صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  نگاه >> یادداشت مخاطبین
تاریخ انتشار : ۰۸ تير ۱۳۹۹ - ۱۲:۳۳  ، 
شناسه خبر : ۳۲۳۲۲۸
پایگاه بصیرت / حسن حیدری

بازار ارز روند بسیار پیچیده‌ای به خود گرفته است و کارشناسان هیجانات و عوامل مؤثر در افزایش قیمت ارز را بنا به عوامل مختلفی بررسی می‌کنند. یکی از موضوعاتی که در این باره از سوی کارشناسان حتی مردم عادی بیان می‌شود، موضوع تأمین کسری بودجه دولت از محل افزایش نرخ ارز است که در جای خود قابل بحث و بررسی است، اما پرسش مهمی که در این میان پاسخ داده نشده، این است که آیا دولت از طریق بانک مرکزی برای افزایش نرخ ارز و استفاده از منابع افزایشی آن برای تأمین کسری خود تلاش می‌کند، یا عوامل زمینه‌ای دیگری به همراه بانک مرکزی در این میان نقش افزایش نرخ ارز را برعهده دارند. درباره دولت باید گفت هنگامی که قادر به فروش نفت نیست چنانکه براساس گزارش‌های بین‌المللی درآمد حاصل از فروش 200 تا 300 هزار بشکه نفت ایران به شدت کاهش یافته است؛ آیا ارزی برای عرضه کردن به بازار وجود دارد؟ یا اینکه دولت با اهدافی دیگر چون تأمین کسری بودجه بانک مرکزی را در تنگنا قرار داده است؟ یا عوامل زمینه‌ای دیگری در افزایش نرخ ارز مؤثر بوده‌اند؟

بی‌شک درموقعیتی به سر می‌بریم که بانک مرکزی ذخایر ارزی چندانی برای تزریق ارز به بازار ندارد،‌ شرایط دولت هم چندان با بانک مرکزی متفاوت نیست؛ دولت ارز چندانی برای فروش به بانک مرکزی و تبدیل آن به ریال ندارد تا به واسطه بانک مرکزی آن را به بازار تزریق کند. بر این اساس تأمین مالی دولت در شرایط کنونی فقط از راه رشد پایه پولی و استقراض از بانک مرکزی صورت می‌گیرد؛ این روش تورم‌زاست و کاهش ارزش پول ملی را به دنبال خواهد داشت؛ موضوعی که اثر آن را بر بازارهای مختلفی، از جمله بازار ارز شاهد هستیم؛ بنابراین دولت در شرایط فروش ارز نیست؛ برای نمونه اگر دولت سالانه از محل فروش ارز 4 میلیارد دلار درآمد کسب کند، قطعا با توجه به کسری‌های بودجه‌ای کشور این رقم، عددی نیست که بتواند پاسخگوی کسری بودجه دولت باشد؛ بنابراین دولت به صورت مستقیم نمی‌تواند از طریق افزایش نرخ ارز تأمین مالی شود. وقتی که دولت نفتی نمی‌فروشد و محصولات پتروشیمی در کمترین حد ممکن صادر می‌شود و ارز ناشی از صادرات آن با سختی‌ها و مشقت فراوانی وارد کشور می‌شود، نمی‌توان انتظار داشت در کمبودهای ارزی نرخ دلار ثابت بماند یا کاهش نیابد. قطعا این موضوع دور از انتظار است و پیش‌تر از این هم مشخص بود که دلار به سمت افزایش قیمت حرکت خواهد کرد. اگر دولت در شرایط فروش یک میلیون بشکه نفت، دلار حاصله را به بانک مرکزی گران‌تر می‌فروخت تا ریال بیشتری کسب کند، می‌شد گفت دولت به دنبال تأسیس کسری بودجه خود از طریق قیمت ارز است؛ اما دولت در حال حاضر ارزی برای فروش گران‌تر به بانک مرکزی در اختیار ندارد؛ از این‌رو عوامل زمینه‌ای، مانند تحریم‌ها، کرونا و بسته شدن مرزها، کاهش صادرات نفتی و به تبع آن کمبود شدید انتقال ارز به داخل کشور عواملی به شمار می‌روند که خواسته یا ناخواسته موجب افزایش قیمت ارز به دست بازار، دولت یا بانک مرکزی شده‌اند.

نام:
ایمیل:
نظر: