صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  نگاه >> گزارش
تاریخ انتشار : ۰۷ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۲:۲۱  ، 
شناسه خبر : ۳۲۲۷۳۳
بازخوانی  انتظارات امام خمینی(ره) از رسانه‌ها

نویسندگی، واجب کفایی است

«نویسندگان در هرجا که هستند، چه در حوزه‏های علمیه و چه در دانشگاه‏ها و چه در سایر جاها هستند، باید با گفتار خودشان و نوشتار خودشان به این کشور خدمت کنند. عذر نیست برای آنها که چون من وارد یک شغلی نیستم، پس نویسندگی هم نکنم. شغل، امروز یک امری است که برای آن اشخاصی که شایسته هستند و ایران احتیاج به آن شغل‏ها دارد، واجب کفایی است.»

 

آزادی در چارچوب قانون

«سمت و سوی مطبوعات باید خدمت باشد. مطبوعات باید همیشه در خدمت اسلام عزیز و مردم و کشور باشند و آزادى‌ها در حدود قوانین مقدس اسلام و قانون اساسی به بهترین وجه تأمین شود.»

 

تقویت روحیه انقلابی

«شما حضرات آقایان که در پیروزی انقلاب سهیم بودید و اسلام و ایران مال خودتان است، سعی کنید قلم‌ها و زبان‌های‌تان در خدمت انقلاب و به ثمر رسیدن آن‌ـ که آزادی و استقلال در سایه جمهوری اسلامی و زیر پرچم توحید و اسلام بزرگ است‌ـ باشد. سعی کنید روحیه ملت را تقویت نمایید و در مقابل فحاشى‌های منحرفین که برای تضعیف روحیه ملت است، بى‌دریغ فعالیت نمایید و از تضعیف اشخاص و یا گروه‌هایی که در خدمت جمهوری اسلامی هستند و تضعیف آنان مستقیماً خدمت به جهان‌خوارانی است که در کمین نشسته‏اند تا از قلم‌ها و زبان‌های شما بهره‏گیری کنند، بپرهیزید. انصاف نیست که جوانان عزیز اسلام از ارتش و سپاه و ژاندارمری و بسیج و شهربانی گرفته تا گروه‌های جانباز عشایر و عزیزان شهرها و روستاها در سراسر کشور در خدمت اسلام و مسلمین خون خود را نثار و جان خود را فدا کنند، ما در کناری بنشینیم و با قلم‌ها و زبان‌های خود قلب نورانی آنان را آزار دهیم. انصاف دهید که ما برای اسلام و کشور اسلامی خود چه کرده‏ایم و این جوانانِ عزیزِ از خود گذشته، از دانشگاهی تا روحانی و از روستایی تا شهرستانی و از کارگر تا بازاری، چه کرده‏اند. از اول انقلاب تاکنون تمام رنج‌ها و زحمت‌ها و جانبازى‌ها بر دوش این طبقات بوده است و آنان ولی نعمت ما بوده‏اند.»

 

پرهیز از تضعیف قوای مسلح

«انصاف نیست که جوانان عزیز اسلام از ارتش و سپاه و ژاندارمری و بسیج و شهربانی گرفته در سراسر کشور در خدمت اسلام و مسلمین خون خود را نثار و جان خود را فدا کنند، ما در کناری بنشینیم و با قلم‌ها و زبان‌های خود، قلب نورانی آنان را آزار دهیم.»

 

بسیج ملت‏ها را علیه ستمگران

«در این دنیای مسموم که نفس کشیدن در آن مرگ تدریجی است، تکلیف ملت‏های در بند این ابرقدرت‏ها و انگل‏های آنان چیست؟ باید بنشینند و این صحنه‏های جنایتکار را تماشا کنند و با سکوت مجال دهند که دنیا در آتش بسوزد؟ آیا روحانیون، نویسندگان، گویندگان، روشنفکران، متفکران از هر ملت و مذهب که هستند، در این زمان تکلیفی انسانی، مذهبی، ملی و اخلاقی ندارند و باید نقش تماشاگر را در کشورهای خود ایفا کنند؟ و یا آنکه باید این سران و سردمداران با گفتار و نوشتار خود، ملت‏های مظلوم در بند را بسیج کنند تا ستمگران را از صحنه خارج نمایند و حکومت را به دست مستضعفان بسپارند؛ چونان که در ایران با همت ملت بزرگوار شد.»

 

دانشگاه رسانه ملی

«باید جدی بگیرید مسائل را، از آن هزل و شوخی. و عرض می‏کنم که [از] مسائل غیر جدی برگردید به آن مسائل جدی. مملکت‌تان را اداره کنید، خودتان باید اداره کنید. دستگاه تلویزیون یا دستگاه رادیو که آموزنده باید باشد، قدرت بدهد به جوان‌های ما. جوان‌های ما را نیرومند کند. نباید دستگاه تلویزیون جوری باشد که ده ساعت موسیقی بخوانند؛ جوانی که نیرومند هست، از نیرومندی برگردانند به یک حال خُمار و به یک حال خَلْسَه؛ مثل همان تریاک می‏ماند. این‌ هم انقدر با او فرق ندارد؛ این یک جور خلسه می‏آورد، آن یک جور خلسه می‏آورد... و همین طور رادیو یک دستگاهی باشد برای آموزندگی، پرورش یک ملتی. با رادیو و تلویزیون از همه چیز بهتر می‏شود پرورش داد مملکت را؛ برای اینکه رادیو و تلویزیون هم مُلّا و یک آدمی که سواد دارد، از او استفاده می‏کند، هم آن کسی که هیچ سواد ندارد.»

 

انحراف‌زدایی

«وضع کشور را در گذشته دیدید که چگونه بود. تمام چیزها در جهت اسلام‏زدایی بود؛ خصوصاً مطبوعات که وضعی داشتند که اگر مهلت پیدا می‏کردند، طولی نمی‏کشید که همه چیز را از بین می‏بردند. امیدوارم با همت آقایان همه آن انحرافات از بین برود. مطبوعات باید یک مدرسه سیار باشند تا مردم را از همه مسائل، به‌خصوص مسائل روز آگاه نمایند و به صورتی شایسته از انحرافات جلوگیری کنند و اگر کسی انحرافی دید، با آرامش در رفع آن بکوشد. به طور کلی، مطبوعات باید یک بنگاه هدایت باشند؛ یعنی به صورتی که اگر دست مردم بیفتد، مردم هدایت شوند.»

 

معرفی درست اسلام واقعی

«ما که می‏گوییم اسلام را ما می‏خواهیم صادر کنیم، معنایش این نیست که ما سوار طیاره بشویم و بریزیم به ممالک دیگر. یک همچو چیزی نه ما گفتیم و نه ما می‏توانیم. اما آنکه ما می‏توانیم، این است که می‏توانیم به وسیله دستگاه‏هایی که داریم، به وسیله همین صدا و سیما، به وسیله مطبوعات، به وسیله گروه‏هایی که در خارج می‏روند، اسلام را آن‌طوری که هست، معرفی کنیم. اگر آن‌طوری که هست معرفی بشود، مورد قبول همه خواهد شد. بشر فطرتش یک فطرت سالم است، اگر یک چیزی را القا بکنند، روی فطرت سالم خودش قبول می‏کند و قدرتمندها از همین معنا می‏ترسند.»

 

بهره‌گیری از هنرمندان متعهد

رسانه‌های گروهی، به‌ویژه صداو‌سیما از گردانندگان و هنرمندان متعهد بخواهند تا در راه تربیت صحیح و تهذیب جامعه، وضعیت تمام قشرها را در نظر گرفته و راه و روش زندگی شرافت‌مندانه و آزادمنشانه را با هنرها و نمایشنامه‌ها به ملت بیاموزند و از هنرهای بدآموز و مبتذل جلوگیری کنند. ملت عزیز در طول 50 سال سیاه اخیر گرفتار مجلات و روزنامه‌های تخریب‌کننده و فاسدکننده نسل جوان و از آنها بدتر، سینماها و رادیوـ تلویزیون بود که با برنامه‌های خود، ملت را به حد وافر در آغوش غرب و غربزده‌ها غلتانید و ضررهای رسانه‌های گروهی از خرابى‌های توپ، تانک‌ها و سلاح‌های مخرب بالاتر و بدتر است؛ چه که ضررهای سلاح‌ها، گذراست و ضررهای فرهنگی، باقی و به نسل‌های بعد انتقال پیدا مى‌کند... اگر به طور قاطع با آنان برخورد نشود، خطر، ولو در درازمدت، کشور را تهدید مى‌کند و سهل‌انگاری در این امور ساده‌اندیشی است.»

 

ندادن اجازه نشر به مطبوعات فاسد

«اکنون وصیت من به مجلس شورای اسلامی در حال و آینده آن است که نگذارند این دستگاه‏های خبری و مطبوعات و مجله‏ها از اسلام و مصالح کشور منحرف شوند و باید همه بدانیم که آزادی به شکل غربی آن، که موجب تباهی جوانان و دختران و پسران می‏شود، از نظر اسلام و عقل محکوم است و تبلیغات و مقالات و سخنرانی‏ها و کتب و مجلات بر خلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح کشور، حرام است و بر همه ما و همه مسلمانان جلوگیری از آنها واجب است. و از آزادى‌های مخرب باید جلوگیری شود، و از آنچه در نظر شرع حرام و آنچه بر خلاف مسیر ملت و کشور اسلامی و مخالف با حیثیت جمهوری اسلامی است، به ‏طور قاطع اگر جلوگیری نشود، همه مسئول می‏باشند.»

 

حفظ آرامش کشور

«ما الآن در ایران احتیاج به آرامش داریم. اگر ما بخواهیم که این نهضت پیروز بشود، باید ما آرامش این مملکت را حفظ بکنیم. باید همه قشرها متوجه باشند که آرامش را حفظ کنند... تلویزیون باید ارشاد بکند، رادیو باید ارشاد بکند، روزنامه‏ها باید ارشاد بکنند، روزنامه‏ها نباید یک چیزهایی را که موجب تهییج مردم است و موجب انحراف مردم است، در آنجا بنویسند. رادیو نباید این کار را بکند، باید ارشاد بکند. و در عین حال مردم را متوجه به این بکنند که ما دشمن داریم و دشمن دنبال این است که تشنج پیدا بشود. باید از تشنج‏ها جلوگیری کرد و باید آن اشخاص منحرف را ارشاد کرد و اگر ارشاد نشدند، آنها را منزوی کرد، بی‏اعتنایی کرد به آنها. هر دفعه‏ای که شما یک طوری بکنید که با شدت رفتار کنید، آنها مظلومیت به خودشان می‏دهند و برای ما ضرر دارد. باید هم مسائل را گفت و هم آرامش را حفظ کرد، هم مطالب را مردم بدانند، گویندگان باید بگویند و هم آرامش را باید حفظ بکنند.»

 

تفرقه نیفکنید

«لازم است جوان‏های متعصب و طلاب تازه‌کار از زبان و قلم خود جلوگیری کنند و در راه اسلام و هدف مقدس قرآن از اموری که موجب تشتت و تفرقه است، خودداری نمایند.»

 

بهره گیری از نیروهای متعهد

«ملتی که برای اینکه از زیر این سلطه‏ها خارج شود، آن‌قدر مجاهده کرده است، آن‌قدر جوان داده است، آن‌قدر زحمت کشیده است، یک وقت می‏بینید راه مجله، راه مطبوعات، راه رادیو تلویزیون، نطق‏ها و همه آن چیزهایی که الآن هست، به واسطه ورود اشخاصی که خلاف آن چیزی که مسیر ملت است، عمل می‏کنند، منحرف شده و شما بعداً متوجه آن می‏شوید. این از مسائل مهمی است که توجه به او لازم است و اغماض از آن جایز نیست.»

 

قلم در خدمت تربیت بشر باشد

«قلم به دست بگیرند برای تربیت بشر. آن‌قدری که بشر از قلم‌های صحیح نفع برده است، از چیزی دیگر نبرده است و آن‌قدر که ضرر کشیده است، از چیزهای دیگر ضرر نبرده است. قلم‌ها و بیان‏ها با مغزهای مردم رابطه دارند. اگر قلم‌ها و بیان‏ها و علم‏ها و تعلیم‏ها و آموزش‏ها برای خدا باشد، مغزها را الهی تربیت می‏کنند و اگر برخلاف این باشد، مغزها، مغزهای غرورمند، مغزهای طاغوتی از آن پیدا می‏شود.»

نام:
ایمیل:
نظر: