صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

صبح صادق >>  نگاه >> گفتگو
تاریخ انتشار : ۰۲ آذر ۱۳۹۹ - ۲۰:۳۱  ، 
شناسه خبر : ۳۲۶۳۶۶
محمدرضا جهانسوز معاون اسبق وزیر کشاورزی در گفت‌وگو با صبح صادق
بخشی از نیازهای هر کشوری از طریق واردات تأمین می‌شود. این واردات می‌تواند یا به صورت کالاهای مصرفی و نهایی یا محصولاتی موسوم به کالای اولیه یا واسطه‌ای برای تولید کالای نهایی وارد کشور شود. طبیعتاً هر اقتصادی برای افزایش خوداتکایی و خودکفایی خود باید واردات کالاهای مصرفی را به حداقل رسانده و در تولید کالاهای اولیه و واسطه‌ای به سمت خودکفایی حرکت کند. این موضوع برای کشوری، مانند ایران که بیش از چهار دهه است با تحریم‌های ظالمانه مواجه بوده و دشمانش به هیچ خط قرمزی‌ـ ولو دارو و مواد غذایی‌ـ برای دشمنی قائل نیستند، از اهمیت بیشتری برخوردار است. در ماه‌های گذشته فشار تحریمی در کنار نوسانات نرخ ارز و البته برخی از ناهماهنگی‌های داخلی مشکلاتی را در حوزه تأمین برخی کالاهای اساسی مردم ایجاد کرد؛ موضوعی که یک بخش مهم آن به دلیل وابستگی اقتصاد ایران به واردات مواد اولیه و نهاده‌های مورد نیاز برای تولید برخی از این کالاها بوده است. صبح صادق در گفت‌وگویی با دکتر محمدرضا جهانسوز، معاون اسبق وزیر جهاد کشاورزی موضوع ضرورت خودکفایی ایران در تولید محصولات کشاورزی را بررسی کرده است.
پایگاه بصیرت / حمید رضا جوانبخت

اگر ممکن است درباره موضوع خودکفایی در تولید محصولات کشاورزی و امکان تحقق آن در کشور بفرمایید. متأسفانه به نظر می‌رسد برخی از افراد در کشور با موضوع خودکفایی زاویه دارند.

عده‌ای تصور می‌کنند خودکفایی در محصولات کشاورزی ممکن نیست. ثقل صحبت این افراد این است که ما واردات داریم و اتفاقاً میزان این واردات هم کم نیست. برای نمونه سالیانه حدود 7 میلیون تن ذرت یا چند میلیون تن کنجاله سویا وارد کشور می‌کنیم. در مجموع سالیانه واردات سنگینی داریم؛ اما این واردات به این معنا نیست که ما توان تولید این محصولات را در داخل کشور نداریم؛ بلکه بهتر است این محصولات از خارج از کشور وارد شود. دلیل عمده این افراد هم موضوع کمبود آب است. در حالی که در این میان چند نکته وجود دارد: اول اینکه وقتی می‌گوییم با کمبود آب مواجهیم؛ این موضوع از دو بعد قابل بررسی است؛ آیا منابع آبی قابل استحصال در کشور وجود دارد یا نه؟ واقعیت این است که با وجود اینکه حدود 70 درصد دشت‌های ما ممنوعه شده است، ولی ما هنوز ده‌ها دشت داریم که ممنوعه نشده است. ما در بسیاری از نقاط پایاب، سدها را داریم که استفاده نشده است؛ یعنی ما در بعضی نقاط آب داریم، ولی از آن استفاده نمی‌شود. در واقع از توان آب کشور استفاده نمی‌شود که حدود یک سوم از دشت‌های ما چنین وضعیتی دارند. مسئله بعدی این است که آیا در دشت‌هایی که ممنوعیت داریم با راندمان مناسبی از آب استفاده کرده‌ایم؟ خیر. وزارت نیرو می‌گوید مصرف آب ما در حوزه کشاورزی حدود 32 درصد بازدهی داشته و وزارت جهاد کشاورزی می‌گوید این راندمان حدود 40 درصد بوده است؛ یعنی اگر ما واقعاً آبیاری‌مان را با حساب و کتاب مدیریت کنیم ممکن است بازدهی ما حدود 20 تا 60 درصد افزایش پیدا کند. در این صورت فشارها روی سفره‌های آب زیرزمینی کم و کمتر خواهد شد.

 

در واقع استدلال افرادی که مسائلی مانند نکاشت را به بهانه نبود آب مطرح می‌کنند، اشتباه است؟

بله، بسیاری از استان‌های ما هم آب و هم باران دارند. به صورت ویژه در استان‌های مازندران، گیلان، اردبیل، کردستان و... میلیون‌ها هکتار زمین داریم که تولید محصول در همه این زمین‌ها متکی به بارندگی است، یعنی ما به صورت ویژه در این مناطق با راندمان تولید نمی‌کنیم؛ اما در بسیاری از اوقات وقتی یافته‌های علمی را در این مناطق وارد کار کردیم، میزان محصول ما بیش از 100 درصد افزایش پیدا کرده است. در حال حاضر هم وزارت جهاد کشاورزی برای اینکه چهار استان اصلی کشور در حوزه کشاورزی استفاده بهتری از آب داشته باشند، طرح بزرگی را در دستور کار دارد. در واقع ما در کشور باید به دنبال ظرفیت‌ها نیز باشیم. بررسی‌ها نشان می‌دهد در 10 سال گذشته ما به طور متوسط سالیانه 9 میلیارد دلار ارز صرف واردات این محصولات کرده‌ایم. در حالی که اگر هزینه کرده و بتوانیم یافته‌های علمی را وارد عرصه کار کنیم و سیستم‌های زیربنایی تولید و آبیاری تحت فشار و افزایش راندمان محصول در واحد سطح نسبت به آب مصرفی را بالا ببریم، قطعاً ماجرا خیلی متفاوت خواهد شد. ما در سازمان بسیج طرحی به نام بسیج همراه با کشاورز را با کمک وزارت جهاد کشاورزی راه‌اندازی کرده‌ایم که در 45 هزار نقطه از مزارع، کشاورزان با یک روش علمی و با استفاده از ظرفیت مهندسان کشاورزی بسیجی و یافته‌های تحقیقاتی مراکز تحقیقاتی و تجارب مهندسان و همچنین کشاورزان خبره موفق شدیم بین 8 تا 38 درصد ارتقای محصول داشته باشیم که البته ظرفیت کشاورزی ما خیلی بالاتر از این اعداد است.

 

به نظرتان بهره گیری از یافته‌های علمی و استفاده از مهندسان جوان و... تا چه اندازه‌ای می‌‌تواند بهره‌وری و بازدهی کشور در حوزه کشاورزی را افزایش دهد؟

متأسفانه، در کشور ما بین متوسط ملی با عملکرد کشاورزان نمونه چیزی بین 2 تا 21 برابر تفاوت وجود دارد. این اعداد نشان می‌دهد، ما می‌توانیم با آب کمتر حتی تولیدات بیشتر و بهتری داشته باشیم. به شرطی که بخشی از منابعی که صرف واردات محصولات کشاورزی از خارج می‌شود، صرف آموزش، تحقیق و انتقال یافته‌ها در حوزه کشاورزی شود و به واردات نیازی نخواهیم داشت.

 

الآن ایران، با ظرفیت‌های موجود توانایی تأمین غذا برای چند میلیون نفر را دارد؟

تخمین بنده این است که ما حداقل برای 150 میلیون نفر توان تولید داریم؛ اما تحقق این موضوع با شعار محقق نمی‌شود. تمام یافته‌ها و نگاه‌های ما به کشاورزان نمونه نشان می‌دهد، این توان وجود دارد که با آب کمتر تولید بیشتری داشته باشیم. ضمن اینکه من فکر می‌کنم افزون بر آب‌های فعلی و در دسترس توانایی‌ها و ظرفیت‌های دیگری نیز برای تولید داریم. در مرزهای آبی کشورمان در جنوب حدود دو هزار و 30 کیلومتر ساحل و در شمال بین 700 تا 1000 کیلومتر ساحل داریم. به عبارتی این ظرفیت را داریم که از حدود 3 هزار کیلومتر دریا استفاده کنیم. گفتنی است، بسیاری از کشورهای اروپایی حتی کشوری مانند ژاپن از این ظرفیت در کشورشان استفاده می‌کنند؛ اما ما هیچ اقدامی درباره آب‌های لب شور و حتی شور کشور نکرده‌ایم. می‌خواهم بگویم کشور ما پر از استعداد و ظرفیت است اما برای تبدیل استعداد و توانمندی به امکانات باید برنامه و اراده داشت و اولین اصل تحقق آن نیز باور به اصل «ما می‌توانیم» است.

 

درباره موضوع زعفران و خام‌فروشی آن، که حتی رهبر معظم انقلاب نیز به این موضوع اشاره داشتند؛ بفرمایید واقعاً چرا ما نمی‌توانیم با وجود تولید بالا صادرات بالایی در این حوزه داشته باشیم؟

عمده کشور صادرکننده زعفران در دنیا اسپانیاست. اما نکته اینجاست که این کشور شاید 100 سال پیش تولیدات بیشتری از ما داشت؛ اما الآن ما بالاترین و بیشترین تولید زعفران دنیا را داریم؛ منتهی آنها با زرنگی تمام و با اینکه تولیدات‌شان به مراتب کمتر از ماست، با تمرکز بر تجارت و بازرگانی و فراوری این محصول توانستند بازار صادراتی زعفران را در اختیار بگیرند. متعاقب این موضوع فضایی ایجاد شد که ما زعفران‌مان را با قیمت‌های نازلی بفروشیم. 10 سال پیش طی سفری که به اسپانیا داشتم، ‌دیدم چقدر آنها تنوع محصول دارند؛ البته این محصولات با قیمت‌های بسیار بالایی به فروش می‌رسید. برای نمونه، قیمت یک کپسول زعفران از چندین مثقال زعفران در ایران بیشتر بود؛ در صورتی که با یک مثقال زعفران می‌توان چند عدد از این کپسول‌ها تولید کرد. همانجا که با برخی از اعضای سفارت ایران صحبت می‌کردم؛ آنها می‌گفتند وقتی ما می‌خواستیم وارد بازار شویم خود اینها نمونه‌های تقلبی زعفران را به نام زعفران ایرانی وارد بازار کردند و بعد هم همه جا گفتند زعفران‌های ایرانی تقلبی است تا بازار را در انحصار خودشان داشته باشند. می‌خواهم بگویم امروز اقتصاد و تجارت عملاً یک جنگ است.

نام:
ایمیل:
نظر: