هر سال در ابتدای آغاز سال نو تمامی ملت این‌گونه زمزمه می‌کنند: «یا مقلب القلوب و الابصار/ یا محول الحول و الاحوال/ یا مدبر اللیل و النهار/ حول حالنا الی احسن الحال» این تحول چگونه رقم می‌خورد؟ چگونه حقیقت همچو آفتابی بر قلب‌ها می‌تابد و جرقه هدایت زده می‌شود و وجود آدمی را به یکباره دگرگون می‌کند؟ بدون شک، مهم‌ترین راهکار تغییر و تحول، مواجهه زلال و آشکار حقیقت بر قلوب افرادی است که کدورت‌های زمانه اجازه مواجهه با حقیقت را از آنان گرفته است و گاه یک اتفاق بزرگ، یک سیلی سنگین و یک مواجهه ممتاز، می‌تواند تلنگری برای یافتن حقیقت و تحول در قلوب باشد.
تحول در عرصه فردی هر چند امر دشواری است؛ اما بدون شک تحولات اجتماعی بسیار دشوارتر و بعیدتر است. چگونه می‌توان یکی ملتی را به خروش آورد و آنان را در مسیر دیگری قرار داد؟! هر چند باور داریم که «ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم»، اما نباید فراموش کرد که هدایت نیز امری الهی است و شناخت چگونگی تحول یک ملت به سمت نور و هدایت را باید در شناخت سنت‌های الهی‌ـ اجتماعی دنبال کرد.
در این میان مفهوم شهید و شهادت را می‌توان یکی از ناب‌ترین پدیده‌های تحول‌بخش اجتماع بشری دانست که قلب‌ها را به لرزه در آورده و یخ‌های وجود امتی را آب کرده و غبارها را از چشمان حقیقت‌خواه می‌رباید. مروری بر تاریخ جوامع بشری به خوبی حکایت از آن دارد که خون مظلوم توانسته تحولات بسیاری در جامعه ایجاد کند. شاید این سری از اسرار الهی باشد که خون شهید همچون باد بهاری احیاگر جامعه بشری است.
برای فهم حقیقت حیات‌بخش شهادت، این جملات تاریخی معلم شهید هنوز در گوش نسل جوان انقلابی دهه ۱۳۵۰ شنیده می‌شود که در شب شام غریبان مولای‌مان اباعبدالله الحسین(ع) در حسینیه ارشاد سال ۱۳۵۳ چنین گفت: «شهید قلب تاریخ است، همچنان كه قلب به رگ‌های خشك اندام، خون، حیات و زندگی می‌دهد. جامعه‌ای كه رو به مردن می‌رود، جامعه‌ای كه فرزندانش ایمان خویش را به خویش از دست داده‌اند و جامعه‌ای كه به مرگ تدریجی گرفتار است، جامعه‌ای كه تسلیم را تمكین كرده است، جامعه‌ای كه احساس مسئولیت را از یاد برده است و جامعه‌ای كه اعتقاد به انسان بودن را در خود باخته است و تاریخی كه از حیات و جنبش و حركت و زایش بازمانده است، شهید همچون قلبی، به اندام‌های خشك مرده بی‌رمق این جامعه، خون خویش را می‌رساند و بزرگ‌ترین معجزه شهادتش این است كه به یك نسل، ایمان جدید به خویشتن را می‌بخشد.»
ملت ایران در طول تاریخ معاصر خود به خوبی به راز حیات‌بخش خون شهید پی برده است. تجربیات فراوانی در طول نیم قرن اخیر پیش روی این ملت وجود دارد که مفهوم شهید و شهادت به مثابه موتور محرکه نهضت اسلامی ایران توانست کار را پیش ببرد و در نهایت به سقوط حکومت دست‌نشانده پهلوی بینجامد! همین موتور محرکه در حوادث پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز به خدمت تشکیل و تثبیت نظام اسلامی درآمد و حاصل آن شجره طیبه‌ای شد که امروز نیز همچنان برای تداوم حیات طیبه خود به خون شهید نیازمند است.
چه خوش گفت سید و مولا و امام شهید که «خون شهیدان برای ابد درس مقاومت به جهانیان داده است و خدا می‌داند که راه و رسم شهادت کور شدنی نیست؛ و این ملت‌ها و آیندگان هستند که به راه شهیدان اقتدا خواهند نمود و همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود.»
تجلی عینی این اثربخشی و تحول را می‌توان در ماجرای شهادت حاج قاسم سلیمانی و همرزمانش مشاهده کرد. تاریخ سراغ ندارد که یک ملت بزرگ هشتاد میلیونی برای شهادت سرباز وطن این‌گونه متأثر شده باشد. همه ملت از کوچک و بزرگ، مرد و زن، پیر و جوان، چپ و راست، و... آماده بودند تا در پیوند با سیدالشهدای مقاومت، جان خویش را احیا کرده و حیات دوباره گیرند! در گستره بزرگ سرزمین مقاومت، هیچ آزاده‌ای باقی نماند که در این روزها اشک بر گونه‌اش جاری نشده باشد. این همه به برکت شهادت دلاورمردی است که میلیون‌ها انسان به احترامش قیام کرده‌اند و سید و مولای‌مان در تکریم «آنچه او سرمنشأ آن شد و برای کشور بلکه برای منطقه به وجود آورد» سر تعظیم فرود آورد!
بدون شک، شهادت حاج‌قاسم نقطه عطفی در تاریخ مبارزات ملت ایران خواهد بود. نام او آغاز فصلی نو در تاریخ انقلاب اسلامی رقم زده است. نسل جوانِ مؤمنِ انقلابی امروز به خوبی الگو و اسوه خود را برای ساختن فردای انقلاب یافته است. پیام خون حاج قاسم که ایستادگی و مقاومت تا دستیابی به عدالت و آزادی ملت‌های مظلوم است؛ آرمانی است که نسل جوان امروز انقلاب تحقق آن را در دست خواهد گرفت. زین پس بیانیه گام دوم انقلاب با محوریت نام و نشان حاج‌قاسم سلیمانی تحقق خواهد یافت و باید منتظر بود که در آینده‌ای نه چندان دور، ده‌ها حاج‌قاسم در گستره مقاومت ظهور و بروز کنند که پرچم اسلام ناب محمدی را در عرصه‌های مختلف مبارزه و جهاد اعم از نظامی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و... بر دوش کشیده و بر قلل مرتفع جهان به اهتزاز درآورند و مقدمه‌سازان ظهور حجتی باشند که منتقم واقعی خون حاج‌قاسم‌‌های تاریخ خواهد بود.