صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  نگاه >> یادداشت مخاطبین
تاریخ انتشار : ۰۳ آبان ۱۳۹۹ - ۱۵:۰۷  ، 
شناسه خبر : ۳۲۵۶۳۰
امکان‌سنجی خروج آمریکا از افغانستان
پایگاه بصیرت / محسن باقری

ترامپ حدود سه هفته پیش توئیت کرد که نیروهای آمریکایی تا کریسمس به خانه باز خواهند گشت و تعداد نیروها در افغانستان از ۱۲ هزار نفر به ۴ هزار و ۵۰۰ نفر کاهش خواهد یافت. با وجود این باید تأکید کرد، خروج کامل از افغانستان، سیاست نهایی آمریکا نیست. آمریکا به این دلیل افغانستان را به‌طور کامل رها نخواهد کرد که رقیب استراتژیک آن، یعنی چین در شرق افغانستان واقع شده است و مهار روسیه و ایجاد مزاحمت امنیتی برای ایران، از اهداف آمریکا و متحدان منطقه‌ای آن است. خروج یا کاهش نیروهای آمریکایی، روش دونالد ترامپ است تا از مذاكرات بین‌الافغانی، بهره‌برداری انتخاباتی بکند. ترامپ بارها تأکید کرده است، این شرایط و تحولات افغانستان است که مشخص خواهد کرد از این کشور خارج شویم یا نه. دستگاه حاکمه آمریکا فارغ از اینکه ترامپ در انتخابات نوامبر ۲۰۲۰ پیروز شود یا جو بایدن، بخشی از نیروهایش را در افغانستان حفظ خواهد کرد. در همین راستا، «تونی بلنکین» مشاور ارشد جو بایدن، نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا، گفته‌ است در صورت پیروزی بایدن در انتخابات، او تعداد کمی از نیروهای آمریكایی را در افغانستان حفظ خواهد کرد.اما نکته اساسی این است که بحث خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان زمانی قوت بیشتری گرفت که توافق‌نامه دوحه در ۱۰ اسفند و پس از ۱۱ دور مذاکرات مستقیم بین آمریکا و گروه طالبان در قطر به امضا رسید. طبق این توافق‌نامه، قرار شد طالبان در ازای خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، مذاکرات بین‌الافغانی را آغاز کند و از حملات خود بکاهد؛ اما از زمان امضای توافق دوحه تاکنون که نزدیک به هشت ماه می‌گذرد، نه تنها حملات طالبان و ناامنی‌های ناشی از آن تشدید شده است، بلکه مذاکرات بین‌الافغانی نیز به معنای واقعی در مسیر صحیح خود قرار نگرفته و اساساً بین‌الافغانی واقعی در کار نیست؛ به گونه‌ای که هیئت مذاکره‌کنندگان طالبان نیز اذعان کرده‌اند در این مذاکرات باید رهبران تاجیک و ازبک از جمله «صلاح‌الدین ربانی» و «مارشال دوستم» نیز حضور داشته باشند. 

شاید مهم‌ترین نکته‌ای که به نوعی مذاکرات میان افغانی را با چالش‌های اساسی روبه‌رو کرده است، سیاست دوگانه آمریکایی‌ها در خروج از افغانستان و واگذاری (معامله) آن به طالبان است. فشار زلمی خلیل‌زاد، نماینده ویژه آمریکا در امور صلح به اشرف غنی در دوحه و فشار به دولت کابل برای آزادی ۵ هزار زندانی طالبان و چراغ سبز آمریکا برای حمله به حاشیه شهرهای بزرگ و تصرف برخی شهرها، به خوبی نشان‌دهنده آن است صلح بین‌الافغانی، یک مسیر آمریکایی، نمادین و فرمایشی را طی می‌کند، موضوعی که رحمت‌الله نبیل، رئیس سابق شورای امنیت ملی افغانستان نیز بر آن تأکید می‌کند.

واقعیت این است که در مذاکرات بین‌الافغانی، به منافع، مصالح و مطالبات مردم و جامعه افغانستان توجهی نشده است. در واقع مذاکره‌ای که از منافع و خواسته‌های مردم صیانت شده باشد، دیده نمی‌شود و بدون هیچ شکی این مسئله در مذاکرات مستقیم آمریکا و طالبان، رعایت نشده است. در مقابل امتیازات فراوانی بین دو طرف رد و بدل شده است که باید از این مسئله به مثابه «معامله» یاد کرد نه مذاکره؛ چرا که آمریکایی‌ها دنبال بهره‌برداری و درست کردن کلاهی از نمد مذاکره هستند و اساساً امنیت و صلح واقعی افغانستان و خروج از آن مدنظر آمریکایی‌ها نیست و رهبران طالبان نیز تنها به دنبال عملیاتی کردن خواسته‌های خود هستند و حاضر نیستند در یک وضعیت مساوی با رهبران سایر جریان‌های سیاسی مذاکره کرده و از برخی خواسته‌های تندروانه خود کوتاه بیایند. با توجه به مطالب فوق، باید گفت ساده‌انگاری و خوش‌بینی است اگر باور کنیم آمریکا به دنبال خروج از افغانستان و تخلیه کامل پایگاه نظامی بگرام یا شنیدند هرات و... است.

نام:
ایمیل:
نظر: