صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  نگاه >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۳۱ شهريور ۱۳۹۹ - ۰۹:۲۸  ، 
شناسه خبر : ۳۲۴۸۹۵
پایگاه بصیرت / سردار محمد اسماعیل کوثری

انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) در حالی به پیروزی رسید که در مقابل دو ابرقدرت صف‌آرایی کرد؛ این در حالی است که شعار انقلاب هم خیلی صریح و واضح و برگرفته از کلام خدا «نه شرقی و نه غربی» بود و فقط با اتکا به قدرت خداوند بود، که این سبب به لرزه افتادن و وحشت ابرقدرت‌ها شد.

یک زمانی انسان‌ها نظریه‌پردازی می‌کنند و یک زمانی هم عملاً وارد صحنه جنگ می‌شوند، هیچ کسی نمی‌تواند کوچک‌ترین موردی پیدا کند و بگوید ما وارد جنگ شده باشیم. از آن طرف صدام حسین در 26 تیرماه سال 1358 دقیقاً چندماه بعد از پیروزی انقلاب روی کار آمد، به دلیل اینکه دو ابرقدرت به این نتیجه رسیده بودند که «احمدحسن‌البکر» رئیس‌جمهور عراق نمی‌تواند اقدامی علیه ایران کند، لذا تشخیص دادند صدام می‌تواند کارهایی انجام دهد و به این ترتیب او را رئیس‌جمهور کردند. از همان وقت ارتش عراق را هم تقویت کردند که اگر طراحی‌هایی مانند ترور شخصیت‌ها یا فعال کردن گروه‌های ضد انقلاب در استان‌های مرزی مانند خلق عرب، خلق کرد، خلق ترکمن و خلق بلوچ و کودتا به نتیجه نرسید، جنگ را تحمیل کنند. آنها حتی لوله‌های نفت را در استان خوزستان تخریب و منفجر می‌کردند و مسائل دیگری نیز به وجود آورده بودند.

دشمنان در زمینه چرایی و شروع جنگ تحمیلی شبهه‌هایی مطرح می‌کنند و متأسفانه برخی از جوان‌های ما هم از مراجع خود پرس‌وجو نمی‌کنند و تابع جو فضای مجازی می‌شوند؛ در حالی که این‌طور نیست و همه اسناد و مدارک موجود است. تلویزیون عراق چند روز پیش از شروع رسمی جنگ تحمیلی صدام را نشان داده بود که قرارداد 1975 الجزایر را که با شاه امضا کرده بود، پاره می‌کند و می‌گوید من این را قبول ندارم، این نشان‌دهنده چیست؟ در نهایت ما این جنگ تحمیلی را به دفاع مقدس تبدیل کردیم، یعنی دفاعی که حق هر ملت و انسان آزادی‌خواهی است و نگذاشتیم دشمنان حتی یک وجب از خاک کشورمان را در اختیار خود نگه دارند. در پاسخ به شبهه‌هایی که درباره چرایی ادامه جنگ وجود دارد، این‌طور بیان کنم که آنها هیچ تعهدی به ما نمی‌دادند. نمونه بارز آن، زمانی است که امام(ره) قطعنامه را پذیرفتند و دیدیم که مجدد به ما حمله کردند. سازمان ملل هم که پشت آنها بود، حتی در این حمله بعد از پذیرش قطعنامه یقه رژیم بعث عراق را نگرفت که بگوید ایران که قطعنامه را پذیرفته است، برای چه شما حمله کرده‌اید؟ چون سازمان ملل، آمریکا، شوروی سابق و کشورهای مرتجع منطقه همه دست به دست همه داده بودند تا بتوانند جمهوری اسلامی را از بین ببرند. به همین دلیل جنگ تحمیلی طولانی شد و علت آن را باید از آنها جویا شد نه از ما که به ما حمله شده بود. حرف ما این بود که به کشور ما تجاوز شده و دشمن باید از مملکت بیرون برود و لب همان مرز قانونی که قبلاً قرارداد بسته شده، باشد؛ اما این کار را نمی‌کردند؛ بنابراین باید دشمن را بیرون می‌کردیم و چون با حرف حساب و مذاکره بحث پیش نمی‌رفت، لذا جنگ ادامه یافت.

 

نام:
ایمیل:
نظر: