این انتخاب مردم است که وزن و بافت مجلس شورای اسلامی را شکل میدهند، اما نمایندگانی که بتوانند حقوق ملت را محقق کنند و مسیر درست در ریلگذاری صحیح در قوانین کشور داشته چه ویژگیهایی دارد؟ نمایندگانی که میخواهند مجلس مطلوب و در تراز انقلابی را تشکیل دهند چه شاخصههایی باید داشته باشند؟ برای پاسخ به این سؤالات با سردار دکتر «حمیدرضا مقدمفر» مشاور فرهنگی و رسانهای فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید:
از نظر شما طی چهار سال آینده با کدام مسائل و چالشها، به ویژه در حوزه سیاست خارجی روبهرو هستیم که انتظار میرود مجلس آینده درباره آنها برنامهریزی داشته باشد؟
با عنایت به اینکه هر یک از مفاهیم مسئله، چالش، تهدید، خطر و امثال اینها معنای به خصوصی داشته و طرح بحث درباره آنها اقتضائات خود را به لحاظ شیوه بحث دارد، از این رو اگر بخواهیم کلمه دقیقتری را درباره کشور به کار ببریم، به نظرم عنوان «مسئله» برای موضوعاتی که ما در کشور با آن مواجه هستیم، مناسبتر است؛ البته اگر بخواهیم عموم موضوعات را یکجا درنظر بگیریم؛ و الّا میتوان درباره برخی موضوعات از عنوان «چالش» هم استفاده کرد.
به هر حال، کشور در حال حاضر با مسائل متعددی از اقتصاد گرفته تا مسائل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و سیاست خارجی سروکار دارد که این مسائل برای کشوری که ۴۰ سال پیش یک انقلاب تاریخی را رقم زده و همه معادلات سکولارها و مستکبران در دنیا را به هم زده و تمام نظریه پردازان حوزه انقلاب را دچار شک کرده و بسیاری از آنها در نظریاتشان تجدید نظر کردهاند، تا حد بسیار زیادی طبیعی است. به عبارت دیگر، برای کشوری که ۴۰ سال تمام در میان بهت و تعجب همه ناظران در مقابل همه ابرقدرتها و قدرتهای ظالم ایستاده و عقبنشینی نکرده و حتی دامنه نفوذ معنوی خود را تا دریای مدیترانه گسترده و در حوزههای گوناگونی که دشمن تصورش را هم نمیکرد، پیشرفتهای چشمگیر داشته و در برخی از آنها به اصطلاح در لبه تکنولوژی قرار گرفته و دشمن هم به اقرار و اعتراف خود، حداکثریترین فشار اقتصادی، سیاسی و نظامی تاریخ را به او تحمیل کرده و حتی به ترور آشکار دست زده و صدها مسئله دیگر درگیر شدن با چنین مسائلی عجیب هم نیست. ضمن آنکه این کشور پس از چند هزار سال در سال ۱۳۵۷ انقلاب کرده و فقط ۴۰ سال از تجربه حکمرانی در یک نظام مردمسالاری را گذرانده، بنابراین در برخی بخشها به لحاظ روشی آزمون و خطا کرده است.
اما مشخص است که در کنار همه این مسائل یک تجربه تاریخی و یک معرفت عمومی هم حادث شده و آن، اینکه دل بستن به بیگانگان و قدرتهای مادی و زورگوی دنیا نه تنها حلال مشکلات نیست، بلکه سربار مشکلات است و آنها را تشدید میکند. اگر همین یک گزاره حاصل ۴۰ سال حکمرانی در کشور باشد و تجربه درستی از آن گرفته شود، به نظر بنده با یک همت عمومی میتوان همه مسائل را در مدت زمانهای منطقی حل و فصل کرد و بیش از پیش به یک الگوی جهانی تبدیل شد.
اما برای یک مصداق به ویژه در سیاستخارجی، احتمال دارد طرف مقابل که برجام را سکوی تشدید فشار برای ایران در نظر گرفته بود و این را در اظهارات مقامات ارشد دولت های فعلی و سابق آمریکا از جمله تروریستهای کراواتی مثل اوباما، کری، ویلیام برنز، ترامپ و دیگران میتوان مشاهده کرد، سعی خواهند کرد که همچنان به کمپین فشار حداکثری ادامه داده و از آنجا که میدانند این کمپین هم به اصطلاح غربیها « Exhausted» شده (به طور کامل تحلیل رفته)، از این رو تلاش خواهند کرد فرکانسهای فریب را تشدید کنند و در مرحله آخر مقاومت فعال، ایران را از ریل خارج کنند تا بتوانند از طریق سیاسی امتیازاتی را که مایل بودند از ایران اخذ کنند.
متأسفانه، به نظر می رسد دولت محترم با وجود همه این تجربهها هنوز شمّ و بینش سیاسی دقیقی را نسبت به معادلات پیدا نکرده و گاهی گراها و کدهای غلطی از ناحیه دولت ما به دشمن ارسال میشود که همین مسئله در برخی موقعیتها به تشدید فشارهای دشمن کمک کرده است. بنابراین، یک مجلس فعال و نه منفعل و سلفیبگیر با موگرینی، با حضور متخصصان و کارشناسان آزاده و شجاع با دانش روز میتواند یک ریلگذاری دقیق و اصولی را برای دولت انجام دهد تا سیاست خارجی کشور نیز وارد مرحله درستی شود.
جریانهای سیاسی برای ورود به انتخابات و ج لب آرای مردم باید چه الگویی را برای وعدههای انتخاباتی در نظر بگیرند؟چگونه میتوان وعدههای انتخاباتی را به برنامههای عملیاتی برای حل مسائل کشور تبدیل کرد؟
بهترین روش تغییر شیوه رقابتهای انتخاباتی است. رقابتهایی که معمولاً در کشور جریان دارد، بر سر یک سری شعارهای کلی و دعواهای جناحی و بیفایده است که راه را به روی پوپولیستها و مردمفریبان باز میکند تا با طرح شعارهای مردمفریب، کلّی، بعضاً نشدنی و خارج از اختیارات یک نماینده وارد مجلس شوند. در این صورت یا آن فرد نمیتواند این مطالبات را محقق کند که موجب ناامیدی مردم خواهد شد، یا از طرفی این مطالبات را پیگیری خواهد کرد که مستعد شکلگیری فساد است. بنابراین بهترین راه تغییر شیوه رقابتهای فعلی و شکلدهی به «رقابت ایدهها» به جای نزاعهای سیاسی بیجهت است.
هر یک از کاندیداها به صورت مشخص باید اعلام کنند که مهمترین مسائل کشور را چه چیزهایی میدانند و برای حل این مسئله دقیقاً چه ایدهای دارند؟ در این صورت نامزد باید ایده خود را شفاف مطرح کند که این ایده او از سوی کارشناسان و متخصصان به راحتی قابل نقد و بررسی است و در ادامه نیز در صورت ورود فرد به مجلس، باید گزارشهای منظمی به مردم از پیگیری ایده خود ارائه کند. چنین رویکرد و روشی است که میتواند به شکلگیری یک مجلس کارآمد کمک اساسی بکند؛ ضمن اینکه این شیوه از رقابت میتواند موجب شکلگیری امیدواری جدی در مردم شود و مشارکت را هم ارتقا دهد.
به نظر شما مجلس مطلوب ناظر به چشماندازها و اسناد بالادستی باید شامل چه ویژگیهایی باشد و کدام اهداف را دنبال کند؟
مجلس شورای اسلامی به منزله یکی از سه قوه کشور، رکن مهمی در حکمرانی محسوب میشود، به ویژه با عنایت به اینکه از یک نقش نظارتی برخوردار است و میتواند از آنها تحقیق و تفحص کند. همچنین با عنایت به اینکه نمایندههای ویژه در بسیاری از نهادها، از جمله صداوسیما حضور دارند و نیز دستکم سهم مهمی از نهادهایی مانند شورای نگهبان را هم انتخاب میکند، از ویژگیهای منحصر به فردی برخوردار است که شاید دو قوه دیگر از این منظر فاقد آن باشند.
در واقع مجلس شورای اسلامی دو کارکرد اصلی دارد اول؛ جهتگیریها و ریل حرکت قوای دیگر را در چارچوب قانون اساسی و سیاستهای کلی تعیین میکند و دوم؛ نقش نظارتی بر اجرای قوانین دارد؛ بنابراین ارگان بسیار مهم و به معنای واقعی کلمه «در رأس امور» است.
«مجلس مطلوب» مجلسی است که بتواند دو کارکرد اصلی خود را به بهترین نحو انجام دهد؛ اما درباره چگونگی تحقق این مهم باید گفت، مجلس متشکل از ۲۹۰ نماینده است که مجموع ویژگیهای آنها باید سازنده یک مجلس تراز برای انقلاب اسلامی باشد. در واقع، باید مجلس «عصاره فضایل ملت ایران» باشد تا بتواند در تراز انقلاب اسلامی عمل کند. یک نماینده مجلس اولاً باید آرمانها و چارچوبهای انقلاب اسلامی را به منزله یک پدیده منحصربه فرد و تاریخی، که رسالتهای جهانی برای خود قائل است، بشناسد و به نحو «وجودی» با این آرمانها و ایدههای جمهوری اسلامی عجین باشد. شجاعت، اخلاص، ایثارگری، انقلابیبودن، صراحت، ضد ظلم و طرفدار مستضعفان بودن، مردمدار بودن، حریص نبودن، سبک زندگی منطقی داشتن، غیور و بصیر بودن و ویژگیهایی از این قبیل صفات لازم برای یک نماینده مجلس است.
یک نماینده تراز مجلس شورای اسلامی، به جز ویژگیهای شخصیتی که بسیار هم ضروری است، به لحاظ معرفتی هم باید دستکم یکی از دانشهای لازم برای حکمرانی را با توجه به تنوع حوزهها در مجلس، در حد تخصص یا خبرگی داشته باشد تا بتواند تصمیمات عقلانی بگیرد. همچنین در کنار «دانش» باید اشراف جدی به مسائل روز و همچنین تاریخ این کشور، فرهنگ، مناسبات و مراودات لازم داشته باشد. یک نماینده تراز مجلس شورای اسلامی باید بداند که در خط مقدم مجاهدت است؛ از این رو مجهز به سلاح دانش، اشراف و تدبیر و با ویژگیهای شخصیتی که گفته شد، از جمله شجاعت و صراحت، برای کشور و اسلام و مردم مشکلگشایی، خطشکنی و ریلگذاری کند.
سؤال آخر اینکه الگوی مطلوب تعامل مجلس با دولت و دستگاه قضا برای پیشبرد اهداف کشور چیست؟در واقع نقش مجلس نسبت به دولت و قوه قضائیه باید چطور باشد، چه کارهایی انجام دهد و چه انتظاراتی باید داشت؟
به نظر میرسد شرح وظایف، اختیارات و مسئولیتهای هریک از قوا در قانون اساسی مشخص شده و اگر هر یک از این دستگاهها به حیطه وظایف خود آگاه و به آن پایبند باشند و هر فردی روحیه دیکتاتوری را در خود بکشد، مشکل خاصی در تعامل قوا به وجود نخواهد آمد. مشکلاتی که معمولاً بروز میکند، ناشی از رشد یا عدم رشد سیاسی برخی اشخاص است؛ از این رو در این حوزه باید فرهنگ حکمرانی در کشور از طریق رسانهها و افکار عمومی تقویت شود و یک «نظارت جمهور» شکل بگیرد؛ یعنی رسانهها و افکار عمومی از طریق رسانههای خرد بر این موضوع نظارت ویژه کنند تا هر دستگاهی وظیفه خود را به درستی انجام دهد.