به نظرتان مهمترین نکتهای که در طرح اعلامی مجلس وجود دارد، چیست؟
نکته اساسی که در اعلام طرح تأمین معیشتی از سوی مجلس شورای اسلامی باید به آن توجه میشد، این است که وقتی مجلس بحث مهمی مانند حمایت از اقشار خاصی از جامعه را مطرح میکند، پیش از مطرح کردن آن باید همه جوانب را، از جمله نحوه تأمین مالی طرح حمایتی و سایر چالشهای مترتب بر آن را مورد توجه قرار دهد. در واقع، اگر تمام جزئیات و ابعاد یک طرح کارشناسی شده و در خور تأمل و قابل اجرا باشد، آن زمان مجلسیها میتوانند خبر را در سطح جامعه انتشار دهند و بعد از این مرحله، فعالیت رسانهای بر روی این موضوع صورت بگیرد. به هر حال، وقتی مجلس خبرها و طرحهای ناپختهای را گزارش میکند، مردم این گونه گمان میکنند یا حداقل چنین ذهنیتی در مردم ایجاد میشود که سیاستگذاران و مسئولان متوجه شرایط زندگی مردم نیستند که به لحاظ اقتصادی و معیشتی چه میزان تحت فشار هستند. لذا بدون اینکه به عوارض حاصل از شرایط جدید فکر کنند، طرحی پیشنهاد میکنند که حتی خودشان هم بسیاری از ابعاد آن را نمیدانند یا اصلاً نمیدانند که قرار است این طرح چگونه عملیاتی شود. از این رو بهتر است هر طرحی به ویژه طرحهایی که با اقتصاد و معیشت مردم سر و کار دارند، قبل از اینکه روی آنها در سطح رسانهها مانور داده شود، سیاستگذاران اعم از مجلسیها و دولتمردان تمام ابعاد آن را با هم بررسی و حل و فصل کنند، یعنی ابهامات طرح را برطرف کنند؛ چرا که طرحهای مبهم که هنوز جزئیات و ابعاد آن مشخص نیست، نباید رسانهای شوند.
نکته اینجاست که هم مجلس و هم دولت، خواهان حمایت از اقشار آسیبپذیر جامعه هستند؛ اما هر یک ممکن است شیوههای خود را مطرح کنند. به نظرتان واکنش افکار عمومی به این مسائل چیست؟
به هر حال عدهای از نمایندگان این گونه توجیه میکنند که هدف ما اجرای طرح حمایتی از دهکهای ضعیف جامعه است. درست است، نیت آنها خیر است؛ اما دیدیم که شورای نگهبان بار اول این طرح را رد کرد؛ چرا که محل تأمین منابع اجرای این طرح به صورت درست معرفی نشده بود. از طرفی دولت هم مدعی است، مایل به اجرای طرح حمایتی از دهکهای پایین درآمدی است؛ اما چون مجلس راهکاری برای تأمین منابع مالی اجرای چنین طرحی ندارد پس دولت امکان اجرای این طرح وسیع (60 میلیون نفر را شامل میشود) را ندارد.
در حقیقت، مسئله از این نظر حائز اهمیت است که موضوعاتی چون حمایت از مردم در متن جامعه بر عهده حاکمیت گذاشته میشود، بنابراین برای مردم فرقی نمیکند مجلس، دولت یا شورای نگهبان پای کار هستند، وقتی طرح منسجم و کارشناسی نشده باشد مردم احساس میکنند حاکمیت برنامهریزی و انسجام لازم را برای حمایت از اقشار آسیبپذیر جامعه ندارد و هنوز بین خود به یک نقطه قابل اتکا نرسیده است؛ چون حاکمیت از واقعیت اقتصادی جامعه و شیوه حمایت از مردم درک درستی ندارد. لذا مجلس و دولت موظفند برای اجرای چنین طرحهایی به این نکات توجه کرده و همه جوانب کار در هر طرح حمایتی که توده عظیمی از مردم را هدف قرار میدهد، به صورت کارشناسی بررسی شود، ضمن اینکه نحوه تأمین منابع و سازوکارهای اجرای آن نیز به درستی بررسی شود و بعد از طی این مراحل طرح به عموم مردم اطلاعرسانی شود و مردم درگیر آن شوند. در غیر این صورت حتی اگر نیت خیر باشد که هست و حتی اگر به حمایت هم ختم شود، چالشهای اولیه آن مانع خواهد شد که مردم طعم شیرین آن را احساس کنند.
نحوه تأمین منابع مالی اجرای این طرح، شاید بزرگترین چالش مطرح شده باشد. نظر شما در این باره چیست؟
نکته مهم تأمین منابع مالی برای اجرای طرح حمایت از اقشار ضعیف جامعه است. این موضوع بسیار حائز اهمیت است، چرا که نباید برای درست کردن ابرو چشم را کور کنیم. به این ترتیب، اولین قدم چارهاندیشی معقول و اقتصادی برای تأمین منابع مالی طرح حمایتی مجلس است، به این موضوعات باید توجه شود که برای اجرای طرح، منابع مورد نیاز چقدر است؟ از کجا و چگونه باید تأمین شود؟ اینکه نمایندگان مجلس بگویند ما کاری به نحوه تأمین منابع نداریم و باید از جایی تأمین شود، قطعاً روش درستی نیست. وقتی با این مدل با طرحهای حمایتی معیشتی برخورد شود، اجرای آن در نهایت سبب افزایش پایه پولی میشود؛ یعنی به اسم حمایت از معیشت مردم یک جریان تورمی در جامعه ایجاد کردهایم که نه تنها حمایتی از معیشت مردم نکرده؛ بلکه اثرات حمایتی را در حد وسیعتری تخریب و خنثی کرده و موجب افزایش تورم در جامعه شده است. موضوعی که چه بسا وضعیت اقتصادی مردم را بدتر از قبل میکند. برای نمونه، با واریز 100 هزار تومان به جیب خانوار، 200 هزار تومان تورم به وی تحمیل میشود؛ یعنی وضعیت فرد نه تنها بهتر نشده، بلکه بدتر میشود. بنابراین اگر ۱۰۰ هزار تومان به درآمد اضافه کردیم، اما ۲۰۰ هزار تومان قدرت خرید مردم کم شد، نه تنها حمایتی به عمل نیامده؛ بلکه ضد حمایت هم اتفاق افتاده است. این موضوع هم به تصمیمات مدیرانی وابسته است که شاید به دلیل نداشتن دانش اقتصادی از پیشبینی پیامدهای تصمیم و اینکه این تصمیم چگونه میتواند تأثیر مثبت یا منفی به جای بگذارد، عاجزند. لذا توجه تصمیمگیرندگان به مباحث این چنینی بسیار ضروری است و آثار منفعت خالص خود را به صورت مثبت برای جامعه بجا خواهد گذاشت. به هر حال بهتر است تصمیمگیرندگان برای چنین مباحث مهمی دانش مربوطه را داشته باشند. مانند این است که شما از یک مهندس عمران بخواهید بیمار کرونایی را درمان کند یا از یک پزشک بخواهید ساختمانی را طراحی کند. بنابراین داشتن تخصص سبب منفعت خالص میشود، پس این نکته هم درست است که همیشه در طرحهای حمایتی باید دقت داشته باشیم چرا که یک طرح حمایتی ممکن است به شکل صوری عددی را به درآمد اقشار آسیبپذیر اضافه کند، ولی فیالواقع قدرت خرید آنها را کاهش دهد. این موضوع قطعاً مسئولیت شرعی و قانونی دارد، چرا که مسئولان حق ندارند تصمیمی اتخاذ کنند که هزینههای تورمی بیشتری به اسم حمایت، به مردم تحمیل میکند.