صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  نگاه >> گفتگو
تاریخ انتشار : ۱۶ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۸:۵۴  ، 
شناسه خبر : ۳۲۴۶۰۱
در گفت‌وگوی «صبح صادق» با جواد کلاته‌عربی درباره کتاب ماجرای عجیب یک جشن تولد مطرح شد
«جواد کلاته‌عربی» کتاب‌های متعددی با موضوع شهدای جنگ تحمیلی نوشته و تحقیقات بسیاری انجام داده است؛ اما کتاب «ماجرای عجیب یک جشن تولد» که روایت زندگی شهید مدافع حرم «مهدی ثامنی‌راد» است، اولین کتاب او درباره شهدای مدافع حرم است. این کتاب در روایت وضعیت نبرد در سوریه و زیست مدافعان حرم در آن جغرافیا، حرف‌های جدیدی برای گفتن دارد. با همین انگیزه،گفت‌وگویی کوتاه با او ترتیب دادیم که حاصل آن پیش روی شماست.
پایگاه بصیرت / زینب گل‌محمدی

از بین این همه شهید مدافع حرم، چرا شهید ثامنی را برای نگارش زندگی‌نامه انتخاب کردید؟

«مهدی ثامنی‌راد» تنها شهید مدافع حرم شهر ورامین است. وقتی مهدی به شهادت رسید، چهره زیبایش در قاب عکس خیلی خودنمایی می‌کرد. عکس‌های فراوانی از این شهید در ورامین نصب شده بود و من ابتدا نمی‌دانستم این شهید در لشکر 27 بوده و به شهادت رسیده است. مدتی که گذشت، تصمیم گرفتم درباره‌اش کتابی بنویسم. در آن زمان من هیچ شناختی از او نداشتم و به صِرف اینکه همشهری و هم سن و سال من بود، احساس دِین و وظیفه کردم که خدمتی برای این شهید کرده باشم. البته اگر من این کار را نمی‌کردم، حتماً کتاب این شهید بزرگوار به بهترین نحو نوشته می‌شد؛ اما دوست داشتم این افتخار نصیب من بشود.

 

یکی از ویژگی‌های کتاب شما، تشریح و توضیح کامل عملیاتی است که در آن، شهید ثامنی‌راد به شهادت رسیده است. چطور به این مدل رسیدید؟

در این کتاب حضور کامل ایشان در دو اعزام تشریح شده است. این ماجرا از پیش از اعزام ایشان شروع می‌شود. از زمانی که پیگیری‌های مجدانه‌ای برای اعزام به سوریه می‌کند تا روزی که قرار می‌شود هواپیمای‌شان پرواز کند و در پادگان عقبه استقرار پیدا می‌کند؛ قدم به قدم شرح ماجرا را نوشته‌ام. دغدغه من این بود که درباره سوریه مفصل بنویسم. به عقیده من اگر قرار است درباره ادبیات جنگ بنویسیم، دور از انصاف است که ما نان جنگ را بخوریم، اما از خود جنگ ننویسیم. بر اساس تجربه‌ای که داشتم، ادبیات ما درباره مدافعان حرم یک واکنش و مواجهه احساسی و سطحی داشته ‌است. من سال گذشته در انتخاب کتاب سال شهید همدانی (مدافعان حرم) در بخش مستند‌نگاری در کنار استادان دیگر داور بودم. حدود 30 کتاب درباره مدافعان حرم مطالعه کردیم و این شناخت من برگرفته از آن دو ماهی بود که با این کتاب‌ها همراه بودم. یکی از مسائلی که در جلسه داوری مطرح شد، این بود که چرا در ادبیات اینقدر نسبت به سوریه به صورت سطحی برخورد کرده‌ایم؛ به همین دلیل من در کتابم تلاش کردم بیشتر به سوریه بپردازم. متأسفانه، در بسیاری از کتاب‌ها جز خاطرات پراکنده که در هاله‌ای از ابهام است، چیزی از سوریه نیامده است.

 

دلایل این کم‌لطفی چیست؟

دلایل متفاوتی وجود دارد. گاهی دوستانی که در سال‌های ابتداییِ نبرد در سوریه کتاب نوشته‌اند، با محدودیت‌های امنیتی مواجه بودند، اما به مرور این محدودیت‌ها رفع شد. بنابراین، این دغدغه در من به وجود آمد که برای کار آقا مهدی ثامنی‌راد به اهمیت حضور نیروها در سوریه بپردازم؛ چون سوریه برای ما سرزمینی ناشناخته است. جامعه ما که این همه شهید داده و این همه احساس خرج مدافعان حرم کرده است، حق دارد بداند در سوریه چه اتفاقاتی افتاده است و بچه‌های ما با چه شرایطی جنگیدند و به شهادت رسیدند. اگر یک مدافع حرم 25 یا 30 سال زندگی کرده، بخش جنگ هم جزء زندگی این فرد است و باید نوشته بشود. شخصیت این بچه‌ها بروز و ظهور تام و تمامی در سوریه دارد. چرا ما این را به تصویر نکشیم؟ خانواده آقا مهدی و بستگان‌شان گفتند که ما تازه پس از خواندن این کتاب به شناخت کاملی از مهدی دست پیدا کردیم.

 

برخی معتقدند برای نوشتن از شهدای مدافع حرم، باید از فضای احساسی نزدیک به تاریخ شهادت، دور شویم. شما برای رسیدن به روایت‌های غیراحساسی و مستند، چه مسیری را انتخاب کردید؟

این موضوع به ویژگی‌های شخصیتی نویسنده بستگی دارد. شما می‌توانید پس از سی سال از دفاع مقدس سراغ سوژه‌ای بروید و با قلمی بنویسید که چیزی جز احساس و معاشقه نباشد و می‌توانید درباره مدافع حرمی که تازه شهید شده بنویسید و چیزی جز مستندنگاری نباشد. من نمی‌گویم بی‌تأثیر است. روشن است که هر چه از واقعه دور می‌شویم، عاقلانه‌تر فکر می‌کنیم؛ اما نویسنده حقیقی، مانند عامه مردم نیست و در جایی باید بایستد که مردم نمی‌ایستند. نویسنده باید بتواند با نگاه واقع‌گرایانه سراغ سوژه‌اش برود. البته من احساسی نوشتن و مستندنگاری را از هم جدا نمی‌کنم؛ چرا که باید حق هر طلبی به طور جداگانه ادا بشود. ما باید حق همه لایه‌های روایت را بجا بیاوریم.

 

کدام بخش از کتاب «ماجرای عجیب یک جشن تولد» بیشتر به دل خودتان نشست؟

من بسیاری از بخش‌های کتاب را دوست دارم؛ چرا که بارها با راویان این کتاب زندگی کرده‌ام و اینها در ذهن و دل من خیس خورده و روایت شده است؛ اما برخی بخش‌های کتاب جذابیت بیشتری دارد؛ مانند دو سه فصل آخر کتاب که به نظرم نقطه اوج آن است. اتفاقات و حواشی عملیات آخر مانند دیالوگ‌های مهدی و یاسر پورهاشم خواندنی است. به نظرم فصل آخر می‌توانست فصل سه چهار برابری باشد، من نخواستم بعد از قله شهادت،‌ کار از سکه جذابیت بیفتد؛ به همین دلیل موجز گفتم و سعی کردم تا جایی که می‌شود وقایع را روایت کرده و جذابیت را حفظ کنم.

 

با توجه به مسئولیت شما در بخش محتواییِ نشر 27 بعثت، سیاست‌های شما برای تدوین و انتشار کتاب‌های مدافعان حرم چگونه است؟

من در نوشتن یک نگاه شخصی دارم و همین نگاه در کارم تسری پیدا کرده است؛ از طرفی سیاست انتشارات 27 بعثت این است که نگاه‌مان به شهدای مدافعان حرم، ‌نگاه واقع‌گرا باشد. ما نخواستیم برای چاپ‌شدن زودتر کتاب‌های‌مان و گرفتن بازار به کارهای تک‌بعدی و احساسی دست بزنیم. برای نمونه، وقتی یک شهیدی به شهادت می‌رسد که مادر و همسر و همرزمانی دارد؛ متأسفانه برخی از دوستان خیلی سریع سراغ همسران شهدا می‌روند و در عرض یکی دو ماه می‌توانند مصاحبه‌های این همسر را بگیرند و کتابی به‌روایت همسر بنویسند و به بازاری بفرستند که تشنه دانستن از مدافعان حرم است. در دوره جدید، کتاب شهید مهدی ثامنی‌راد اولین کتاب از این مجموعه است که خواسته‌ایم حق زندگی شهید را در هر مقطع ادا کنیم. این سیاست نشر 27 بوده است.

 

و کلام آخر...

درباره ادبیات پایداری به گفت‌وگو و جلسات نقد و بررسی نیاز داریم؛ چون در این حوزه دچار آسیب‌های فراوانی هستیم و نمی‌دانم چرا هیچ کسی به فکر ادبیات دفاع مقدس نیست؟ چرا هیچ کس از این همه آسیب دردش نمی‌آید؟‌ انتظارم از قشر هم‌صنف شما، یعنی روزنامه‌نگاران و خبرنگاران این است که زاویه دیدشان با عامه مردم متفاوت باشد. گاهی می‌بینیم که دوستان عرصه رسانه همگام با مردم حرکت می‌کنند و این اشتباه است. گاهی دیده‌ایم برخی‌ خبرنگاران سیاسی و اقتصادی به تهور دست می‌زنند و برخی مفسدان را کشف کرده و افشاگری می‌کنند؛ چرا خبرنگاران و رسانه‌های حوزه دفاع مقدس نباید چنین زاویه دید متفاوتی داشته باشند؟ ‌در کنار تبلیغ‌ها و ترویج‌ها،‌ نگاهی به آسیب‌ها هم داشته باشند. هر چیزی به پایش و مدیریت نیاز دارد و ادبیات هم از این موضوع مستثنا نیست.

نام:
ایمیل:
نظر: