1-امروز گنجینه ماندگار و معیار شناخت و پایهگذاری هرگونه سیاستورزی در عرصههای حاکمیتی، بهویژه سیاست خارجی، در صحیفه بابرکت امام خمینی(ره) گردآورده شده است. امام(ره) به عنوان سیاستمدار آگاه بر شئون ملت و کشور و با تمام ویژگیهای نیابت امام عصر(عج)، مسیری را برای انقلاب، سیر تکاملی آن و چگونگی تعامل با عرصههای خارجی، ملل مسلمان و کشورهای جهان ترسیم فرمودند که استمرار و پافشاری بر آن اصول و اهداف، صلاح، خیر و آیندهای روشن را تضمین میکند. انقلاب اسلامی با این نگاه و سیر در صراط مستقیم رهنمودهای امام(ره) میتواند منشأ عزت، برکت، سربلندی، اقتدار دستیافته حتی زمینهساز دگرگونی عرصههای جهانی و مکاتب مرسوم مناسبات بینالمللی شود که قدرتهای مسلط و استکباری آن را حمایت میکنند و رواج میدهند؛ مسئلهای که موجب امیدبخشی به ملل اسلامی و مستضعف است.
2-اصالت حق، عدل و اخلاق در سیاست، دقیقاً همان چیزی است که نظریههای روابط بینالمللی واقعگرا و پایه نظام استکباری را به چالش کشیده و جوهر سیاست خارجی از منظر امام خمینی(ره) است. نظام جهانی و اغلب نظامهای سیاسی جهان بر همین پایه، دیکتاتوری ضد بشری را مبنای قدرت خود قرار دادهاند و به همین دلیل، سیاست خارجی و دیپلماسی مطلوب از منظر امام راحل از ریلگذاری متفاوتی برخوردار است و در مقابل این دیکتاتوری جهانی و ضد انسانیت قد علم میکند.
3-پایه مناسبات از نگاه امام(ره) بر نفیسبیل استوار است که سلطه کافر بر مسلمان را در هیچ عرصهای مجاز نمیداند و عزت را از آن خدا، رسول او و مؤمنان و نیز اسلام را دین برتر میداند و با نفی ظلم، از مظلوم حمایت میکند و با رویکرد نه شرقی و نه غربی، سلطه استکباری را فاقد وجاهت و مشروعیت میداند و در مقابل آن، به استقلال ملل، اصالت فرهنگ، اخلاق اسلامی و انسانی، وحدت اسلامی و انسانی، همزیستی اسلامی_ انسانی، حق و عدل تأکید میورزد. از نگاه امام(ره)، این مکتب انقلابی از طریق صدور تجربه انقلاب اسلامی به دیگر ملل، نفی سلطهگری و سلطهپذیری، دفاع از کیان و ملل اسلامی و مستضعف، احترام متقابل ملل و دول، نفی ظلم و حمایت از مظلوم، سیاست نه شرقی و نه غربی و با مقابله ابدی و مستمر با استکبار جهانی و صهیونیسم تحقق مییابد و رستگاری ملل را تضمین میکند.
4-این سیاست خارجی ترسیمشده از سوی امام راحل از مسیر دیپلماسیهای رایج و چارچوبهای مشروعیتدهنده به نظامهای دیکتاتوری جهانی و کشورها قابل تحقق نیست و به همین دلیل، مخاطب اصلی سیاست و دیپلماسی از نگاه امام(ره)، مردم مسلمان و مستضعف بودند و دیپلماسی رسمی کشور باید در خدمت این نگرش و سیاستهای پایه قرار گیرند؛ اگر چنین عمل نشود، تعارض با جوهر تفکر و سیاست امام(ره) فرسایشدهنده ظرفیتهای انقلاب اسلامی و موجب تأخیر در تحقق اهداف امام خمینی(ره) خواهد بود.
5-دیپلماسی رایج جهانی، یعنی همزیستی و پذیرش مشروعیت نظام ظالم فعلی در جهان، حتی دوگانه انقلاب اسلامی و استکبار جهانی ضد بشری را در دستگاه دیپلماسی کشور ریشهدار میکند. ترویج و دنبالهروی از لیبرالیسم فاسد، نه تنها انقلاب اسلامی، بلکه به مردم ایران، ملل اسلامی و دیگر ملل مستضعف کمک نخواهد کرد. بر این اساس، دستگاه دیپلماسی کشور به میزانی که از تفکر امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی فاصله بگیرد، در خدمت نظام ظالم استکباری درمیآید و کارنامه زیانباری را برای مردم و کشور رقم میزند و در مقابل آن، پایبندی به اصول و اهداف امام خمینی(ره) که همواره از جانب رهبر معظم انقلاب به آن تأکید شده یا از سوی سربازانی همچون سردار شهید قاسم سلیمانی دنبال و با خونشان امضاء شده، موجب عزت، اقتدار، امنیت و تحقق منافع ملی و منطقهای ایران عزیز و ملل اسلامی و مستضعف شده است و نور امید، عزت و قدرت را در دل دیگر امتهای مسلمان و مستضعف حتی غیر مسلمان تابانده و الگوی پیروزی، آزادی و استقلال قرار گرفته است.