وحشت ناشی از کرونا مدتها پیش از ویروس این بیماری از طریق رسانهها وارد ایران شده بود و این روزها که مسئولان کشور ورود این بیماری را نیز رسماً تأیید کردهاند، لازم است متصدیان امر، نسبت به مدیریت افکار عمومی در این باره توجه ویژهای داشته باشند. در برنامهریزی برای جلوگیری از تصویرسازیهای غلط، مقوله کرونا را نباید به صورت نقطهای دنبال کرد، بلکه این خبر، به عنوان قطعهای از پازل «اخبار بد» و نابسامانیها در ایران از سوی رسانههای برونمرزی دنبال میشود که القاکننده ناامیدی از شرایط زندگی مردم ایران است. مسائلی همچون گرانی بنزین، سقوط هواپیما، شیوع کرونا حتی احتمال درگذشت محمدرضا شجریان همگی قرار است در یک کانال واحد با یکدیگر همافزایی داشته باشند و یک پیام واحد را القا کنند. در همین راستا، موارد زیر را میتوان محورهای القائی رسانهها در مقوله ویروس کرونا دانست که لازم است در راستای اصلاح یا مقابله با آنها برنامهریزی شود:
ایران سیویکمین کشوری است که به طور رسمی ورود کرونا را اعلام کرد، اما چنین رفتارهای خشن و قرنطینههای گستردهای غیر از چین در هیچ یک از 29 کشور دیگر گزارش و مشاهده نشده است. در عین حال، انتشار وسیع این تصاویر در چین، عامل مؤثری در دامن زدن به وحشت عمومی است؛ در همین راستا «بیبیسی» و «ایران اینترنشنال» با استفاده از برخی تیترها سعی در همسانسازی ایران و چین دارند؛ مانند: «ایران دومین قربانگاه کرونا در جهان بعد از چین». این رسانهها در عین حال تأکید دارند که: «ایران اولین کشور در خاورمیانه است که ویروس کرونا به طور گسترده در آن شیوع پیدا کرده.» به نظر میرسد لازم است رسانهها ضمن تشریح علت شیوع گسترده این ویروس در چین و رفتارهای مقامات این کشور در مقابله با آن، تصمیمات اتخاذشده در کشورهای دیگر در این زمینه را مرور کنند.
به نظر میرسد بازی رسانهای درباره شدت خطرناک بودن کرونا و آمار کشتهشدگان این بیماری به شکل مبالغهآمیزی در حال پیگیری است. در حالی که طبق اعلام سازمان بهداشت جهانی، این بیماری تنها 3 درصد احتمال مرگ و میر دارد و بسیاری از بیماریهای همخانواده آن، همچون ابولا و آنفولانزا تا 80 یا 90 درصد مبتلایان خود را به کام مرگ میبرند.طبق برخی آمارها در حد فاصل مهرماه تا دیماه امسال، 880 نفر آنفولانزا گرفتند و 103 نفر بر اثر این ویروس فوت کردند، اما نه ماسک گران شد و نه احساس بحران در جامعه شکل گرفت.
انسانساخته بودن این ویروس نیز محور دیگری است که در شبکههای اجتماعی کمابیش دنبال میشود و این ویروس را در قالب یک سلاح بیولوژیک معرفی میکند، حتی عدم ابتلای کودکان نیز شاهدی بر همین مدعا قلمداد میشود. ایجاد آرامش عمومی در این قبیل گمانهزنیها، از مواردی است که باید به طور جدی در دستور کار رسانهها باشد. حتی اگر کرونا یک عامل ساخته بشر باشد، بررسی آن در این مقطع زمانی بر عهده مسئولان امر است و گسترش این مباحث در سطح افکار عمومی فقط عاملی برای ایجاد وحشت عمومی است.
رسانههای غربی تلاش میکنند ایران را یک عامل جدی در گسترش و شیوع این بیماری معرفی کنند تا از این طریق بر روابط دیپلماتیک و انزوای این کشور تأثیرگذار باشند. تأکید فراوان بر ناتوانی دولت ایران نسبت به کنترل این بیماری نیز قطعه دیگر همین پازل است تا بتواند افکار عمومی را نسبت به این گزاره اقناع کند. در همین زمینه «ایران اینترنشنال» نوشت: «روز پنجشنبه، مقامهای بهداشتی در کانادا و لبنان اعلام کردند دو مسافری که بهتازگی از ایران وارد این کشورها شدهاند، به ویروس کرونا مبتلا هستند. بنا بر گزارشها، هیچ کدام از این افراد طی ماههای گذشته به چین سفر نکردهاند.» همچنین این رسانه نوشت: «دیشب هم مسئول امور بهداشتی استان بریتیش کلمبیا در کانادا گفت که یک زن سیساله که از ایران به کانادا آمده، مبتلا به ویروس کرونا تشخیص داده شده و تحت مراقبت قرار گرفته است. این زن هفته گذشته از ایران به کانادا سفر کرده و مقامات بهداشتی مشغول بررسی مسافران هواپیما و تماسها و معاشرتهای او در این مدت هستند.» در ادامه همین روند طبق روایت رسانهها با شیوع ویروس کرونا در ایران و مرگ چند نفر، عراق و کویت پروازهای خود را به ایران متوقف کردهاند. ترکیه هم اعلام کرده است از غروب یکشنبه هر ایرانی که «کارت سلامت» نداشته باشد، اجازه ورود به ترکیه را نخواهد یافت.
خط مشترکی که از مدتها قبل و تقریباً همزمان با شیوع این بیماری در چین، از سوی برخی فعالان شبکههای اجتماعی نیز دنبال میشد، تأکید بر عدم صداقت جمهوری اسلامی در بیان واقعیتهای کرونا در ایران بود. تعداد مبتلایان و کشتهشدگان در ایران و تأخیر در اعلام آن مواردی است که این روزها نیز به شکل پررنگتری دنبال میشود، به طوری که «بیبیسی» نقل میکند: «محمود صادقی، نماینده مجلس، در صفحه توئیتر خود مقامها و دستگاههای مسئول در ایران را به پنهانکاری متهم کرد و در صفحه توئیتر خود نوشت که پس از پنهانکاری درباره کشتهشدگان اعتراضات آبان، سه روز دروغگویی درباره شلیک به هواپیمای اوکراینی، حالا شیوع یک بیماری مسری را پنهان میکنند. رسانههای داخلی با مصاحبههای مداوم با مسئولان امر و بیان جزئیات ماجرا از کانالهای مختلف و منابع خبری متعدد، باید شفافیت لازم را برای از بین بردن این شائبه و همچنین جلوگیری از گسترش شایعات در دستور کار قرار دهند.
مطالبه گسترده تعطیلی عمومی در میان رسانههای غربی و شبکههای اجتماعی و در امتداد آن در میان مردم در حال شکلگیری است که نتیجه آن مختل شدن روند اجرایی و زندگی طبیعی مردم است و میتواند به شکلگیری یک وضعیت بحرانی در کشور دامن بزند و افراط در این امر به بهانه رعایت مسائل بهداشتی میتواند برخی آثار روانی و امنیتی به دنبال داشته باشد؛ برای نمونه «بیبیسی» نوشت: «با وجود احتمال آلوده شدن برخی اعضای شورای شهر تهران به ویروس کرونا، سخنگوی شورای شهر اعلام کرد این نهاد تصمیمی برای تعطیلی نگرفته است.» همچنین این مسئله در روز برگزاری انتخابات نیز به طور جدی دنبال شد و «ایران اینترنشنال» نوشت: «سرایت ویروس جدید کرونا به خارج از چین، برخی کشورهایی که برنامه برگزاری انتخابات سراسری داشتهاند، را مجبور به برنامهریزی و در نظر گرفتن تمهیدات ویژهای کرده است، اما ایران میگوید در مورد برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی در روز جمعه «ملاحظه خاصی» وجود ندارد.» هر چند تصمیمگیری درباره تعطیلی برخی اماکن عمومی، همچون سینماها و مدارس بر عهده وزارت بهداشت و دیگر نهادهای مسئول است و ممکن است تا حدی در کنترل شیوع بیماری مؤثر باشد، اما مختل شدن روند زندگی عادی مردم میتواند تبعات بیشتری را به دنبال داشته باشد.
کمبود کیتهای تشخیص کرونا در ایران که ناشی از تحریم کشورمان است، یکی از خبرهای پرتکرار در این روزهاست که سمی دارد ناتوانی ایران در کنترل این بیماری را به افکار عمومی پمپاژ کند. مسئله اختلاف آمار مبتلایان نیز به همین خط خبری پیوند میخورد و مرتباً اخباری منتشر میشود که در فلان شهر کیت تشخیص وجود نداشته و آزمایشها به شهرهای بزرگتر ارسال شده است و موجب از دست دادن زمان برای تشخیص و درمان بیماری خواهد شد. اینکه در واقع امر چنین مشکلاتی تا چه حد صحت دارد، مسئله دیگری است، اما گزارش مستمر از روند اقدامات و تصمیمات مسئولان امر در راستای جبران کاستیهای موجود، یکی از اقدامات ضروری از سوی رسانهها در مقطع فعلی است.