سیدعباس عراقچی، معاون وزیر خارجه کشورمان و نماینده جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات جدید با اعضای 1+4 بر سر احیای برجام، تأکید کرده است که مسیر پیش رو (مسیر احیای برجام) آسان و بدون پر پیچ و خم نیست! او تأکید کرده است، این مسیر پر از سنگلاخ بوده و اختلافات طرفین (به ویژه ایران و آمریکا) بر سر نحوه احیای برجام و بازگشت به تعهداتی که در توافق هستهای مدنظر قرار گرفته، هنوز برطرف نشده است. با این حال، مقامات وزارت امور خارجه کشورمان تأکید دارند، مذاکرات در مسیر درستی قرار دارد! بر همین اساس، هفته گذشته نمایندگان ایران، روسیه، تروئیکای اروپایی و چین از آغاز روند نگارش «توافق» خبر دادند.
«نگارش توافق» یا «احیای توافق»؟!
ایران و کشورهای حاضر در مذاکرات هستهای میگویند به مرحله نگارش متن توافق درباره بازگشت به برجام رسیدهاند. عبارتی آشنا برای آنهایی که مذاکرات هستهای ایران و گروه کشورهای ۵+۱ را در سالهای اخیر دنبال کردهاند. نگارش متن در روند گفتوگوهای منتهی به برجام البته مسیری طولانی بود. طرفین برای اینکه از پیشرفت کار خود مطلع باشند، تصمیم گرفتند با آغاز مکتوب کردن آنچه بر سر آن توافق حاصل شد، مسیر مشخصتری برای ادامه راه در پیش داشته باشند. شبکه «یورونیوز» در این خصوص گزارش داده است:
«این نگارش متن البته به بیان بسیاری از دیپلماتها پر بود از پرانتزها. پرانتزهایی که هرچه تعدادشان بیشتر بود، نشان از فراوان بودن تعداد مواردی بود که هنوز بر سر آنها توافقی حاصل نشده است. اما حالا و در مذاکراتی که در وین در حال برگزاری است، طرفین میگویند در مذاکرات برای احیای آن توافق به پیشرفتهای خوبی دست یافتهاند.»
هدف از تشکیل کارگروه سوم؟
در حالی که وزارت امور خارجه کشورمان مدعی شده است، توافق گام به گام در زمینه بازگشت به برجام معنا و مفهومی نداشته و واشنگتن برای احیای توافق هستهای، باید کل تحریمهای یکجانبه و مغایر با برجام را به صورت یکجا رفع کند، شواهد موجود نشاندهنده تشکیل کارگروهی جدید از سوی اعضای 1+4(با موافقت آمریکا) برای بررسی اقدامات گام به گام است! رسانههای غربی تأکید کردهاند در تحولی تازه، روز سهشنبه ۲۰ آوریل طرفین به توافق رسیدند کار گروه سومی را تشکیل دهند که توالی اقدامات طرفین برای بازگشت به برجام را مدیریت کند. در هر حال، ماهیت و مأموریت کارگروه سوم به وضوح نشان میدهد، آمریکا و تروئیکای اروپایی طرفدار بازگشت مرحله به مرحله به برجام بوده و اساساً اصالت و موضوعیتی برای اصل این توافق و احیای واقعی برجام قائل نیستند.
بدیهی است پذیرش بازگشت گام به گام به برجام، آن هم در حالی که ایالات متحده آمریکا در سال 2018 میلادی به صورت یکجانبه از توافق هستهای خارج شده و سختترین تحریمها را علیه کشورمان اعمال کرده است، نوعی خبط استراتژیک راهبردی به شمار میآید. اکنون آمریکا باید هزینه خروج خود از توافق هستهای را به صورت کامل بپردازند و حداقلیترین این هزینه، بازگشت بدون چون و چرا به توافق و تن دادن به راستیآزمایی لغو تحریمها از سوی جمهوری اسلامی ایران است. در این میان، مقامات و رسانههای غربی سعی دارند با پس زدن این مسیر منطقی(رفع تضمین شده و قابل راستیآزمایی تحریمهای ایران از سوی آمریکا)، تشکیل کارگروه سوم را گامی ضروری برای پیشرفت و حصول به توافق نهایی بدانند. «ند پرایس» سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا با بیان اینکه پیشرفتهای خوبی در مسیر گفتوگوها حاصل شده تأکید کرد ایالات متحده از شکلگیری کارگروه سوم در کمیسیون مشترک برجام استقبال میکند.
معنای «توالی» چیست؟!
به راستی معنای «توالی» در فرآیند احیای برجام چیست؟ اگر منظور از توالی، طراحی همزمان و موازی گامهای ایران و ایالات متحده برای بازگشت به توافق هستهای باشد، باید نسبت به این واژه و مصادیق آن گارد بستهای داشت. بارها عنوان شده است آمریکا به صور یکجانبه از توافق هستهای با ایران خارج شده و از این رو، بازیگر طغیانگر برجام به شمار میآید. در مقابل، ایران از سال 2018 تا 2019 میلادی، به مدت حداقل یک سال به تمامی تعهدات خود وفق برجام و قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد پایبند بوده و متعاقباً، با استناد به «متن برجام»، به کاهش تعهدات خود به صورت مرحله به مرحله روی آورده است. به عبارت بهتر، خروج یکجانبه آمریکا از برجام در «تضاد با متن برجام» و کاهش تعهدات برجامی ایران مطابق متن توافق هستهای و در ذیل آن صورت گرفت. بنابراین، ما با دو بازیگر خطاکار در برجام مواجه نیستیم، بلکه تنها بازیگر نامطلوب و طغیانگر در این زمینه، ایالات متحده آمریکا است. پیشتر دو کارگروه به صورت موازی اقدامات خود را برای بررسی تحریمهایی که باید از سوی آمریکا لغو شوند و همچنین اقداماتی که ایران باید برای بازگشت به تعهدات هستهای خود انجام دهد، آغاز کردهاند! اما اکنون سخن از کارگروه سومی به میان آمده که قرار است ضرباهنگ گامهای متوازن طرفین را با یکدیگر تنظیم کند! بدیهی است که کلیت تشکیل این کارگروه، از انحراف مسیر مذاکرات حکایت دارد، مگر آنکه مأموریت و کارویژه کارگروه سوم چیزی به جز موارد اعلامی باشد!
مگر «توافق مبنایی» وجود ندارد؟!
نکته دیگر اینکه ما در برهه فعلی (سال 2021 میلادی)، قصد احیای یک «توافق مبنایی» را داریم که قبلاً درباره بند، بند آن مذاکره صورت گرفته است. ساز و کار بازگشت به این توافق (برجام) هم کاملاً مشخص است. در چنین وضعیتی دلیل اصرار آمریکا و تروئیکای اروپایی و متأسفانه سکوت وزارت امور خارجه کشورمان در قبال فرآیند «پیچیدهسازی مذاکرات»چیست؟! اگر میان طرفین (ایران و غرب) توافقی وجود نداشت، در آن زمان سخن گفتن از «نگارش توافق اولیه» یا حتی «توافق موقت» میتوانست توجیهی حقوقی داشته باشد. حتی اگر توافق برجام رسماً و به صورت کامل منهدم و نابود شده بود، واژه «نگارش توافق جدید» میتوانست قابل درک و هضم باشد؛ اما هم اکنون مطابق آنچه ادعا میشود، «برجام» توافق مبنایی طرفین به شمار میآید و قرار است طرفی که برای نخستین بار برجام را نقض کرده و از آن رسماً خارج شده، بار دیگر به آن باز گردد! به راستی در چنین فضایی مانور «نقاط اختلافی» یا همان «پرانتزها» چه معنایی دارد؟!