«سیاست خارجی» از موضوعات بسیار مهم در هر نظام سیاسی به شمار میآید. هدف اصلی سیاست خارجی هر کشور که در ادامه سیاست داخلی تعریف میشود، تأمین منافع ملی است. از این منظر بسیار اهمیت دارد که به الزامات سیاست خارجی کارآمد و به بایستههای حضور مؤثر در روابط بینالملل پایبند بود، به گونهای که دربرگیرنده حداکثری حقوق و منافع ملی باشد. به نظر میرسد مهمترین شاخصه و معیار که باید در عرصه روابط بینالملل به شکل بنیادین در رفتارها، کنشها و تصمیمات معطوف به راهبردها و سیاست خارجی انعکاس یابد، ایجاد تفاهم و انسجام درونی است. البته یک نقطه قوت محسوب میشود که در مرحله تصمیمسازی در هر نظام سیاسی تکثر دیدگاهها و ایدهها را شاهد باشیم، اما پس از اتخاذ تصمیم واحد، باید همه بازیگران و نهادهای سیاسی به صورت منسجم و همافزا به کنشگری بپردازند و عمل و گفتار خود در سیاست خارجی را بررسی کرده، تعاملات درون کشور و سازوکارهای سیاست داخلی را به طرفهای خارجی بنمایانند. تصور اینکه یک بازیگر سیاسی در عرصه روابط بینالملل به تفاوتانگاری بین اضلاع و جناحهای سیاسی بپردازد و در کنشهای خارجی خود تمایزات داخلی را برجسته کند، نه تنها برای هیچ حزب و تفکر سیاسی آورده ندارد، بلکه منافع ملی را نیز به ورطه تهدید میکشاند. در متن پیشرو این موضوع مهم، معطوف به وضعیت جمهوری اسلامی به ارزیابی گذاشته میشود.
چالش تداخل سیاست داخلی و خارجی
تفاهم و انسجام درونی در اتخاذ سیاست خارجی پیشرو، راهی است اجتنابناپذیر که همه دولتها و نظامهای سیاسی لازم است در محیط داخلی و تعامل با دولتها با بهکاربستن همه ظرفیتها نسبت به تحقق آن برنامهریزی کرده و نقشه اقدام طراحی کنند. حال این وضعیت برای نظام سیاسی ایران که در مسیر پیشرفت آن دشمنان شروری قرار گرفتهاند و از هیچ کوششی برای ایجاد اختلال در عرصه سیاست داخلی، سطح منطقهای و بینالمللی ایران فروگذار نمیکنند، اهمیت مضاعف مییابد. یکی از خطوط چالشآفرین در کشور ما که به مثابه یک موضوع مخاطرهآمیز و مستمر ظهور و بروز پیدا کرده است، ارسال پیامهایی برخلاف منافع ملی به برخی دولتهای متخاصم است. اینکه یک بازیگر، گروه و جریان سیاسی، به شکلی سیاستورزی کند تا درک و دریافت دشمن از او یا جناح متبوعش متفاوت و متمایز از دیگر گروهها و دستههای فکری موجود صورتبندی شود، یک خطای جبرانناپذیر در سیاست خارجی به نظر میآید. انتقال مناقشات یا اختلافات درونی و نمایاندن آن در عرصه پیچیده سیاست خارجی، رخنهها و فرصتهای نفوذ متعددی را به بازیگر رقیب یا دولتی که با جمهوری اسلامی بر مبنای مخاصمه رفتار میکند، میدهد.
اقداماتی تهدیدزا
مدتی پیش یکی از مسئولان دستگاه دیپلماسی کشور در مصاحبهای بیان کرد، «بعضی دوستان به آمریکا گرا میدهند که با ما بهتر میتوانید کار کنید»! این نکته نیز در مصاحبه وی مورد اشاره و توجه واقع شد که «آن دوستان به آمریکا گفتهاند اینها در قدرت نمیمانند و قدرت اینها چند روزه است.» تا اینجا اثبات چنین اقدامی و انتقال پیغامی با این مضمون قطعی نیست و اینکه این «دوستان» چه کسانی هستند روشن نیست؛ اما با فرض اینکه این خبر واقعیت داشته باشد، تحت هیچ شرایطی قابل اغماض نیست. ارسال پیامی با این مضمون که یک گروه سیاسی در کشور با دیگر گروهها آن هم نسبت به آمریکا متفاوت عمل میکند، مسئله کوچکی نیست که بتوان به آسانی از کنار آن گذشت. این دوستان با هر تفکر و با هر انتسابی به هر جریان سیاسی در کشور شایسته نقدهای جدی و حتی واکنشهای سختگیرانه نیز هستند. اما همین مدیر با جایگاه مهم در عرصه سیاست خارجی کشور، خود در مقطع زمانی پیشتر و با جدی شدن روابط و گفتوگوهای سیاست خارجی بین ایران و غرب، اقدام به طرح موضوعات سیاست داخلی و انعکاس مواضع حزبی و جناحی در حوزه بینالمللی مینماید. با وجود اینکه سیاست خارجی، حوزه دعوای جناحی و گروهی نیست، اما این کنشگر مؤثر سیاست خارجی و دیپلماسی کشور، در سال 1393 در شورای روابط خارجی آمریکا حضور پیدا کرد و در پاسخ به سؤال هاله اسفندیاری، مسئول بخش خاورمیانه مؤسسه «وودرو ویلسون» با گره زدن مسئله دیپلماسی به انتخابات گفت: «مذاکرات هستهای تأثیر مستقیم بر مسائل داخلی ایران دارد و در صورت شکست مذاکرات، دوستان ما انتخابات مجلس آینده را به جریان رقیبـ بخوانید غربـ ستیزـ واگذار خواهند کرد»!
انسجام و تفاهم پیش برنده
بنابر آنچه در سطور فوق بیان شد، مسئله بردن موضوعات داخلی به خارج و گزارش آنها در محیطها و نشستهای جهانی و خاصه طرح آن در کشور متخاصمی، چون آمریکا با هیچ معیار و محاسبه عقلانی و منفعتگرایانه سازگاری و انطباق ندارد؛ بلکه منافع ملی کشور را تضییع کرده و در سطح دیگری، دشمن را به پیگیری اقدامات شرارتآمیز خود امیدوار میکند. نقطه امید و اتکای دشمن برای ایجاد یا تشدید فشار حداکثری و جنگ اقتصادی به مثابه جایی که به آن برای عینیسازی طراحیهای توطئهآمیز دل بسته است، علنیسازی اختلافات و منازعات درون کشور و خسارتآمیزتر از آن، وجهالمصالحه قرار دادن موضوعات و تمایزات سیاست داخلی در حوزه سیاست و روابط خارجی است. رمز و راز اینکه در طی سالهای متمادی به صورت مستمر رهبر معظم انقلاب اسلامی ذهن و رفتار مدیران جمهوری اسلامی را به این نکته مهم و راهبردی معطوف میکردند، مبنی بر اینکه مسئولان و کارگزاران نظام در منظر علنی و در مقابل دیدگان دشمنان فرصتطلب، از آشکارسازی اختلافات بپرهیزند، از همین ملاحظه با اهمیت و تعیینکننده در سیاست خارجی نشئت میگیرد.اختلافات عرصه سیاست داخلی امری طبیعی و حتی لازم است، اما باید در نظر داشت که دستاوردسازی و تولید منفعت در حوزه روابط بینالملل در گروِ بهرهمندی از وحدت و همراهیهای همهجانبه ملی است. از این رو، ضرورت دارد فرآیند طراحی سیاستها و راهبردهای خارجی با محاسبات صحیح و با گفتوگو و در نهایت با تفاهم و توافق جمعی البته تحت الگوها و چارچوبهای عمده نظام مقدس جمهوری اسلامی صورت گیرد. اعمال و رفتارهای مسئولان و مجریان سیاست خارجی نه تنها نباید در تناقض با یکدیگر جلوه کند، بلکه باید به صورت همافزا و مکمل در مواجهه با همه کشورها، خاصه دولتهایی که رفتارشان با جمهوری اسلامی ایران را بر مبنای توطئه تعریف کردهاند، طراحی و پیگیری شود. در چند ماه باقیمانده به انتخابات 1400 و همچنین لحاظ برخی پیامدها و سیاستهای انتخابات آمریکا که احتمال بروز و ظهور مجدد این نوع از تهدیدات و چالشسازیها برای منافع ملی افزایش مییابد، باید با مراقبت و صیانت از سهگانه «عزت، حکمت و مصلحت» در عرصه سیاست خارجی و تبیین واقعیات کشور، از اثربخشی تلقیهای غلط و تبلیغ انگارههای تحریفآمیزی، چون «دموکرات»های پیروز در انتخابات آمریکا از «جمهوریخواه»ها متفاوتند، جلوگیری کرد.