ایمیل:
نظر: