در حالی که مناقشات مربوط به پیوند عرفان و سیاست و احتیاط جدی برخی عرفا برای ورود به مسائل اجتماعی، همچنان مسئله زندهای در جهان اسلام بود، این مسئله در اندیشه و سیره حضرت امام خمینی(ره) پاسخی عملی یافت. امام خمینی(ره) اعتقاد داشتند: «در «سیر الی الله» لازم نیست انسان گوشهای بنشیند و بگوید من «سیر الی الله» میخواهم بکنم. خیر، «سیر الی الله» همان طوری [است] که سیره انبیا و خصوصاً پیامبر اسلام [بود] و کسانی که مربوط به او بودند؛ در عین حالی که در جنگ وارد میشدند، آدم میکشتند، کشته میدادند، حکومت داشتند، همه چیز داشتند، همهاش «سیر الی الله» بود.»
(صحیفه امام، ج ۱۷، ص ۱۷۴ـ۱۷۳)
ایشان پیوند عرفان و سیاست را با تأسیس حکومت دینی به منصه ظهور رسانیدند و پس از ایشان هم در رهبری حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای تداوم یافت. پیوند عرفان و سیاست در اندیشه و سیره آیتاللهالعظمی خامنهای، رهبر معظم انقلاب را میتوان در معنای گسترش دامنه زهد و تقوا به حوزه سیاست، اجتماع و اقتصاد تعریف کرد که در بیانات گوناگونی بر آن تأکید کردهاند.
(ر.ک: بیانات معظمله در دیدار با اعضای ستادهای نماز جمعه، ۵/۵/۱۳۸۱)
در این میان، خطبههای رهبر معظم انقلاب در نماز جمعه اخیر (۲۷/۱۰/۱۳۹۸) و استفاده از مفهوم «ایام الله» برای تشریح عظمت مراسم تشییع پیکر سردار شهید سلیمانی و همچنین حمله موشکی سپاه به پایگاه آمریکا در عراق، یکی از موقعیتهای روشنی است که میتوان چگونگی پیوند عرفان و سیاست را در اندیشه رهبر معظم انقلاب از آن استنباط کرد.
رهبر معظم انقلاب در همان ابتدای خطبه اول، آیه ۵ سوره ابراهیم را ملاک قرار داده و در تفسیر آن، به موضوع ایامالله اشاره کردند. ایشان دستور خداوند به حضرت موسی(ع) برای یادآوری ایامالله را، که نشانهای برای مردم صبّار و شکور است، درباره مردم ایران تفسیر کردند و ملت ایران را صبور و شکور خواندند؛ یعنی اینکه اهل استقامت هستند، نعمت را میشناسند، شکرگزار نعمتند و احساس مسئولیت میکنند.
معظمله سپس مراسم بینظیر تشییع پیکر شهید سلیمانی و نیز حمله موشکی سپاه پاسداران به پایگاه نظامی آمریکا را مصداق ایامالله دانستند که تحقق آن تنها با دست قدرت الهی ممکن شده است. از بیانات رهبر فرزانه انقلاب در اینجا میتوان چنین استنباط کرد که صبور بودن و شکور بودن یک ملت اسباب کمک و یاری خداوند و محقق شدن ایامالله را فراهم میکند. ایشان در ادامه این خطبه، اقدامات سپهبد سلیمانی و یارانش در جهان اسلام را به مثابه تأسیس یک «مکتب» و «راه» دانستند و سپس وظیفه ملت ایران بعد از شناخت این نعمت را «قوی شدن» تعریف کردند؛ قوی شدن در صحنههای اقتصادی، نظامی، علمی و... که تنها با حضور ملّت در صحنه ممکن است و با توجه به سخنان معظمله در توصیف مردم ایران در ابتدای این خطبه، میتوان گفت منظور از ملتِ در صحنه، ملت صبور، شکور و مسئولیتشناس است.
مجموع بیانات رهبر معظم انقلاب در اینجا بیانکننده پیوند عرفان و سیاست در اندیشه معظمله است که در ادامه برای اثبات آن استدلالاتی ارائه میشود:
رهبر معظم انقلاب در این بیانات، همانند بسیاری از مواقع، از منظر جهانبینی دینیـ عرفانی به مسائل و رخدادها مینگرند، به این معنا که به تجلی و حضور خداوند در جای جای عالم خلقت باور دارند و حضور مردم ایران در مراسم تشییع پیکر شهید سلیمانی و حمله موشکی سپاه به پایگاه آمریکایی را جزء ایامالله دانستند، شکلگیری اینها را به واسطه دست قدرت الهی عنوان کردند؛ یعنی دست قدرت الهی اراده مردم و رزمندگان سپاه پاسداران را به حرکت درآورده است؛ اما این زمانی محقق میشود که صبر، شکر و مسئولیتشناسی با هم جمع شوند.
تجلی قدرت الهی در اراده مردم و رزمندگان اسلام که سبب حرکت و اقدام آنان شده است، به معنای تجلی خداوند در زمان است. اساساً زمان در نزد عارف بزرگی همچون شیخ اکبر، ابن عربی، مساوی با تجلی خداوند است. به اعتقاد او، آفرینش محصول فیض لحظه به لحظه و دم به دم خداوند در کالبد این جهان است و به مصداق آیه «کلّ یوم هو فی شأن»، اراده الهی هر لحظه در جهان تجلی مییابد و این همان تجلی اراده خداوند در زمان است.
با درک این موضوع و یادآوری موضوع صبور بودن و شکور بودن، میتوان گفت هر اندازه صبر و شکرگزاری در مقیاس بیشتری از یک جامعه محقق شود، ظرفیت کسب اراده و فیض الهی از سوی آن مردمان و در مقیاس گستردهتری فراهم میشود و یک حرکت جمعی، یعنی حرکت گستردهای از افرادی که صبّار، شکور و مسئولیتشناس هستند را رقم میزند و ایامالله تحقق مییابد. به این ترتیب، قدرت حاصل تجلی اراده الهی در اراده انسانی است که صبر، شکر و مسئولیتشناسی آن را فراهم کرده است و بدین معنا عرفان با سیاست پیوند میباید.
از این حرکت جمعی و گسترده با ویژگیهای گفته شده، موضوع «حضور در صحنه» حاصل میآید. حضور مردم در صحنه کلیدیترین مفهوم سیاست در اندیشه رهبر معظم انقلاب است و از همین منظر ایشان توجه به «آحاد ملت»، «توده» و «رعیت» را مهم میدانند و در جایی میگویند «پایه دین توده هستند» و اگر برخی این موضوع را به پوپولیسم تعبیر کنند، از نظر معظمله پوپولیسم بدین معنا هیچ اشکالی ندارد و آن «پوپولیسم علوی» است که «مورد تقدیس ما هست.»
(بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای هیئت دولت احمدینژاد ۱۷/۷/۱۳۸۴)
این نگاه به حضور مردم البته خالی از توجه معظمله به سازوکارهای جدید سیاستورزی، یعنی گروهها و تشکیلات سیاسی مشخص نیست و ایشان هرچند نگاه مثبتی به حزب ندارند و در دیدار با دانشجویان در ماه رمضان امسال (۱/۳/۱۳۹۸) تصریح کردند: «حزببازی کاری است که بنده برکتی در آن احساس نمیکنم» اما بلافاصله توضیح دادند «کار سیاسی فقط حزببازی نیست؛ نشستن، تحلیل سیاسی کردن، حوادث سیاسی را شناختن، فهمیدن، منتقل کردن، یکی از آن کارهای بسیار اساسی است که حرکت عمومی جامعه را تسریع میکند، شکل میدهد و کمک میکند؛ یکی از کارها این است.» و سازوکار این نوع سیاستورزی را با تشکیل «کرسیهای آزاداندیشی»، «گروههای علمی»، «گروههای نهضتی» و... ممکن دانستند. در مجموع معظمله بیش از اینکه به سازوکار حزبی نقد داشته باشند، به روح حاکم بر یک حزب که «ویژهخواری سیاسی» و «باشگاه کسب قدرت» است، نقد دارند و خواهان تشکیل گروههایی با روحیه علمیـ فرهنگی در حوزه سیاست هستند. از این رو معظمله در جایی دیگر میگویند: «حزب به معنای کانالکشی در درون جامعه، برای گسترش فکر درستـ چه فکر عقیدتی و اسلامی، چه فکر سیاسی و تربیت کادرهای گوناگونـ بسیار خوب است؛ این چیز نامطلوبی نیست.»
(بیانات رهبری در دیدار با دانشجویان کرمانشاه، ۲۴/۷/۱۳۹۰)
بنابراین مفهوم ایامالله، تضمینکننده و دلالتکننده بر سیاست همراه با معنویت است که در آن مردمان شکور، صبور و مسئولیتشناس در گروهها و انجمنهای سیاسی حضور دارند که هدفش ویژهخواری سیاسی نیست؛ بلکه هدف، بصیرت و شناخت سیاسی و اقدام مخلصانه و ناظر به منافع جامعه اسلامی است و به این صورت سیاست را با عرفان و معنویت پیوند میدهد.