صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  نگاه >> گزارش
تاریخ انتشار : ۲۲ تير ۱۳۹۹ - ۱۳:۰۶  ، 
شناسه خبر : ۳۲۳۵۱۴

اجرای قانون  جامع حد نگار

نباید شعارگونه حرف بزنیم و باید به سمت حل ریشه‌ای مشکلات برویم و با برنامه‌ریزی و استفاده از تجربیات نخبگان، استادهای باتجربه کشور و تجربه کشورهای دیگر مشکلات را رفع کنیم. در بحث حاشیه‌نشینی چند مشکل وجود دارد؛ اولین نکته این است که این زمین‌ها برای دولت هستند که دولت‌ها باید بتوانند با اجرای طرح کاداستر(قانون جامع حد نگار) و سامانه ملی زمین، بحث مالکیت خود را تثبیت کنند تا این زمین‌ها تصرف نشوند. در این طرح در سندهای تک‌برگ مشخص می‌شود ملک برای چه کسی است؛ به عبارتی اموال و املاک مردم که دولت هم نماینده مردم است، حفظ می‌شود و از زمین‌خواری جلوگیری می‌شود. در وهله اول باید جلوی مهاجرت را با خدمت‌رسانی و فاصله‌گیری از بخشی‌نگری بگیریم. مسئله دیگری که در این بحث وجود دارد، این است که قوانینی ایجاد شود تا بحث مالکیت حل شود تا مردم خودشان در این مناطق ارزش افزوده ایجاد و سعی ‌کنند املاک‌شان را تبدیل به احسن کنند؛ چون در این صورت ملک‌شان سند دارد؛ بنابراین با حل مشکل سند و زیرساخت‌ها، یک بار برای همیشه جلوی توسعه مهاجرت و حاشیه‌نشینی را بگیرم. گفتنی است، بخشی از حاشیه‌نشینی از روی احتیاج است؛ اما بخش دیگر مربوط به افراد سودجو و زمین‌خوار است که اینها دیگر مردم عادی نیستند. این افراد زمین‌های حاشیه شهرها را تصرف و بعد به مردم واگذار می‌کنند، وگرنه مردم حاشیه‌نشین همین‌هایی هستند که دل در گروی این نظام دارند؛ از این رو باید جلوی افراد زمین‌خوار و سودجو هم گرفته شود. فراتر از این باید جلوی توسعه حاشیه‌نشینی گرفته و حد و مرز اینها بسته شود، سپس مشکل اسنادشان با طی شدن تشریفات قانونی حل شود و این املاک دارای هویت رسمی شوند؛ دیگر اینکه، دولت‌ها باید در بحث عمران، آبادانی و زیرساخت‌های مناطق حاشیه‌نشین سرمایه‌گذاری انجام دهند؛ چرا که از عهده شهرداری‌ها خارج است. وقتی آن مناطق از نظر بافت شهری و خدماتی دارای حداقل امکانات شوند و درگیر مسائلی، نظیر آب، برق و گاز نباشند، سبب می‌شود خدمات و کیفیت زندگی بالا رود که در این صورت مسائل اجتماعی و فرهنگی این مناطق حل می‌شود.

مجتبی یوسفی

 

مدیریت مردم‌محور

معتقد هستم ایجاد پایگاه خدمات اجتماعی با رویکرد مددکاری جامعه‌ای در این مناطق بهترین بستر برای کاهش پیامدهای آسیب‌های اجتماعی در این مناطق است. وقتی در جایی ورود پیدا نکنید، مشکلات مزمن و مدیریت سخت می‌شود. خراب کردن و از بین بردن مناطق حاشیه‌ای فقط پاک کردن صورت مسئله است و افراد این مناطق به حاشیه دیگر شهر انتقال پیدا می‌کنند و پخش می‌شوند؛ به همین دلیل در دنیا نیز رویکرد ادغام، تلفیق و جابه‌جایی آخرین راهی است که انتخاب می‌شود، حتی در سند کشور ما نیز همین‌طور است. بنده با استفاده از تخصص و تجربیات خود در این حوزه، می‌گویم باید با استفاده از مددکاران اجتماعی با رویکرد غیردولتی و استفاده از مردمی که در این محلات زندگی می‌کنند، پایگاه خدمات اجتماعی در این محلات ایجاد شود و با مردم در ارتباط بود. مردم این مناطق شهروند ما هستند و نباید قربانی برخی نگاه‌ها شوند؛ به همین دلیل به رویکرد تلفیق و انسان‌مداری توجه می‌شود. در سند احیا، بهسازی، نوسازی و توانمندسازی بافت‌های فرسوده و محلات ناکارآمد مصوب سال ۱۳۹۳، تعداد سازمان‌های همکار بیشتر شد تا بتوان به هویت‌بخشی این مناطق بیشتر کمک کرد و از ظرفیت همه سازمان‌ها استفاده شود. در این سند آمده است تا سال ۱۴۰۴، این مناطق باید حداقل، خدمات متوسط عمومی را دریافت کنند. اگر همه مردم حد متوسط خدمات را دریافت کنند، احساس بیگانگی نمی‌کنند؛ چرا که وقتی چنین احساسی پیدا کنند، هم‌بستگی اجتماعی وجود نخواهد داشت و سرمایه اجتماعی به پایین‌ترین حد خود می‌رسد که می‌تواند پیامدهای امنیتی سیاسی هم داشته باشد؛ بنابراین کاری که باید انجام شود، این است که رویکردهای انتظامی، سیاسی و بولدوزری را به حداقل برسانیم؛ چیزی که این مناطق به آن نیاز دارند، بالا بردن شاخص‌های رفاه اجتماعی و دسترسی مردم به خدمات عمومی است. با گسترش فعالیت‌های اجتماعی، آموزشی و بهداشتی، تردد در این مناطق بیشتر می‌شود و همین حضور موجب می‌شود این مناطق از بن‌بست خارج شوند و امنیت افزایش یابد. همچنین تشکیل گروه‌های خودیار محله‌ای می‌تواند مهم باشد؛ چراکه مردم این مناطق شرایط فرهنگی خود را بهتر می‌دانند که می‌توان با این گروه‌ها که از خود مردم این مناطق هستند، ارتباط داشت و آنچه نیاز مردم است، باید برای ما هم مهم باشد؛ چون ممکن است نیازی که ما احساس می‌کنیم با نیاز مردم آنجا فرق داشته باشد. بردن اماکن اداری به این مناطق نیز می‌تواند موجب افزایش حمل‌ونقل و تردد به این مناطق شود که در نتیجه خارج کردن آنها از سکونت‌گاه‌های غیررسمی ایزوله را در پی دارد و آسیب‌های اجتماعی کمتر می‌شود. این اقدامات در یک بازه زمانی سه تا پنج ساله قابل انجام است و باید فضا و خدمات را بیشتر کرد. حق مردم است که خدمات داشته باشند و به نظر بنده باید خدمات خوب را ارائه کرد.

سیدحسن موسوی‌چلک

 

تشویق زندگی در شهرهای کوچک

تقویت شهرهای کوچک از مهم‌ترین اقداماتی است که می‌تواند مانع مهاجرت مردم به حاشیه شهرها شود، اما در کنار این، برای برطرف شدن مشکلات مناطق حاشیه‌نشین که اکنون در کشور هستند، باید شهرداری‌ها با در اولویت قرار دادن حل مشکلات این مناطق، نگارش، تصویب و اجرای طرح‌های ضربت، امکانات این مناطق را تقویت کنند؛ همچنین در کنار این می‌توان با طرح‌های تشویقی، مردم را ترغیب و تشویق کرد که به شهرهای کوچک برگردند.

مهرداد ویس‌کرمی

 

تشدید نظارت‌ها

متولیان و مسئولان باید درباره حاشیه‌نشینی از برخورد سطحی بپرهیزند و یافتن علت‌های حاشیه‌نشینی و راه‌های حل این موضوع بر اساس بررسی و پژوهش باید در دستور کار قرار گیرد. در این فرایند، وقتی به این نتیجه برسیم که مردم این مناطق از روستا مهاجرت کرده‌اند، باید این سؤال مطرح شود که چرا از روستا به حاشیه شهر آمده‌اند؟ پس حتماً مشکلی در روستا وجود داشته است و اگر در روستا حداقل امکانات معیشتی، رفاهی و بهداشتی وجود داشت، شاید روستای زیبا و آرام خود را ترک نمی‌کردند که در حاشیه یک شهر پرسر و صدا زندگی کنند. اگر به این مسئله ریشه‌ای نگاه کنیم، به یک جمع‌بندی می‌رسیم؛ گام بعدی این است که مشخص شود متولی ایجاد امکانات مختلف در روستاها و شهرهای مهاجرفرست چه نهادها و سازمان‌هایی هستند؛ برای نمونه اگر روستایی مشکل بهداشتی دارد و در پی این مسئله مردم از آنجا مهاجرت می‌کنند، باید متولیان بهداشت پاسخگو باشند که چرا به مسائل بهداشتی آنجا توجه نشده است که خروجی آن منجربه یک تصمیم آسیب‌زا برای آن روستایی شود. این نکته در موارد دیگر نیز صادق است؛ اگر به این موضوع مسئله‌محور نگاه کنیم و به دنبال حل آن برویم، این معضل کاهش پیدا می‌کند؛ اما اگر فقط آمار دهیم و نهادها درباره آن به عنوان یک معضل اجتماعی با یکدیگر تعارف کنند یا غصه بخورند، مشکل حل نمی‌شود. نکته مهم‌تر در این زمینه بحث نظارت است؛ دستگاه‌های نظارتی باید دستگاه‌های متولی را بر اساس تعهدی که برای حل آن موضوع و مسئله دارند، رصد کنند. مجلس اولین و مهم‌ترین نهادی است که در این زمینه وظیفه دارد؛ البته در کنار خانه ملت، سازمان‌های نظارتی دیگر مثل سازمان بازرسی و دیوان محاسبات باید از نزدیک نظارت داشته باشند که تعهدی که دستگاه‌ها برای حل مسئله فلان روستا داده‌اند، چقدر عملی شده است، سپس مدیری را که برای رفع آن مسئله عمل کرده است، تشویق کنند و مدیر و مسئولی را که با وجود امکانات، نسبت به آن عمل نکرده است، از کار برکنار کنند. یکی از مشکلات ما، مدیران ناکارآمد و ضعیف هستند که می‌توانند معضلات متعددی را برای ما ایجاد کنند.

غلامرضا منتظری

 

قانونمندی حاشیه شهرها

اولین اتفاقی که باید بیفتد، این است که ما باید تمرکز خدمات و حمایت‌های خود را به سمت روستا و حمایت از ظرفیت‌های اشتغال در روستا تغییر دهیم؛ باید طرح جامع حمایت از اشتغال در روستا به صورت ویژه در دستور کار قرار گیرد تا مهاجرت معکوس از حاشیه شهرها به سمت روستاها محقق شود. دوم اینکه، نباید هیچ حاشیه شهری بدون پیوست فرهنگی شکل بگیرد. امروز، متأسفانه قانون جامعی برای شهرداری‌ها و برای توسعه مناطق شهری وجود ندارد و معمولاً مناطق شهری بدون پیوست‌های فرهنگی توسعه پیدا می‌کنند و آسیب‌های متعددی در حاشیه شهرها به وجود می‌آورند.باید حاشیه شهرهای پرمسئله در قالب یک قانون حمایت جامع از توسعه خدمات زیرساختی، بهداشتی و فرهنگی در حاشیه شهرها شناسایی شوند و به یاری خدا در فراکسیون‌های مربوطه درباره آنها بحث و گفت‌وگو شود. همچنین این مسئله در کمیسیون امور شوراها و شهرداری‌ها بیاید و روی آن بحث کارشناسی شود و حمایت‌های جدی در توسعه خدمات رفاهی، اجتماعی، سیاسی و زیرساختی در حاشیه شهرها مدنظر قرار بگیرد.

احمد راستینه

نام:
ایمیل:
نظر: