صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  نگاه >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۲:۵۳  ، 
شناسه خبر : ۳۳۰۵۸۶
  نقدی بر خوانش و برنامه‌های انتخاباتی برخی افراد و جریان‌های سیاسی
پایگاه بصیرت / مصطفی قربانی

در هر انتخاباتی به تبع مسائل و چالش‌های زندگی روزمره شهروندان، طبیعی است که یک یا چند مسئله به کانون منازعه و رقابت گفتمانی‌‌ـ جریانی در انتخابات تبدیل شود و جریان‌های مختلف تلاش می‌کنند تا معنا و مقصود موردنظر خود درباره‌‌ آن مسئله را به معنا و مفهوم غالب تبدیل کنند. بنابراین، کانون منازعه در انتخابات را می‌توان مسئله یا مسائلی دانست که جزء مهم‌ترین دغدغه‌ها و مسائل جامعه است؛ از شمولیت لازم برخوردار است و جریان‌های سیاسی در موعد انتخابات مجبور به توجه به آن هستند. به بیان دیگر، کانون منازعه در هر دوره‌ای از انتخابات، چیزی جز «مسئله‌ اجتماعی» نیست که جریان‌های سیاسی باید به آن توجه کنند و برای حل و رفع آن، برنامه و راهکارهای عملی و مقبول ارائه دهند.

 

چالش مسئله اجتماعی در ایران

در حالی که مسئله اجتماعی براساس واقعیت‌های موجود و ملموس تعریف و مشخص می‌شود و به طور عمده، مسئله اجتماعی مسئله‌ای است که هم عینیت و عمومیت دارد و هم مطالبه‌ اکثریت جامعه است، اما در ایران همواره برخی افراد و جریان‌ها با بستن چشم خود بر روی واقعیت‌های ملموس جامعه و مردم، خوانش دیگری از مسئله اجتماعی دارند.

به بیان دیگر، در حالی که اقتصاد و مسائل معیشتی مهم‌ترین مسئله اجتماعی کشور است و در ابعاد مختلف سیاسی نیز مهم‌ترین مسئله کشور، چگونگی حل و رفع مشکلات اقتصادی مردم است، برخی افراد و جریان‌ها به جای توجه به مسائل و دغدغه‌های مردم یا به عبارت دقیق‌تر، ایجاد جذابیت برای خود از ناحیه‌ ارائه دادن برنامه‌ها و وعده‌های دقیق، عملی و کارشناسی، تلاش می‌کنند این جذابیت را از راه‌های انحرافی خلق کنند. به طور دقیق‌تر باید گفت، برخی جریان‌ها هم‌اکنون به جای ارائه‌ برنامه‌های عملی برای حل مشکلات مردم، تلاش می‌کنند تا میان شعارها، برنامه‌ها، سیاست‌ها و راهبردهای نظام با منافع مردم دوگانه‌سازی مخرب ایجاد کنند

برای نمونه، در برنامه انتخاباتی حزب اتحاد ملت که تحت عنوان «جامعه قدرتمند‌ـ دولت توانمند» تدوین شده و به تازگی از آن رونمایی شده است، بر مواردی چون «حذف نظارت استصوابی شورای نگهیان، پرهیز از ماجراجویی در سیاست خارجی و...» تأکید شده است؛ موارد و مواضعی که سویه‌های تقابلی و اپوزیسیونی داشته و پیش از این با صراحت بیشتری در بیانیه انتخاباتی سیدمصطفی تاج‌زاده هم به آنها اشاره شده بود.

نکته مهم در این میان، ضعف جدی این قبیل برنامه‌ها و شعارها از توجه به مسئله اجتماعی کشور و مردم است. به راستی حزب یا جریانی که این گونه خوانش و درکی از مسائل اجتماعی کشور دارد و تصور می‌کند با طرح این قبیل برنامه‌ها، شعارها و مواضع می‌تواند در انتخابات مورد استقبال مردم قرار گیرد، چرا ناتوان از دیدن و چشم دوختن به مسائل اقتصادی‌ـ معیشتی مردم است؟ آیا این قبیل احزاب و افراد نمی‌بینند که بخش زیادی از مردم در مشکلات اقتصادی غوطه‌ور هستند و حتی بابت تأمین برخی ضروریات مانند اجاره مسکن و... دچار چالش جدی هستند؟ به راستی آیا این گونه برنامه‌ها و مواضع برای مردم آب و نان می‌شود و گره از مشکلات به ظاهر فروبسته‌ آنها می‌گشاید یا خود مسئله‌ساز شده و به مسائل جدیدی دامن می‌زند؟

 

پیامدهای بی‌توجهی به مسئله اجتماعی

قائلان به این دیدگاه‌ها و مواضع اگرچه ممکن است تصور کنند که اتخاذ مواضع اپوزیسیونی و تقابلی با نظام برای عده‌ای خاص جذابیت داشته باشد، اما برای مردمی که گرفتار مشکلات اقتصادی هستند، فاقد جذابیت است. بر این اساس، این گونه اندیشیدن و ارائه‌ راه‌حل برای اداره‌ کشور حاوی پیامدها و آسیب‌های جدی است.

شاید بتوان گفت، مهم‌ترین آسیب و پیامد منفی این قبیل نگاه‌ها و شعارهای رمانتیک، تقویت ضریب بی‌اعتمادی نسبت به سیاست، سیاسیون و نظام در میان مردمی است که گرفتار مشکلات اقتصادی هستند. در عین حال، ناامیدی‌ها در ارتباط با سیاست و نخبگان سیاسی را نیز تشدید می‌کند. علاوه بر این، اینگونه نگاه‌ها، تنزیل منزلت رفیع سیاست به منزله‌ «تدبیرگر امور» به شمار می‌آید؛ زیرا سیاستی که این‌گونه بی‌توجه به مسائل اجتماعی مردم باشد، نمی‌تواند در جایگاه تدبیرگری امور تلقی شود. به عبارت دقیق‌تر، آنچه سیاست و سیاست‌مداران را در جایگاه تدبیرگری امور قرار داده، توانایی آنها در اداره‌ مطلوب جامعه است. در شرایطی که سیاست، نیرو محرکه‌ خود را از توجه به مسائل واقعی مردم و ارائه‌ راه‌حل‌های درست برای آنها نگیرد، از منزلت متعالی خود تنزل‌یافته تلقی می‌شود.

به لحاظ تأثیر بر حل مشکلات مردم نیز این‌گونه شعارها و برنامه‌ها هم به طور جدی آسیب‌زا خواهد بود؛ زیرا همان‌گونه که تجربه ثابت کرده است، برآیند این نوع نگاه چیزی جز هزینه‌سازی برای کشور و مردم و در عین حال، معطل ماندن مطالبات و نیازهای واقعی مردم نیست.

به لحاظ رقم خوردن آینده مطلوب برای کشور، نظام و مردم نیز این قبیل نگاه‌ها قادر به رقم زدن هیچ مطلوبیتی نیست؛ زیرا وقتی بی‌توجه به مسائل و چالش‌های موجود و ناتوان از حل و رفع آنهاست، قادر به تأمین آینده‌‌ مطلوب هم نخواهد بود.

 

سخن پایانی

با هر زاویه دید و تحلیلی که به انتخابات نگاه کنیم، انتخابات در نهایت باید منجر به تقویت کارآمدی و توفیق در حل مشکلات و مسائل اجتماعی یا همان دغدغه‌ها و مسائل زندگی روزمره مردم شود. براین اساس، انتخابات در اصل و اساس، میدانی برای ارائه‌ برنامه‌ها و راهکارهای مختلف به منظور پاسخگویی به مسائل اجتماعی مردم است. بنابراین، کانون منازعه در انتخابات باید حول مسائل اجتماعی تعریف شود. درواقع، انتخابات بزنگاه و آزمون بزرگی برای نخبگان و جریان‌های سیاسی است تا با ارائه‌ برنامه‌ها و راهکارهای دقیق‌تر و عملی‌تر، در راستای حل مشکلات و مسائل مردم قدم بردارند تا بیش از پیش به تثبیت موقعیت و جایگاه خود نزد مردم بپردازند. توجه به این نکته هم ضروری است که همین موضوع، یکی از معیارهای لازم برای اصلح‌گزینی است؛ یعنی برای مردمی که در انتخابات مشارکت می‌کنند، معیار اصلی برای اصلح‌گزینی، دقت در «کارنامه گذشته» و «برنامه حال و آینده» کاندیداهای مختلف برای حل مسائل اجتماعی مردم است. در واقع، در نمره‌دهی مردم باید این سؤال مطرح شود که کدام یک از این انبوه نامزدهای انتخاباتی بیش از سایرین تلاش کرده تا به مسائل اجتماعی توجه کرده و برای آنها مبتنی بر مقتضیات کشور، راهکار عملی ارائه دهد.

نام:
ایمیل:
نظر: