صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  نگاه >> گزارش
تاریخ انتشار : ۰۱ دی ۱۳۹۸ - ۱۲:۵۰  ، 
شناسه خبر : ۳۱۹۱۲۷
تاملی بر بهترین فیلم از نگاه ملی در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر
پایگاه بصیرت / نسیم اسدپور

هنر بهترین ابزار برای نشان دادن و روایت تاریخ و قهرمانی‌های یک ملت است؛ حال این روایت می‌تواند در قالب یک کتاب باشد یا فیلم یا موسیقی؛ اما گاهی برخی وقایع و رخدادها چنان عمیق و بزرگ هستند که نمی‌توان به یکی از این هنرها اکتفا کرد و برای روایتشان به همه این قالب‌ها نیاز داریم.

حکایت آن 23 نفر از این دست وقایع است؛ 23 نوجوانی که ثابت کردند بزرگی به سن نیست، بلکه روح انسان است که همه چیز حتی سن را نیز در لوای خود پنهان می‌کند. داستان 23 نفر، داستانی واقعی از 23 نوجوان قهرمان است که روایت‌شان چنان تأثیرگذار بوده که هم در سال 1392 مستندی درباره آن ساخته شد و هم در سال 1393 کتابی در مورد آنها به قلم یکی از همان 23 نوجوان به نگارش درآمد.

اکنون پس از گذشت پنج سال، فیلم سینمایی آن در سینماها اکران شد تا هر کس که با این روایت غریبه بوده به تماشا بنشیند و هر که پیشتر از طریق کتاب یا مستند با داستان این 23 نفر آشنا بوده است، تجدید خاطره کند.

«مهدی جعفری» که فیلم مستند «23 نفر و آن یکی» را ساخته بود، این بار تصمیم گرفت با استفاده از هنر هفتم این جریان ویژه و قهرمان‌های آن را به تصویر بکشد؛ آن هم نه در بوق و کرنا و استفاده از بازیگران سرشناس و سلبریتی‌های دهان پرکن، بلکه در کمال سادگی و بی‌هیاهو که شاید به دل نشستن این اثر سینمایی از دل همین سادگی و باور عمیق عوامل تولید آن برخاسته است.

فیلمی که بعید است کسی به سینما برود و از دیدن آن ناراضی شود. در واقع می‌توان گفت در فیلم مهدی جعفری سینما به خدمت داستان درآمده است نه داستان در خدمت سینما!

23 نوجوان و ملاصالح مهربان، بازیگرانی دارد که مشهور و شناخته شده نیستند بلکه توانمند و بی‌ریا، به بهترین نحو تلاش می‌کنند حس روزهای اسارت را به تصویر بکشند.

داستان به خودی خود همه جذابیت‌های روایتی را دارد و قهرمان‌پرور است؛ اما نه از یک شخص، بلکه یک گروه را قهرمان معرفی می‌کند که سن و سالی ندارند و دلشان می‌خواهد کسی آنها را بچه نپندارد.

این فیلم سختی‌ها را به تصویر می‌کشد؛ اما دوست ندارد دل مخاطب را برنجاند؛ بنابراین با طنازی رنج‌ها را به تصویر می‌کشد و مخاطب در بسیاری از لحظات نمی‌داند بخندد یا گریه کند! از سختی برنجد یا از شیطنت‌های شیرین 23 نفر سر ذوق و شادی بیاید. این فیلم برای کودکان و نوجوانان نیست، بلکه برای بزرگسالانی است که این روزها از یادشان رفته است روزگاری چگونه سرنوشت کشورشان با همین نوجوانان و جوانان گره خوررده بود.

هر چند داستان در ابتدا با ریتمی تند جلو می‌رود؛ اما از بیان مفهوم خود جا نمی‌ماند؛ البته بهتر بود که مکث بیشتری در ابتدای داستان صورت می‌گرفت؛ با این حال کارگردان خیلی خوب توانست با هنر خود، بازی با دوربین و بستن کادرهای بسته، داستان را وارونه کرده و جای اسرا را عوض کند و به این ترتیب وارد فاز اصلی ماجرا شود.

فیلم ساده است و این سادگی را از به تصویر کشیدن همان نوجوانان ساده دهه 60 به امانت گرفته است که با خلوص نیت وارد جبهه‌های نبرد شدند؛ اما بیشتر از سنشان بزرگ شده بودند.

این فیلم شعار نمی‌دهد و دلش نمی‌خواهد مخاطب را بدون واداشتن به تفکر، از روی صندلی سینما بلند کند؛ بنابراین در برخی جاها با درایت و زیبایی تمام نکاتی را که لازم است به مخاطب گوشزد می‌کند؛ مانند جمله‌ای که بر در اردوگاه به زبان عربی نوشته شده بود:

«اینجا جایی است که هر کس به آن وارد شود، آدم دیگری خواهد شد.» یا جمله‌ای که به نظر می‌رسد تمام مفهوم فیلم در آن خلاصه شده است و اتفاقاً دوبار، اما به زیرکی و در جای مناسب از سوی راوی که یکی از همان نوجوانان است بیان می‌شود؛ «می‌گن جنگ جای بچه‌ها نیست؛ اما کی می‌دونه که آدم چه زمانی بزرگ می‌شه!»

یکی از برتری‌های این فیلم را می‌توان در استفاده از تصاویر واقعی یا مستند دانست؛ مانند تصاویر مربوط به دیدار ناخواسته 23 نفر با صدام، دیکتاتور حاکم بر عراق یا تصاویر مستند از ملاصالح آبادانی!

«23 نفر» به خوبی توانست پس از مدت‌ها اثری با موضوع اسارت رزمندگان اسلام به ویژه رزمندگان نوجوان و همچنین فرهنگ حاکم بر فضای اسارت را روی پرده ببرد و این جمله بعثی‌ها را که در خاطرات آزادگان نقل شده است به خوبی به تصویر بکشد: «شما ایرانی‌ها دست ما اسیر نیستید، ما اسیر دست شما هستیم.»

نام:
ایمیل:
نظر: