ماه رمضان امسال، دست رسانه ملی در سریالهای مفرح و شاد خالی ماند و در حالی که خیلیها منتظر بودند تا سریال «زیرخاکی2» لبهای روزهداران را در ساعتهای پس از افطار خندان کند؛ اما این اتفاق نیفتاد و در نهایت سریالهای کمدی، مانند «بوتیمار» و «زیر خاکی» به کنداکتور پس از رمضان منتقل شدند.
لحظههای شیرین «بوتیمار»
«بوتیمار» در هفتههای گذشته از شبکه سوم سیما پخش شد و اما نام «بوتیمار»؛ بوتیمار از جمله مرغان افسانهای ادبیات پارسی است که به تنگچشمی و بخیلی آوازه دارد. مشهور است که بوتیمار همیشه در تشنگی به سر میبرده، اما آن هنگام که به رودخانه و دریا میرسیده، چه غم بسیار میخورده که مبادا آب دریا تمام شود و او از تشنگی بمیرد، به همین دلیل آب نمیخورده! بوتیمار به معنای صاحب غمخواری است.
تمامی این توضیحات باعث میشود کسانی که سریال را دنبال کردهاند، ناخودآگاه به یاد شخصیت «پرویز گلابی» پدر خانواده بیفتند که دائما غصه میخورد و حتی بلد نیست از سفرش نیز در همان حد که میتواند، لذت ببرد. شخصیت متقابل آقای گلابی، «آقا ایوب» است. مردی که از تمامی لحظات زندگیاش به نحو احسن استفاده کرده، زمانی که نیاز بوده به جبهه مقاومت رفته و حالا هم که جانباز است و پای خود را در جبهههای دفاع از حرم جا گذاشته، باز هم نگاهی زیبا و شاکر به زندگی دارد. هر چند داستان یک خطی نسبتاً خوبی برای کمدی بوتیمار انتخاب شده است، اما با این وجود ضعف برخی اتفاقات به چشم میآید؛ مانند آنچه بر شروین و همسرش میگذرد که تا حدی کلیشهای و دمدستی است.
لحظههای ناب و خلاق کمدی در «بوتیمار» نقایص و ضعفهای آن را نیز پوشش میدهد. بازی خوب مرجانه گلچین، مانند همیشه یکی از نقاط قوت سریالهایی است که این هنرپیشه نقش برجستهای در آن ایفا میکند.
هر چند تا حدی کنار هم قرار گرفتن مرجانه گلچین و حمید لولایی تا حدی تکراری بوده، اما آنچنان این تکرار با هنرمندی صورت می گیرد که جذابیت خود را از دست نداده است. از بازی خوب مرجانه گلچین و حمید لولایی که بگذریم، بقیه بازیگران نیز بسیار خوب و دقیق انتخاب شدهاند؛ به ویژه اشکان اشتیاق که همیشه حضورش یادآور لحظههای شیرین سریالهای کمدی تلویزیون بوده است.
و اما استفاده درست و بجا از موضوع کرونا، از دیگر مواردی بود که میتوان آن را یکی از نقاط قوت و بهروز سریال بوتیمار دانست، اینکه بتوان از حضور یک ویروس خطرناک، برای خلق لحظههای شیرین استفاده کرد، خلاقیت نویسنده مجموعه را میرساند. مانند ویدئویی که علیرضا پسر خانواده در غفلت پدر و مادر در روزهای کرونایی برای معلم مدرسهاش ارسال کرده بود.
یک نکته جالب در بیشتر سریالهایی که «مهران مهام» تهیهکنندگی آنها را برعهده داشته، این است که اشرافیگری در سریالهایش به چشم نمیخورد، موضوعات ساده را در قالب داستانهایی ساده و بسیار قابل لمس انتخاب میکند؛ داستانهایی که در عین کمدی بودن، حرفهای خوبی هم برای گفتن دارند.
تجریه موفق شبکه 5 با «روزهای آبی»
و اما سریال «روزهای آبی» در شبکه 5 سیما؛ سریالی شیرین و خانوادگی که پس از ماه رمضانِ راکد و ساکت شبکه 5، رونقی تازه به کنداکتور این شبکه داد.
داستان این سریال نیز در فضای سبز خطه شمال و این بار در لوکیشنهای بومی و روستایی این خطه گذشت. داستان سریال روزهای آبی نیز کاملاً خانوادگی بوده است؛ اما محوریت خانواده با دختری است که در تلاش است مشکل پدر خود را که بدهکار است، حل کند. بازیگران این سریال نیز همگی از بهترین بازیگران تلویزیون و سینما بودهاند.
یکی از جدیترین نقاط ضعف این سریال، این است که داستان بسیار کند و یکنواخت میگذرد؛ اما سادگی و پیامهای خانوادگی خوبی که این سریال داشته و نیز مطرح کردن بعضی مسائل روز کشور، مانند زایمان برخی سلبریتیها در خارج از کشور، انتخابات شورای روستا و دغدغههای انتخاباتی، از نقاط قوت این سریال به شمار میآید.
ساخت یک بومگردی برای جذب توریست و ایجاد اشتغال از دیگر بخشهای جالب این سریال است. همچنین به نظر میرسد، نقد مهاجرت به خارج از کشور و برعکس، بازگشت به اصل و ریشه هر فرد، از دیگر نقاط برجستهای است که مد نظر تولیدکنندگان این سریال بوده است.