چه تفاوتی میان «شبکه ملی اطلاعات» و «اینترنت ملی» وجود دارد؟
اساساً چیزی به اسم اینترنت ملی نداریم؛ چون «اینترنت» اسم خاصی است که تعریف بینالمللی شده و مشخصه آن همان سه دبلیو(www) است که یک شبکه جهانی است؛ ولی شبکه ملی اطلاعات که به طور مشخص در سال ۱۳۸۹ در قانون برنامه پنجم نامگذاری و تصویب شد، تعریف مشخصی دارد و آن، این است که در داخل کشور شبکهای را راهاندازی کنیم که همه زیرساختهایی که قرار است به صورت «شبکهای» اداره شوند و همه خدماتی که قرار است به مردم ارائه شود، چه خدمات دولت الکترونیک و چه خدمات تجاری، صنعتی و... همه بر روی این بستر تعریف شود.
به نوعی در حال حاضر مدیریت اینترنت بینالمللی برعهده شرکتی به نام «آیکان» (ICANN) است. پسوندهایی مانند
«com, org , ir و...» همه در این مؤسسه تعیین میشود؛ به تعبیری میتوانیم بگوییم مدیریت کلان اینترنت در دست آمریکاست و حتی اروپاییها هم در این اِعمال مدیریت سهیم نیستند؛ به همین دلیل سال گذشته «آقای مکرون» رئیسجمهور فرانسه در نشست «مجمع حکمرانی اینترنت» سخنرانی کرد و اسم اینترنت فعلی را «اینترنت کالیفرنیایی» گذاشت و گفت، در حال حاضر دو نوع اینترنت در جهان داریم؛ یکی کالیفرنیایی و یکی چینی، از این رو اروپا نیز باید اینترنت خاص خودش را راهاندازی کند.
بنابراین، این مسئله ایده جدیدی نیست و کشورهایی که به دنبال استقلال مدیریتی از اینترنت هستند، این ایده را پیگیری کردهاند. دقت داشته باشید «استقلال مدیریتی» به معنای قطع رابطه با جهان نیست؛ بلکه شبکه ملی اطلاعات شبکهای است که مدیریتش از مدیریت اینترنت بینالمللی مستقل است؛ چه اینترنت فعلی باشد یا نباشد.
کشور باید بتواند خدمات الکترونیک خود را بر روی این شبکه به همه مردم ارائه کند. کسی شک ندارد وقتی از خدمات گوگل استفاده میکنیم؛ یعنی به آن وابستهایم و هرگاه تصمیم بگیرد این خدمات را به ما ارائه نکند، به طور قطعی با مشکل مواجه میشویم. از این منظر باید به مرور در شبکه ملی اطلاعات کلیه این نیازمندیها را تأمین
کنیم.
نظرتان درباره اینکه مسئولان ارتباطات میگویند دولایه «خدمات» و «محتوا» به عهده صدا و سیما و سازمان تبلیغات و حوزه هنری است و آنها فقط لایه «زیرساخت» را برعهده دارند، چیست؟
سه نوع زیرساخت داریم که یکی از اینها زیرساخت ارتباطی است و تا حدود زیادی در کشور تأمین است. این روند به مرور باید تکمیل شود؛ به این معنا که وقتی نیاز به وجود میآید در همان قسمت ارتقای خدمات نیز شکل میگیرد. شاخص آن هم پهنای باند و ظرفیت داخل کشور است؛ یعنی آنقدر ظرفیت داخلی ایجاد کنیم که هیچ کسبوکاری محدودیت پهنای باند نداشته باشد.
زیرساخت دوم زیرساخت خدمات است؛ یعنی افزون بر زیرساخت ارتباطی نیازمند یک سری نرمافزارهای پایه، مانند سیستم عامل، جستوجو گر، رایانامه داخلی و مواردی نظیر این هستیم که باید اذعان کنیم این لایه کامل نیست. البته این صحبت به این معنا نیست که دولت رأسا باید اقدام کند؛ اما به هر حال باید مدیریت کند. امروز یکی از خلأهای جدی، پیامرسانهای داخلی است و هنوز پیامرسانهای خارجی در فضای مجازی کشور ما تاخت و تاز میکنند.
باید پیامرسانهای داخلی با حمایت دولت و از سوی بخش خصوصی ایجاد شود؛ ولی به نظر میرسد این حمایت، هم خوب تعریف نشده و هم خوب انجام نمیشود.
بنابراین اینها هم بخشی از شبکه ملی اطلاعات هستند که باید تأمین شود. نوع سوم زیرساختها هم مربوط به توزیع محتواست، برای نمونه برای توزیع محتواهای پر حجم مانند ویدئو ما نیازمند به «CDN» هستیم که در حال حاضر در کشور وجود ندارد. خدمات ابری در کشور چه ابر دادهای و چه ابر رایانشی در کشور وجود ندارد و شرکتهای خارجی هم به دلیل مسائل تحریمی این سرویسها را به ما ارائه نمیدهند.
در شورای عالی فضای مجازی برای دو لایه دیگر، نظیر لایه زیرساخت، سندی تعیین شده است تا بر اساس آن بازیگران دو قسمت دیگر فعالیت کنند؟
در مصوبه ساماندهی پیامرسانها که در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۳۹۶ مصوب شده، به صورت مشخص وظایفی برای وزارت ارتباطات تعریف شده؛ همچنین یک سری وظایف برای وزارت ارشاد، قوه قضائیه، صداوسیما و... در نظر گرفته شده است. این تقسیم کار به صورت جزئی و پراکنده انجام شده ولی رهبر معظم انقلاب رهبری در حکم دوره دوم شورای عالی فضای مجازی این تکالیف را مطالبه کرده بودند که متأسفانه هنوز اجرا نشده است.
در هفتهای که اینترنت محدود شد، نرمافزارهای ایرانی از قبیل پیامرسانها، موتور جستوجو و شبکههای اجتماعی سرویسدهی مناسبی نداشتند، این مشکل ناشی از چیست؟
در این یک هفته همان پهنای باند شبکه ملی اطلاعات در حال سرویسدهی بود؛ اما این نارضایتی ناشی از این است که شبکه ملی اطلاعات هنوز کامل نشده است. یکی از شاخصهها همین است که با فرض فقدان اینترنت، اگر توانستیم همه خدمات را به راحتی و به صورت مناسب در اختیار مردم قرار دهیم، یعنی استقلال ما حاصل شده است. خدمات ارائه شده در این هفته به خوبی نشان داد بعضی از بخشها که بیشتر جلو رفته بود، مانند بانکداری، پایگاههای داخلی و... تقریباً هیچ وقفهای در کارشان ایجاد نشد؛ ولی بعضی از خدمات که وابستگی شان زیاد بود، یا خیلی دیرهنگام توانستند خدمات خود را عرضه کنند یا اصلاً نتوانستند؛ چون به زیرساختهای اینترنت وابسته بودند.