صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  نگاه >> گزارش
تاریخ انتشار : ۱۷ آذر ۱۳۹۸ - ۱۴:۳۰  ، 
شناسه خبر : ۳۱۸۸۵۳
گزارش صبح صادق از فرصت‌طلبی‌های بخشی از فعالان اصلاح‌طلب در اغتشاشات اخیر
پایگاه بصیرت / مهدی سعیدی

تدبیر پر از حاشیه دولت در گرانی بنزین سبب شد تا اوضاع کشور برای چند روزی آشفته شود. در این شرایط دشمنان این ملت که ماه‌هاست منتظر فرصتی برای ناامنی و آشوب در کشور بودند، زمان را مناسب دانسته و اوباش قداره دار خود را به میدان آوردند تا شهر را به آشوب بکشانند!

حمله به مجموعه‌های نظامی‌ـ امنیتی، تهاجم به مراکز اقتصادی و راهبردی کشور، خسارت‌های میلیاردی به صدها مراکز دولتی، اقتصادی، تجاری و فرهنگی و بیش از همه آنها خون‌هایی که به ناحق بر زمین ریخته شد، محصول سناریویی بود که دشمنان این ملت به واسطه فرصت پیش ‌آمده بر این کشور وارد کردند.

سناریوی اغتشاش در سال 1398 باز هم با هوشیاری ملت، تدبیر رهبر معظم انقلاب و انجام وظیفه متولیان امنیت و آرامش کشور مهار شد؛ البته در این میان فرصت‌طلبی، محدود به فرصت‌طلبان بیگانه و دشمنان این ملت نبود، بلکه فرصت‌طلبان سیاسی نیز تلاش کردند از آب گل‌آلود ماهی خود را بگیرند!

 

دولت اعتدال یا اصلاحات؟!

اصلاح‌طلبان پس از فتنه 88 و تحریم انتخابات مجلس در سال 1390، بقای حیات سیاسی خود را نه در تحریم و خروج از حاکمیت، که در حضور در صحنه انتخابات دیدند!

انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم فرصتی بود که با گزینه‌ای مورد اعتماد نظام اسلامی وارد صحنه انتخابات شوند و «محمدرضا عارف» را به مصاف رقبا بفرستند؛ اما خیلی زود مشخص شد وی فردی نیست که بتوان برای پیروزی او شرط‌بندی کرد! بنابراین گزینه اول اصلاح‌طلبان از رقابت‌های انتخاباتی به نفع «حجت‌الاسلام حسن روحانی» انصراف داد و آرای مربوط به خود را به سبد آرای عضو جامعه روحانیت مبارز هدایت کرد!

این اقدام هرچند نوعی رفتار فرصت‌طلبانه ارزیابی شد؛ اما هر چه بود دولتی شکل گرفت که حمایت همه جانبه اصلاح‌طلبان را به همراه داشت. افکار عمومی نیز از در اختیار گرفتن دستگاه اجرایی به دست اصلاح‌طلبان سخن گفت؛ اما خیلی زود چالش چگونگی مواجهه دولت روحانی با اصلاح‌طلبان عیان شد! اصلاح‌طلبان خواهان سهم حداکثری در دولت بودند و دولت، ناتوان از تحقق مطالبات و برنامه‌های آنان بود؛ ضمن آنکه با چالش ناکارآمدی نیز دست و پنجه نرم می‌کرد. در این شرایط زمزمه عبور از روحانی در اردوگاه اصلاح‌طلبان شنیده شد!

اما امکان جدایی از اعتدالیون به این سادگی‌ها نبود! به ویژه آنکه این حمایت همه‌جانبه در انتخابات سال 1396 نیز تکرار شد! و اصلاح‌طلبان از ترس قدرت‌یابی رقیب سیاسی با همه توان به میدان حمایت از حسن روحانی آمدند!

اما دولت دوازدهم خیلی زود با چالش‌های جدی مواجه شد و ضعف و ناکارآمدی در حل مشکلات کشور صدای اعتراضات مردمی را بلند کرد. هرچند فرصت‌طلبان و بیگانگان بار دیگر خیلی زود میدان‌دار شدند و مطالبات مردم را به انحراف کشاندند؛ اما آشوب دی‌ماه 1396 با حضور آگاهانه مردم و حافظان امنیت کشور مهار شد؛ ولی حامیان اصلاح‌طلب دولت اعتدال که فرصت‌طلبانه خود را مؤتلف و متحد حسن روحانی معرفی کرده بودند، این بار با صدای بلندتری‌ ساز جدایی سر دادند!

اصلاح‌طلبان ناراضی از عملکرد دولت در برجام که توانایی دفاع از این دولت را نداشتند و هر روز شاهد ریزش پایگاه اجتماعی خود و حامیان دولت بودند، مترصد فرصتی بودند تا از حمایت دولت روحانی دست بردارند.

 

عبور از روحانی به بهانه‌ گرانی بنزین

با انتشار خبر گرانی بنزین و اعتراضات پس از آن، زمان کلید خوردن رسمی سناریوی عبور از روحانی فرار رسید تا پشت دولت به طور کامل از حمایت اصلاح‌طلبان خالی شود. این تصمیم‌گیری هرچند از سوی سران سه قوا انجام شد؛ اما نزد افکار عمومی آشکار بود که مهم‌ترین نقش را دولت بر عهده دارد و رئیس‌جمهور بیش از دیگران باید پاسخگو باشد.

هزینه‌های سنگین اجرای این طرح بی‌شک گریبان اصلاح‌طلبان را نیز گرفته بود؛ به این صورت که آنها دست به کار شدند تا آنچه را که تهدیدی برای این اردوگاه و رئیس‌جمهور مورد حمایت این جریان بود، به فرصتی برای خود تبدیل کنند؛ بنابراین بخش عمده این اردوگاه به صف حامیان سیاسی اغتشاشگران پیوستند، بدون آنکه در مقام حمایت از دولت روحانی و حافظان امنیت کشور برآیند!

 

بیانیه جعلی 77 نفره

در میان شعله‌ور شدن زبانه‌های آتش آشوبی که منافقان و اشرار سردمدار آن بودند، یک‌شنبه(۲۶ آبان) متنی با عنوان «بیانیه جمعی از فعالان سیاسی در دفاع از حق اعتراض و محکومیت خشونت» از سوی بخشی از اصلاح‌طلبان (که در میان آنان محکومان فتنه ۸۸ و برخی خارج‌نشینان فراری نیز مشاهده می‌شد) صادر شد که با ملاحظات و ابهامات فراوانی همراه بود!

انتقاد جدی به نوشته مذکور روح حاکم بر آن بود که مبتنی بر حمایت از آشوبگران و مظلوم‌نمایی از اوباشی که میلیاردها تومان خسارات بر اموال عمومی و اموال شخصی ملت وارد کرده‌اند، طراحی شده بود! نویسندگان این بیانیه که خود از فعالان دستگاه‌های امنیتی در سال‌های 1360 و 1370 بوده و ابعاد آشو‌ب‌های اجتماعی آشنا هستند، تلاش کردند با شگردهای کلامی، جنایات انجام شده را تقلیل داده و مرزهای مردم و اشرار مزدور را مبهم کنند! که این موضوع را می‌توان اقدامی اغواگرانه برای فریب افکار عمومی دانست!

 

فتنه گران 88 ، حامیان فتنه 98

طیف سبز و افراطی اردوگاه اصلاحات، که در طول سال‌های اخیر هیچ‌گاه هسته مرکزی این اردوگاه از ایشان اعلام برائت نکرده است، فرصت را غنیمت شمارد تا بار دیگر برای احیای خود تحرکاتی را آغاز کند. سایت‌ها و کانال‌های فضای مجازی این طیف، از جمله «سحام نیوز» و «کلمه» با سیاست رسانه‌ای همسو با ضد انقلاب در جایگاه تخریب نظام اسلامی در مهار آشوب برآمدند و خود را مدافع ملت جا زدند. سران فتنه‌ را نیز که مدت‌هاست افکار عمومی آنان را به فراموشی سپرده است تحریک کردند تا به صدور بیانیه علیه نظام اسلامی دست بزنند! شیخ ساده‌لوح فتنه 88 نیز با صدور بیانیه‌ای خواهان تشکیل کمیته حقیقت‌یاب شد! «موسوی» برای آنکه از قافله جا نماند، بیانیه دیگری را صادر و احمقانه، رژیم جمهوری اسلامی را با رژیم شاهنشاهی مقایسه کرد! البته این مواضع خیلی زود با اقبال رسانه‌های بیگانه همراه شد و چنین نوشتند که «موضع‌گیری حمایتی میرحسین موسوی اعتراضات سراسری آبان ماه 1398 را تقویت کرد و احتمال تداوم و گسترش آن را افزایش داد!»

 

سلبریتی‌های بدلی

بیانیه‌نویسی و رخ پنهان کردن در پشت‌نام مردم به بهانه حمایت از اعتراضات، به سیاسیون این جریان محدود نشد! بلکه سلبریتی‌های بریده از مردم نیز وارد این معرکه شدند تا آنها نیز ماهی خود را صید کنند! در سیاهه نویسندگان بیانیه که با کمترین فهم از سیاست و با ژست روشنفکرانه به انکار ماهیت اغتشاشات پرداخته و خود را مدافع حق اعتراض مردم معرفی کردند، نام‌هایی آشنا به چشم می‌خورد که کینه و عداوت‌شان نسبت به ملت و نظام اسلامی در طول سال‌های اخیر آشکار شده است. افرادی چون رخشان بنی‌اعتماد، اصغر فرهادی، بهمن فرمان‌آرا، جعفر پناهی، فاطمه معتمدآریا، باران کوثری و... که سردمدار غرب‌زدگی و و سیاه‌نمایی علیه جمهوری اسلامی در خارج کشور هستند!

جالب اینکه بیانیه مزورانه این طیف با واکنش هنرمندان منصف کشورمان روبه‌رو شد؛ برای نمونه «کارن همایونفر» آهنگساز فیلم سینمایی «به‌ وقت شام» در اینستاگرام خود به امضای برخی هنرمندان در بیانیه‌ای موسوم به صدای آبان 98 واکنش نشان داد و نوشت: «بیانیه آبان را امضا نکردم... از این بیانیه‌ها هزار‌تا دیده‌ام، مخصوصاً دم انتخابات.» وی در ادامه خطاب به چهره‌هایی که بیانیه صدای آبان را منتشر کردند، نوشت: «دوست عزیزی که هم‌زمان با «ایران اینترنشنال» و «من ‌و تو» مصاحبه می‌کنی، بعدش هم با تلویزیون داخل و 12میلیارد با شهرداری قرارداد می‌بندی، حق نداری بیانیه در مورد مردم بدهی.»

 

مطالبه‌گری فرصت‌طلبانه

فکاهی‌ترین واکنش‌ها از سوی بخش دیگری از اصلاح‌طلبان این‌گونه بود که در میانه دود و آتش اغتشاشات، تلاش کردند بخشی از مطالبات خود را نیز بازخوانی کنند و از نظام امتیاز بگیرند! برای نمونه در برخی نوشته‌ها پیرامون این حوادث بر ضرورت تغییر رفتار شورای نگهبان تأکید شده بود! در همین راستا روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «برخی اقدامات در داخل بیشتر از خارجی‌ها می‌تواند به نظام آسیب برساند که از جمله این مسائل می‌توان به رد صلاحیت‌های بی‌دلیل و سلیقه‌ای‌ اشاره کرد.»

سکوت خائنانه

در این میان برخی دیگر نیز با سکوت خود در ظلم به نظام اسلامی شریک شدند؛ حقیقتی که در نامه اعتراضی «دکتر احمد توکلی» به «محمدرضا عارف» چنین بدان پرداخته شده است:

«حتماً جنابعالی همچون این‌جانب، بر این باورید که اصلاح‌طلب و اصول‌گرای واقعی، خود را مدیون و وفادار به انقلاب و مردم می‌دانند و در این راه حاضرند جان و مال و حیثیت خویش را بر طبق اخلاص نهند. فلذا افراد و گروه‌هایی که به بدخواهان ملت روی خوش نشان می‌دهند و به آنها پاس گُل می‌دهند و با طناب پاره‌شان به ته چاه می‌روند، بدل‌هایی هستند که در میان جریان‌های سیاسی، جا خوش کرده‌اند؛ اما در این هنگامه آزمون تاریخی، اگر هم‌سلک‌های حکومتی و سیاسی آنها، آشکارا از این کج‌تابی‌ها فاصله نگیرند و علاوه بر تبری از دشمنی‌های شناخته‌شده، از این افراد نیز برائت نجویند، شریک جرم در خیانت به ملت و انقلاب محسوب می‌شوند و مُهر ابطال بر شناسنامه حکومتی و سیاسی خود می‌نهند.»

نکته غم انگیزتر آنکه بیشتر رسانه‌های این جریان حتی در برابر حضور میلیونی ملت ایران در دفاع از نظام اسلامی و برائت از آشوبگران نیز سکوت کرده و از بازتاب دادن این حماسه بزرگ دریغ کردند.

 

ملاحظات پایانی

1‌ـ واقعیت این است که اصلاح‌طلبان در ماجرای فتنه دی‌ماه 1396 غافلگیر شدند! آنان برخلاف نمایش همیشگی چهره مردم‌گرایانه، در آن ماجرا در صف حمایت از دولت مورد حمایتشان باقی ماندند! اما در آبان 1398 چهره‌های رادیکال‌شان با عبرت‌آموزی از تجربه قبل بلافاصله در صف حامیان اغتشاشگران درآمدند.

2‌ـ وجه مشترک بیانیه‌های زنجیره‌ای صادره این بود که در همه آنها اولاً، اشرار را مردم معرفی کرده بودند. ثانیاً، مسئله جامعه را عوض کرده و مسئله آسیب‌دیدگان درگیری‌ها را در صدر توجهات خود قرار داده بودند. این در حالی که همچنان مسئله مردم گرانی بنزین و به تبع آن دیگر گرانی‌هایی است که معیشت آنها را رنج می‌دهد. ثالثاً، هیچ اشاره‌ای به نقش دولت در ماجرای پیش آمده نداشته و همه توجهات را به سمت اصل نظام و نهادهای انقلابی برده بودند.

3‌ـ اصلاح‌طلبان هرچند در این معرکه به ظاهر خرج خود را از دولت اعتدال جدا کردند و آماده ورود به عرصه انتخابات بدون جریان اعتدال و حسن روحانی هستند؛ اما افکار عمومی همچنان میان دولت اعتدال و اصلاح‌طلبان فاصله‌ای نمی‌بیند و اصلاح‌طلبان را در کارنامه دولت شریک دانسته است. آنها نیز مبتنی بر این باور به مواجهه با انتخابات اسفند ماه خواهند رفت.

4‌ـ سخن آخر اینکه آنچه نظام اسلامی را در طول سال‌های اخیر در برابر انواع فتنه‌های داخلی و خارجی حفظ کرده، اتحاد امت و امامی است که چشم همه دشمنان ایران زمین را کور کرده است. حوادث اخیر نیز تنها آزمونی است تا ماهیت مافیایی این جریان‌های سیاسی غیر همسو با خواسته مردم را برای ملت آشکار کند!

نام:
ایمیل:
نظر: