«تحریم» و «تحریف» از جمله مباحثی به شمار میآیند که میتوانیم درباره آنها در ابعاد گوناگون صحبت کنیم؛ اما واقعیت این است که در سالهای گذشته بخشی از ناکارآمدیهای دولتی و کسانی که در موضع برنامهریزی و اجرا بودهاند، در اثر جنجالهایی که در ارتباط با تحریم صورت گرفته، گم شده و کمتر به آن توجه شده است. به نظر میرسد، موضوع تحریف به این معنا باشد که ما نباید کمکاریهای مدیریتی را پای تحریمها بنویسیم؛ زیرا بخشی از ناکارآمدیها در بدنه دولت وجود داشته و دارد و اتفاقاً بخشی از تحریمها به دلیل همین ناکارآمدیها کارساز شده است.
اگر آیندهنگریها، دوراندیشیها و مباحث پیشدستانه رخ میداد، بخشی از تحریمها به سرعت ناکارآمد میشد و میتوان گفت اگر این تحریف صورت نگیرد، میدانیم که مشکلات امروز جامعه ما، هم مربوط به درون جامعه و مدیریتهای آن میشود و هم مربوط به تحریمهاست. نه اینکه فقط کفه تحریمها را سنگین کنیم و به گونهای جلوه دهیم که گویی ما در اثر تحریم زمینگیر میشویم. در حالی که کشور ایران در سالهای گذشته هیچگاه زمینگیر نشده است، موانع و مشکلات را از پیش پای خود برداشته و دورانهایی سخت را از سر گذرانده است، بنابراین برای شکست تحریمها باید مراقبت کنیم تا تحریفهایی را که در سایه تحریم صورت میگیرد، به مثابه زنگارهایی که بر رخ جامعه مینشیند پاک کنیم.
در هر صورت نکته مهم این است که بدانیم اگر مدیریت کشور قویتر عمل کند و اگر دولت چابکتر، پیشدستانه و پیشروتر از این باشد که تا کنون بوده است، میتوانیم به سرعت تحریمها را که وزن آن زیاد هم نیست، از سر بگذرانیم.