گروه ترجمه/ حاج قاسم! چگونه قلم فروتن من میتواند به قله سر به فلک کشیده شما برسد؟ ای بزرگ، در کنار تو ما چقدر کوچک هستیم، تو قهرمان شجاع و شهید بزرگواری هستی. من در حالی درباره تو مینویسم که دلتنگ تو هستم و عطش شجاعتت را دارم. ای کاش از دنیای ابدیت به جهان ما میآمدی تا اشکهایمان را با دستان خود پاک کنی و با لبخندت دلهایمان را آرام کنی. ما هم مسیر شما را دنبال میکنیم، بنابراین میتوانیم از شما آتشی به دست آوریم که مقاومت را در ما مشتعل میکند، و بارانی که عشق به فلسطین را در قلب ما رشد میدهد.
هزار شاهد وجود دارد که نشان میدهد شما از کشورهای ما دفاع کردید و از ضعیفان و مظلومان با فداکاری محافظت کردید، با شجاعت در برابر استکبار و جنایت آمریکا و اسرائیل(رژیم صهیونیستی) ایستادید، با گروه تروریستی «داعش» و گروههای تکفیری جنگیدید و سخاوتمندانه از مقاومت حمایت کردید. ما شما را به عنوان یک نمونه استثنایی در انسانیت و قهرمانی میشناختیم. بنابراین این سلام را از من بپذیرید، زیرا شما واقعاً بزرگ هستید و این حق شماست که قلم به دستان مقاومت حق شما را ادا کنند. شما یک قهرمان واقعی بودید و به ما آموختید که در میدانهای جنگ و جهاد به خاطر ملت رنج دیده، وطن غارت شده و عزت خونین محکم بایستیم. خداوند متعال با شکوه و پیروزی از شما حمایت کرد، شما معمار پیروزیهای لبنان، سوریه و عراق و یک شریک کامل در آزادسازی جنوب لبنان در سال 2000 و پیروزی ژوئیه 2006 بودید. شما برای رهبر مقاومت لبنان همچون برادر و برای نیروهای آن همچون رفیق بودید.
عزیزان من، پس از مهاجرت رسول خدا(ص) به مدینه، برادری در میان مهاجران و انصار حاکم شد؛ پس از سفر حاج قاسم به کشورهای مستضعف و مظلوم نیز، وی برادری را بین این کشور ایجاد کرد.
شهید سلیمانی عزیز، ما یادمان نمیرود که در طول جنگ 33 روزه در لبنان شما در کنار حسن نصرالله و فرمانده شهید عماد مغنیه، در یکی از اتاقهای عملیات حزبالله در ضاحیه جنوبی بیروت حضور داشتید و تا پایان جنگ و تحقق پیروزی در کنار مجاهدان قهرمان ما در لبنان ماندید. ما یادمان نمیرود در هجوم تروریستها به سوریه، با شتاب به سوی مادری شتافتید که زیباییهایش(دمشق، حلب، حمص و حماه... و) از سوی متجاوزان و جنایتکاران زخمی شده بود شخصا بر نبردهای باب عمرو نظارت داشتید و تروریست ها را در هم شکستید روایتی که برای نبرد در ریف حلب، سهل الغاب در ریف حماه، نبرد مشهور شهر قصیر در ریف حمص، نبرد البوکمال در ریف دیر الزور و... هم صادق است. پیروزی ارتش سوریه در نبرد القصیر در سال 2013 که نقطه عطف استراتژیکی در طول جنگ در سوریه بود، بدون نظارت و رهبری شما هرگز حاصل نمیشد. حاج قاسم عزیز یادمان میماند که در عراق، در مسیر سیدالشهدا(ع) قدم برداشتید و حشدالشعبی شجاع و قهرمان بدون ترس از مرگ در جهت دفاع از حق در پی شما قدم در این مسیر گذاشت. این شما بودید که پس از سقوط شهر موصل به دست داعش، نقش محوری در خنثی کردن نقشه سقوط بغداد داشتید. در جبهههای نبرد علیه گروه تروریستی داعش از شمال استان صلاحالدین تا تکریت و فلوجه در انبار، اربیل جلولا و سعدیه جرفالصخر حضور داشتید و فرماندهی شما بود که تهدید را از نجف و کربلا و سامرا دفع کرد. سردار سلیمانی، نقش گسترده شما در حمایت از مقاومت و آرمان فلسطین، حمایت از رزمندگان مقاومت و متمرکز شدن روی تلاش برای از بین بردن موجودیت صهیونیستی و آزادسازی تمام فلسطین از دست دشمن غاصب صهیونیستی هرگز فراموش نخواهد شد. بیتالمقدس پایتخت قلب شما، محراب نمازتان و مسیر جهاد و نبض مقاومت شما بود. ای شهید بزرگ، هر گلستانی در سرزمینهای عربی ما دوست دارد که مضجعی برای شما باشد. هر گلی از باغهای ما آرزو دارد که ضریح مطهر شما را زینت دهد. ملتی که شما را شناخت، از شما غرور، اخلاص و شجاعت را آموخت، ملت ما به شما قول میدهد که راه شما را تا پیروزی دنبال کند. اجازه دهید به نیابت از تمام مردم شریف لبنان، به دلیل همه آنچه به لبنان و مقاومت ارائه دادهاید، از شما سپاسگزاری کنم و عشق، وفاداری، دلاوری، انسانیت، سخاوت و عظمت شما را ارج نهم. حاج قاسم، آنچه را که در قلبم بود، نوشتم. امیدوارم که سخنان من به نشانه عشق، قدردانی و تحسین انسانیت، عظمت و پهلوانیتان مورد استقبال شما شهید عزیز قرار گیرد.