صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  نگاه >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۱۰ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۵:۱۷  ، 
شناسه خبر : ۳۲۴۴۶۳
بررسی القاب امام حسین(ع) در زیارت عاشورا‌ـ 1
پایگاه بصیرت / سیدحسین خاتمی خوانساری

یکی از اوصاف زیارت عاشورا برای امام حسین(ع) «وِترالمَوتور» است. فرازی که می‌گوید: «سلام بر تو اى فرزند فاطمه(س) سرور بانوان جهانیان، سلام بر تو اى خون خدا، و فرزند خون خدا و اى تنهاى مظلوم.» معانی مختلفی برای این عبارت گفته شده است: «وتر» را به معنای تنها و «المَوتور» را جهت تأکید و لقب کسی که اطرافیانش را کشته‌اند و نتوانسته انتقام آنها را بگیرد، معنا کرده‌اند. از نظر معنا می‌توان این عبارت را دو گونه بیان کرد. ‌اول: تعریف علامه‌ مجلسی‌ که می‌گوید: «آن‌ حضرت‌ در عصر خود، در بین‌ تمام‌ بشر، در کمالات‌ تک‌ و منحصر به‌ فرد بوده‌اند»؛ دوم: تعریف عموم که می‌گوید: المَوتور یعنی جنایتی‌ اعم‌ از قتل‌، غارت‌، اسیری‌ که‌ کسی‌ بر دیگری‌ روا می‌دارد؛ البته اگر المَوتور را به‌عنوان تأکید بگیریم، می‌توانیم بگوییم: «ای کسی که با جنایت بر علیه تو، تنهایت گذاشتند» یا «ای تنهایی که سبب تنهایی تو، کشته شدن اطرافیانت بوده است، در حالی که انتقام نگرفتی»، اما چرا «وِتر» یعنی تنها گذاشته شده؟ در حالی که حضرت اباعبدالله(ع) برای جمع کردن مردم و احیای اسلام ناب از سال‌ها قبل تلاش می‌فرمودند و طبیعتا باید مردم گرد ایشان جمع می‌شدند و تنهای‌شان نمی‌گذاشتند. امام حسین(ع) چه در زمان پدرشان امیرالمؤمنین(ع) و برادرشان امام حسن(ع) و چه در دوران امامت خویش، بارها علیه معاویه و یزید اقدام به افشاگری فرموده بودند و مردم را از هویت آنها مطلع کرده بودند، اما مسلمانان ماهیت این سخنان را نفهمیدند. مثلا روزی معاویه برای تثبیت ولایتعهدی یزید سفری به مدینه داشت تا بزرگان مدینه، به ویژه حضرت سیدالشهدا(ع) را برای بیعت با یزید متقاعد کند. امام(ع) در مقابل این درخواست درباره یزید و فسقش آشکارا سخن گفتند و معاویه را شرمسار کردند.(الامامة و السیاسة، ج ص 184) امام(ع) در مقابل چشم مردم و نه در خفا، بارها با معاویه و عمالش احتجاج کردند و ماهیت حقیقی آنها را به گوش مردم رساندند، اما تمام این بصیرت‌افزایی‌ها با عدم توجه مردم مواجه شد. به مردمی که در دشمن‌شناسی ضعیف بودند و در امام‌شناسی ضعیف‌تر، لقبی جز کف روی آب که با هر نسیمی به سویی می‌رود، نمی‌توان داد.  در اینکه مردم می‌دانستند باید مطیع امام(ع) باشند و در مسیری که ایشان معین می‌فرمایند، حرکت کنند هیچ شکی وجود ندارد و بهانه‌ای قابل قبول نیست. اینکه بیانات امام حسین(ع) هم مانند برادر، پدر و جد ایشان به انحراف کشیده شد و نتوانست در معنای حقیقی خود در میان مردم اشاعه پیدا کند، را هم می‌توان از تلاش دشمن برای تحریف سخنان اهل بیت(ع) و تاریخ دانست. روزی امام حسین(ع) به اصرار معاویه به منبر رفت، همین که خواست شروع کند، فردی گفت: چه کسی سخن می‌گوید؟ امام(ع) در پاسخ فرمود: «ما حزب اللّهیم که غالب هستیم و عترت پیامبر(ص) که به او نزدیکیم و اهل‌بیت(ع) طیّب او و یکی از دو ثقلی که رسول خدا(ص) ما را ثقل دوم کتاب خدا قرار داده، می‌باشیم که در اوست تفصیل هرچیز: «هیچ‌گونه باطلی، نه از پیش رو و نه از پشت سر، به سراغ آن نمی‌آید».(فصلت/ 42) ماییم که تفسیر قرآن به ما واگذار شده است. پس از ما پیروی کنید که پیروی از ما بر شما واجب است؛ چرا که پیروی ما به پیروی از خدا گره خورده است. خدای متعال در قرآن می‌فرماید: «اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبرخدا و اولواالامر (اوصیای پیامبر) را و هرگاه در چیزی نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر خدا(ص) باز گردانید و از آنها داوری بطلبید».(نساء/ 59) همچنین فرمود: «اگر آن را به پیامبر و پیشوایان ـ که قدرت تشخیص کافی دارند‌ـ بازگردانند، از ریشه‌های مسائل آگاه خواهند شد و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، جز عدّه کمی، همگی از شیطان پیروی می‌کردید».(نساء/ 83) و به شما هشدار می‌دهم که به پیام‌های شیطان گوش نکنید که او دشمن شماست؛ پس همانند اولیای شیطان نشوید که به آنها گفت: «امروز هیچ‌کس از مردم بر شما پیروز نمی‌گردد و من همسایه شما هستم؛ اما هنگامی که دو گروه در برابر یکدیگر قرار گرفتند، به عقب برگشت و گفت: من از شما بیزارم».(انفال/ 48) اینجاست که فرود آمدن شمشیرها و وارد آمدن نیزه‌ها و درهم شکستن گرزها و نشانه رفتن تیرها را به سوی هدف و غرض خواهید دید؛ در وقتی که دیگر از کسی که پیشاپیش ایمان نیاورد و یا در ایمان خود خیری کسب نکرده است، عذری پذیرفته نخواهد شد.»؛ این‌جا بود که معاویه فریاد برآورد و گفت: ای اباعبداللّه، بس است که پیام خود را رساندی.(احتجاج طبرسی، ج ص 22) همان‌طور که ملاحظه می‌کنید، امام حسین(ع) مشخصا راه را به مردم نشان دادند، اما همان‌طور که دشمنان دین سخنان رسول خدا(ص) را در غدیرخم و در زمینه ولایت و خلافت امیرالمؤمنین(ع) تحریف کردند و معنای اولی‌الامر را به دوستی تنزل دادند؛ بیانات امام حسین(ع) را نیز تحریف کردند و برای عدم آگاهی نقشه‌های متعدد کشیدند؛ البته این به معنای نفی وظایف مردم نیست.

نام:
ایمیل:
نظر: