عصر روز سهشنبه فاجعهای عمیق در صدر اخبار جهان قرار گرفت؛ فاجعهای که ناشی از انفجاری عظیم در بندرگاه اصلی بیروت بود. گذشته از خسارتهای جانی فراوان، این اتفاق تبعات عمیقی برای لبنان در پی خواهد داشت، ازجمله:
1ـ بندر بیروت در پی این انفجار به طور کامل نابود شد، درحالی که این بندرگاه، مرکز اصلی تأمین ارزاق و کالاهای ضروری لبنان بوده است و 70 درصد ازمراودات کالایی لبنان ازطریق این بندر صورت میگرفت؛ 2ـ ذخایر فراوانی از گندم، دارو و سایر مایحتاج مردم لبنان در انبارها و کانتینرهای این بندر نگهداری میشد؛ چرا که عمده توان انبارداری و ذخیرهسازی لبنان در بندر مذکور تعبیه شده بود؛ 3ـ بخش اعظمی از ساختار اداری لبنان و شهر بیروت در این منطقه جای گرفته بود که بر اساس گزارشهای اولیه نیمی از این منطقه به صورت کامل نابود شده است.
گذشته از خسارات این فاجعه، نکته مهم دیگری که توجه به آن ضروری است، شرایط مبهمی است که حکایت از این دارد که این اتفاق فراتر از یک رخداد سهلانگارانه است:
نخست: وجود این میزان از ماده ناپایدار و محترقه نیترات آمونیوم به مدت طولانی در انبار شماره 12 که فاقد تجهیزات امنیتی لازم، حتی یک نگهبان ساده بوده است، عجیب به نظر میرسد، تا جایی که میتوان گفت این انبار یک هدف بدون دردسر برای دشمنان لبنان، از جمله رژیم صهیونیستی بوده است؛ دوم: این مواد از کشتی روسس که از گرجستان به سمت موزامبیک درحال انتقال بوده، کشف و ضبط شدهاند؛ اما پس از طی روند اداری با وجود تذکرات متعدد، صاحبان این محموله که از ارزش بالایی نیز برخوردار بوده است، نسبت به انتقال آن هیچ اقدامی انجام ندادهاند؛ سوم: سلسله تحولات روزهای اخیر منطقه، از جمله انفجار در سایت هستهای نطنز، تلاش جنگندههای آمریکایی برای حادثهآفرینی برای هواپیمای ایرانی در خاک سوریه و به فاصله چند روز این اتفاق و گرفتن انگشت اشاره اتهام از سوی برخی رسانههای وابسته و معاند لبنانی و غیرلبنانی به سمت حزبالله از سناریویی پیچیده برای وارد آوردن ضربات جبرانناپذیر بر پیکره مقاومت حکایت دارد؛ چهارم: اظهار شادی بسیاری از مقامات رژیم صهیونیستی و آمریکا از این اتفاق؛ چرا که از سویی، آمریکا دنبال تشدید فشارها بر لبنان است که با این اتفاق، بیش از حد انتظار به مقصود خود رسید و رژیم صهیونیستی نیز به دلیل نگرانی از حمله تلافیجویانه حزبالله در پی به شهادت رساندن یکی از فرماندهان این گروه در وحشت به سرمیبرد که این اتفاق تا حدی از نگرانیهایش کاسته است؛ پنجم: در آخر نیز باید توجه داشت در ماههای اخیر شاهد اقدامات متهورانه و متعددی از رژیم صهیونیستی و آمریکا علیه محور مقاومت در ایران، سوریه، لبنان و عراق بودهایم، از ترور فرماندهان و حمله به پایگاههای این محور گرفته تا اقدامات خرابکارانه؛ اما آمریکا و رژیم صهیونیستی آنگونه که باید، جواب محکم و متناسب با اقدمات خود را دریافت نکردهاند؛ از اینرو شکی نیست پایان این اقدامات منوط به دریافت پاسخی دندانشکن و قاطع از سوی محور مقاومت خواهد بود.