صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

صبح صادق >>  نگاه >> گزارش
تاریخ انتشار : ۰۵ مرداد ۱۳۹۹ - ۲۰:۴۳  ، 
شناسه خبر : ۳۲۳۷۴۸
بازنگاهی به قناعت؛ ثروتی که گاه آن را فراموش می‌کنیم
پایگاه بصیرت / حمیدرضا حیدری

بحث قناعت و سپاسگزاری از مباحثی است که اهمیت و تأثیر بسیار زیادی در زندگی و بینش انسان‌ها دارد. اگر در طول شبانه‌روز از افراد جامعه درباره اوضاع و احوال زندگی بپرسید، با دو نوع پاسخ مواجه خواهید شد. عده‌ای برای شما از مشکلات مختلف زندگی‌شان می‌گویند و عده‌ای دیگر با وجود سختی‌های فراوان، باز هم شکرگزار نعمات خداوند هستند. به طور قطع می‌توان گفت تعداد افرادی که در گروه اول قرار می‌گیرند، بسیار بیشتر از تعدادی است که در گروه دوم هستند. به زبان ساده و عامیانه اگر بخواهیم این موضوع را توضیح دهیم، باید بگوییم این روزها با هر کسی که صحبت کنی از زندگی و مشکلاتش شکایت دارد؛ فرقی هم نمی‌کند در چه سطحی از رفاه باشد یا چه درآمدی داشته باشد، فقیر و غنی و مشکل‌دار و بی‌مشکل، همه و همه از زندگی شاکی هستند؛ برای نمونه شخص نیازمند همه آرزویش این است که روزی ثروتمند شود، جالب اینجاست که همین شخص اگر روزی ثروتمند شود و باز از او درباره زندگی‌اش بپرسی، عوامل دیگری را دلیل نارضایتی‌اش برمی‌شمرد. در واقع یک عامل اصلی وجود دارد که موجب می‌شود همیشه از شرایطی که در آن هستیم، نارضایتی داشته باشیم، و آن آرزوهای دور و درازی است که در دل‌مان ریشه دوانده است. چشم و هم‌چشمی، قانع نبودن، فخرفروشی و عوامل دیگر سبب ایجاد این آرزوهای دور و دراز می‌شوند. شاید اگر نگاهی به زندگی مردم در دهه‌های اخیر داشته باشیم، متوجه ‌شویم با اینکه زندگی مردم در گذشته از سطح رفاه کمتری برخوردار بود، اما رضایت‌مندی افراد از زندگی‌شان بیش از حال حاضر بود. یکی از دلایلی که اکنون شاهد آن هستیم با وجود بالا رفتن سطح رفاه عمومی رضایت‌مندی کاهش پیدا کرده، شرایط اقتصادی و تبلیغاتی کشور است فرایندی که به ایجاد نیازهای کاذب و رشد تجمل‌گرایی در بین مردم منجر شده است. کسانی که تا ۱۰ یا ۲۰سال پیش اتومبیل نداشتند، حالا تلاش می‌کنند به‌روزترین اتومبیل‌ها را داشته باشند و برای رسیدن به این هدف از هیچ تلاشی فروگذار نیستند، و گاه شاهدیم همه زندگی‌شان را تحت‌الشعاع اهدافی از این دست قرار دهد. «شکر نعمت نعمتت افزون کند، کفر نعمت از کفت بیرون کند.» ناشکری کردن و راضی نبودن به نعمت‌هایی که داریم، موجب می‌شود شادی‌های‌مان را از دست بدهیم و این چیز کمی نیست؛ نعمت شاد بودن قطعاً نعمت کمی نیست و از دست دادنش به قیمت بی‌رنگ و لعاب شدن زندگی‌ها تمام می‌شود. اغلب مردم صبح تا شب به دنبال آرزوهای‌شان می‌دوند، اما زمانی که به آن می‌رسند، نمی‌توانند با شادمانی از آن استفاده کنند و از اینکه به آرزویی رسیده‌اند، لذت ببرند؛ شوربختانه باید گفت رسیدن به آرزوهای مادی، گاهی موجب مشکلات عدیده می‌شود؛ چراکه مراقبت از مادیاتی که برای حصول به آن سختی‌های فراوانی متحمل شده‌اند، خود مشکلی بزرگ و طاقت‌فرساست. مسئله دیگر هم این است که چنین افرادی روز و شب به خود تلقین کرده‌اند آنچه دارند به قدری نیست که باید داشته باشند؛ از این رو تمام لحظات عمر را صرف تلاش برای به دست آوردن مادیات می‌کنند و لذت زندگی کردن را از دست می‌دهند و موضوعی که درون‌شان غم ایجاد می‌کند. ناشکر بودن در زندگی یک بعد اجتماعی هم پیدا می‌کند. ممکن است افراد با دیدن یک فرد ناشکر و به تبع آن، ناشاد و همیشه غمگین به این نتیجه برسند اصلاً چه دلیل دارد روز و شب به دنبال هدف‌شان بدوند؟ طبیعی است فردی با دیدن ناشکری افرادی که با تلاش به جایی رسیده‌اند، از ادامه مسیر ناامید و ترمز ماشین پیشرفتش کشیده شود. شکر کردن و رضایت از شرایط موجب می‌شود همین چند صباح زندگی دنیایی به مذاق انسان شیرین شود. چه بسیارند انسان‌های فقیری که در خانه کوچک‌شان شادند و دارایی اندک‌شان را زیاد می‌پندارند، اما گروهی با تمام امکانات و ثروت مادی طعم زندگی را تلخ توصیف می‌کنند. شکرگزاری بسته به ثروت، مدرک و رفاه نیست؛ بلکه دیدگاهی است که فقط انسان‌های شایسته آن را تجربه می‌کنند.

نام:
ایمیل:
نظر: