صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

صبح صادق >>  نگاه >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۲۹ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۳:۳۰  ، 
شناسه خبر : ۳۲۹۶۸۹
مروری بر ابعاد پیدا و پنهان حضور و غیاب حجت الاسلام سیدحسن خمینی در انتخابات 1400
اصلاح‌طلبان با هدف احراز نشدن صلاحیت سیدحسن تلاش داشتند تا ایشان را وارد میدان رقابت‌های انتخاباتی کنند!آنان بر این نیت بودند که یا شورای نگهبان نخواهد توانست ایشان را ردصلاحیت کند یا آنکه با این اقدام، هجمه‌های سنگینی را متحمل خواهد شد و هزینه‌های گزافی را باید پرداخت کند
پایگاه بصیرت / گروه سیاسی / مهدی سعیدی

اصلاح‌طلبان در مسیر حضور در انتخابات 1400 با تناقضاتی روبه‌رو هستند که بدون حل آنها نمی‌توانند به سادگی با همه توان وارد رقابت‌های انتخاباتی شوند! این جریان از یک سو بر حضور نامزدهایی در انتخابات تأکید دارد که به معنای واقعی اصلاح‌طلب بوده و از سابقه فعالیت سیاسی در قالب احزاب سیاسی این جریان برخوردار باشد. از سویی دیگر چنین افرادی با توجه به عملکرد رادیکال خود در طول ربع قرن اخیر، صلاحیت خود را برای تصدی صندلی قدرت از دست داده‌اند و اکثریت آنان به احتمال قوی از سوی شورای نگهبان احراز صلاحیت نخواهند شد! با این شاخص‌هاست که از نگاه آنان افرادی، چون سیدمحمد خاتمی، محمدرضا خاتمی، محسن صفایی‌فراهانی، مصطفی معین و... چهره‌های اصلاح‌طلبی هستند که باید در میدان رقابت‌های 1400 حاضر باشند، اما به خوبی معلوم است که این افراد احراز صلاحیت نخواهند شد! از سویی دیدگاه طیف دیگری از اصلاح‌طلبان رضایت بر حمایت از نامزدهای میانه‌روی می‌دهند که هرچند ممکن است اصلاح‌طلبی واقعی نباشند، اما تمایلات اصلاح‌طلبانه آنان برجسته شده است. با این نگاه نام افرادی چون محمدجواد ظریف، علی لاریجانی و علی‌اکبر ناطق‌نوری شنیده می‌شود. در این میان، یک نام می‌توانست به ظاهر پایان‌بخش این مناقشات بوده و اجماعی را در این اردوگاه به وجود آورد. او کسی نبود جز حجت‌الاسلام سیدحسن خمینی، نوه بنیانگذار جمهوری اسلامی که نامش این روزها زیاد شنیده شده است.

 

ابهام در رجل سیاسی

نام سیدحسن خمینی 48 ساله از چندماه پایانی سال 1399 به عنوان یکی از نامزدهای انتخاباتی شنیده شد. این اخبار در حالی بود که طبق اصل 115 قانون اساسی، رئیس‌جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد این شرایط «ایرانی‌الاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه و امانت و تقوی، مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور» باشند، انتخاب شود. رئیس‌جمهور مطابق با اصل 113 قانون اساسی «پس از مقام رهبری رئیس‌جمهور عالی‌ترین مقام رسمی کشور است و مسئولیت اجرای قانون اساسی و ریاست قوه مجریه را جز در اموری که مستقیماً به رهبری مربوط می‌شود، بر عهده دارد.» نگاهی به پیشینیه سیدحسن به خوبی حکایت از آن داشت که وی با شاخصه‌های برشمرده فاصله بسیار دارد؛ چرا که اولاً وی یک رجل سیاسی شناخته نمی‌شود، ثانیاً در کارنامه وی مدیریت اجرایی مشخصی ثبت نشده است که حال بخواهد به یکباره به عنوان نفر دوم کشور و عالی‌ترین جایگاه اجرایی کشور تکیه زند! به همین دلیل، نزد کارشناسان امر طرح نام سیدحسن خمینی بیشتر به یک بازی انتخاباتی شبیه بود تا آنکه واقعاً تصمیمی جدی و برآمده از اتاق فکری پویا بوده باشد!با فرا رسیدن سال جدید و پس از پایان یافتن تعطیلات نوروزی، اوضاع دگرگون شد و این بار نام سیدحسن با بسامدی بیشتر و سطحی گسترده‌تر در رسانه‌های مختلف اصلاح‌طلبان شنیده شد!

اهداف اصلاح‌طلبان برای دعوت

در این میان این سؤال مطرح بود که چگونه است با وجود آنکه احراز صلاحیت وی برای حضور در انتخابات با تردیدهای جدی و آشکاری مواجه است، اصلاح‌طلبان چرا بر این حضور تأکید دارند؟ و خود ایشان چگونه حاضر شده است که احیانا در این میدان ورود پیدا کند؟! آشکار است، اصلاح‌طلبان با هدف احراز نشدن صلاحیت سیدحسن تلاش داشتند تا ایشان را وارد میدان رقابت‌های انتخاباتی کنند!آنان بر این نیت بودند که یا شورای نگهبان نخواهد توانست ایشان را ردصلاحیت کند یا آنکه با این اقدام، هجمه‌های سنگینی را متحمل خواهد شد و هزینه‌های گزافی را باید پرداخت کند! این آب گل‌آلود بستر را برای فرصت‌طلبان فراهم کرده و در زمانه‌ای که اصلاح‌طلبان برنامه مشخص و منسجمی برای اداره آینده کشور و ارائه به افکار عمومی ندارند، جوسازی پیرامون این ردصلاحیت خواهد توانست افکار عمومی را تحریک کرده و آنان را در خدمت سناریوهای بعدی این جریان قرار دهد.

انتخاب دشوار 

در این وضعیت، خبری به نقل از سیدیاسر خمینی در گفت‌وگو با پایگاه جماران انتشار یافت که با اشاره به دعوت گسترده اقشار مختلف از برادرش سیدحسن گفته بود: «ایشان با تردید در حال مشورت و بررسی جوانب امر بودند تا اینکه امروز مطابق دیدارهای نوبه‌ای خود با رهبری به دیدن ایشان رفتند که طی این ملاقات، رهبر انقلاب کاندیداتوری ایشان در انتخابات را به صلاح ندانستند و با بیان اینکه حاج حسن آقا را مانند فرزند خود می‌دانند، از ایشان خواستند که در شرایط فعلی به این عرصه ورود نکنند.» وی تصریح کرد: «با توجه به این توصیه، طبیعی است که تصمیم ایشان روشن است و اخوی یقینا تصمیمی برای کاندیداتوری ندارند.» این خبر آب سردی بود بر آتش فتنه‌ای که اصلاح‌طلبان خود را آماده بهره‌برداری از آن کرده بودند!درباره این حرکت ارزشمند می‌توان گفت، اقدام درست و تصمیم دقیق سیدحسن خمینی در مشورت گرفتن از رهبر معظم انقلاب اسلامی، اقدامی شایسته و قابل تقدیری است که بدون شک بهترین سرنوشت را برای ایشان و بیت امام(ره) رقم زده  است. بخش عمده‌ای از مدعیان سیاسی که در طول ماه‌های اخیر تلاش کردند تا ایشان را وارد میدان رقابت انتخاباتی کنند، فرصت‌طلبانی بودند که بهره‌برداری‌های سیاسی و جناحی خود را دنبال می‌کردند و حاضر بودند در این مسیر به سادگی از آبرو و حیثیت بیت امام(ره) مایه بگذارند! آنان طالب به صدارت رسیدن سیدحسن نبودند و مدت‌هاست که از اندیشه و خط امام(ره) فاصله گرفته‌اند! طرح نام خمینی تنها ابزاری بود تا در آستانه انتخابات در صورت عدم احراز صلاحیت وی پیراهن عثمانی برای حمله به شورای نگهبان قرار گیرد. این تصمیم درست هم از آینده سیاسی سیدحسن خمینی صیانت کرد و هم حافظ آبروی بیتی شد که اعتبار خود را از پیشوای بزرگ ملت ایران به یادگار دارد و نباید بازیچه دست فرصت‌طلبان شود! البته بدخواهان امام(ره) و بیت امام  راحل در مرحله جدید تلاش می‌کنند تا از این شکست نیز فرصتی برای کامیابی فراهم کنند. از این رو دست به کار شده و نوک تیز هجمه‌ها را به سمت رهبری انقلاب خواهند برد.این در حالی است که توصیه رهبری به سیدحسن بدون شک مبتنی بر درنظر گرفتن مصالح شخصی و خانوادگی ایشان و صیانت از بیت امام انجام شده و از جمله رهنمودهای ارشادی بوده است که با درخواست شخص سیدحسن ارائه شده است، نه اقدامی دستوری که سیدحسن می‌توانست از طرح آن و طلب اعلام نظر رهبری اجتناب  کند.

***

سخن پایانی آنکه بدون شک این مشورت و حرف‌شنوی و تبعیت در کارنامه حجت‌الاسلام سیدحسن خمینی به عنوان نقطه عطفی باقی خواهد ماند، این کناره‌گیری از ورود به میدان رقابت انتخابات 1400، پایان حیات سیاسی وی نیست، بلکه بالعکس می‌تواند سرآغاز فصل نوینی برای حضور وی در عرصه سیاست باشد.

نام:
ایمیل:
نظر: