رئیسجمهور فرانسه در دیدار با «رووین ریولین» رئیسجمهور رژیم صهیونیستی از تمایلات خود برای گنجاندن برنامه موشکی بالستیک ایران در توافق جدید با ایران خبر داده است. صحبت مکرون درباره برنامه موشکی و توافق جدید و به تبع آن حمایت تروئیکای اروپایی از فرانسه، در حالی صورت گرفت که در یک و نیم سال گذشته، تصور عدهای بر این بود که اروپاییها در تلاشند برجام را به عنوان توافقنامههای بینالمللی نگه دارند و در این زمینه با آمریکا و شخص ترامپ اختلاف دارند؛ اما واقعیت امر نشان میدهد، اروپای مستقل از آمریکا چندان معنا و مفهومی، حداقل در حوزه سیاست خارجی ندارد. پس از آنکه آمریکا و شخص ترامپ اعلام کرد اگر اروپا مکانیسم ماشه در برجام را فعال نکند، ایالات متحده تعرفه ۲۵ درصدی را بر صنعت خودروسازی اروپا اعمال خواهد کرد، بلافاصله کشورهای اروپایی در مقام خوشرقصی برای ترامپ ظاهر شدند و هر یک سعی کردند تا میتوانند با تهدید خواندن ایران و حتی توافق برجام که خود متعهد به آن شدهاند، به نوعی شرافت خود را در مقابل آمریکا به حراج بگذارند. اروپاییها در اظهارات گستاخانه و مطابق خواست کاخ سفید خواستار آن شدند که ایران درباره توان دفاع موشکی خود پای میز مذاکره برود، از طرفی، رابطه بین اروپا و آمریکا به نوعی تداعیکننده رابطه دولت مرکزی آمریکا با ایالتهای ۵۰گانه خود است. به این صورت که هر یک از ایالتهای آمریکا در قوانین داخلی خودشان مستقل از دولت مرکزی هستند و قوانین هر ایالتی متفاوت از همسایه ایالتی خود است و تنها در چند حوزه تابع دولت مرکزی هستند که مهمترین بخش آن سیاست خارجی است. حال دنبالهروی اتحادیه اروپا از آمریکا در موضوعاتی، همچون برجام نشان میدهد، اروپایی مستقل حداقل در حوزه خارجی وجود ندارد. در واقع بعد از به رسمیت یافتن اتحادیه اروپا در سال ۱۹۹۲، این اتحادیه همواره در مسائل گوناگون هستهای و غیر هستهای دنبالهرو سیاستهای ظالمانه آمریکا بوده است و سیاست مشترکی را با ایالات متحده اتخاذ کرده است که به چند مورد اشاره میشود:
۱ـ موضوع حقوق بشر؛ اتحادیه اروپا سیاست آمریکا را در زمینه حقوق بشر دنبال میکند. آنها همواره موتور محرکه آمریکا برای تهیه پیشنویس به منظور تصویب قطعنامههای حقوق بشری علیه ایران در کمیسیون حقوق بشر و مجمع عمومی سازمان ملل بودهاند.
۲ـ همراهی آمریکا در حملات سایبری علیه جمهوری ایران که مهمترین نمونه آن ویروس بسیار خطرناک «استاکس نت» بوده است.
۳ـ دنبالهروی اروپا از آمریکا در حمایت از گروههای تروریستی همچون داعش، القاعده و به تازگی نیز ایجاد و تجهیز گروههایی در داخل کشورها برای ضربه زدن به دولت مرکزی کشورها. برای نمونه میتوان به حضور سفیر انگلیس در اعتراضات غیر قانونی مقابل دانشگاه امیرکبیر اشاره کرد. این کشور تمام تلاش خود را بهکار برده است تا با ایجاد ناامنی در داخل ایران، بتواند خوشرقصی خود را نسبت به آمریکاییها نشان دهد. بنابراین بیجهت نخواهد بود که اروپای امروزی را پنجاهویکمین ایالت آمریکا معرفی کنیم و برای همگان آشکار شود اروپای مستقل از آمریکا در سیاست خارجی چندان موضوعیت ندارد.