آغاز رقابتهای انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی با نامنویسی بیش از ۱۶ هزار نفر، نویدبخش شکلگیری انتخاباتی کمنظیر در کشور است که در دوم اسفند ماه ۱۳۹۸ برگزار خواهد شد. این حجم از نامنویسی که نوعی رکوردشکنی در تاریخ انتخابات در کشور به شمار میآید اولین ضربه شکننده به راهبرد رسانهای دشمن به حساب میآید.
مناقشه در اردوگاه اصلاحطلبان
اصلاحطلبان بر روی پیروزی در انتخابات اسفند ماه حساب ویژهای باز کردهاند. برای تحقق این فرایند، اولین گام حضور پرشور چهرههای شناخته شده در مرحله اسمنویسی در انتخابات بود که این امر چندان محقق نشده است! بسیاری از چهرههای شناخته شده این جریان علیرغم فراخوان بزرگان اصلاحطلبی از خاتمی گرفته تا کروبی، از حضور در انتخابات اعراض کردهاند که این مسئله سایه ناامیدی را بر سر این اردوگاه گسترانده است! و امکان بستن لیستی قوی و رأیآور را کاهش داده است.
«محمد قوچانی» در نوشتاری با صراحت مینویسد: «آقای عارف فکر کردند چون خودشان نامزد نمیشوند نیاز نیست در مقام رئیس شورای عالی اصلاحطلبان از دیگران دعوت کنند و... این «آغاز یک پایان» است. «آغاز پایان اصلاحطلبان» خسته و نااستواری که فقط در زمین هموار میتوانند سیاستورزی کنند.»
«عبدالله ناصری» عضو بنیاد باران نیز اظهار میدارد: «باخت سی بر هیچ اصلاحطلبان دور از ذهن نیست.»
تکثر و رقابت در اردوگاه اصولگرایان
در این میان اصولگرایان از منظر دیگری به نامنویسی نگریستهاند. در این اردوگاه نیز شاهد عدم اقبال بخش قابل ملاحظهای از چهرههای شناخته شده هستیم که پیش از این میداندار عرصه انتخابات بودند. شرایط ایجاد شده را میتوان به نوعی بازنشستگی سیاسیون اصولگرا ارزیابی کرد که در میان ثبتنامکنندگان اسامی افرادی، چون علی لاریجانی، حداد عادل، محمدرضا باهنر، محمدحسن ابوترابی، احمد توکلی و... که معمولاً پای ثابت انتخابات بودند، مشاهده نمیشود.
البته این میدان خالی از بزرگان و چهرههای شناخته شده نیست و چهرههای شناخته شده دیگری، همچون محمدباقر قالیباف، علیرضا زاکانی، مصباحیمقدم، الیاس نادران، علی نیکزاد و... حضور دارند. چهرههای شناخته شده جبهه پایداری نیز همگی آمدهاند؛ نامهایی چون مرتضی آقاتهرانی، حمیدرضا رسایی، مهدی کوچکزاده، بیژن نوباوه و...؛ اما از سوی دیگر چهرههای جوانتری به میدان آمدهاند که این افراد میداندار انتخابات خواهند شد.
میدان فراخ برای مستقلین
نگاههای پرانتقاد به عملکرد جریانهای سیاسی شناخته شده کشور در این سالها، فرصت برای دستیابی مستقلین به قدرت را افزایش داده است. حاصل این وضعیت حضور گسترده چهرههای مستقلی است که به ظاهر گرایش سیاسی خاصی به دو جناح شناخته شده ندارند و در صورت رأیآوری وزن فراکسیون مستقلین را تقویت خواهند کرد. رخدادی که هم میتواند به مثابه فرصت و هم به مثابه تهدید ارزیابی شود!
هرچند جوانگرایی در انتخابات میتواند طراوت خاصی به مهمترین دستگاه قانونگذاری کشور بدهد و مجلس متفاوتی را در آغاز دهه پنجم متولد کند، اما از دیگر سو حضور نیافتن با تجربهها نیز نگرانی قابل تأملی است که میتواند مجلس را با معضل کمتجربگی و ناکارآمدی مواجه کند. ضمن آنکه چرایی نیامدن بخشی از چهرههای با تجربه دو جریان سیاسی نیز پرسشی است که پاسخ آن نیازمند تأمل بیشتری است و در نوشتار دیگری باید به ابعاد آن پرداخت.