«مانوئل كاستلز» نظریهپرداز علم ارتباطات، هویت را «فرایند معناسازی بر اساس یک ویژگی فرهنگی یا مجموعه بههمپیوستهای از ویژگیهای فرهنگی» میداند كه از دیدگاه او بر منابع معنایی دیگر برتری دارد و در طول زمان و مكان، قائم به ذات است. اگر قائل به این برداشت و تعریف باشیم، انقلاب اسلامی ایران بعنوان یک رویداد سیاسی با خاستگاه انسانی و دینی، مناسبات هویتی جدیدی را بین ملتهای مسلمان جهان پدید آورد و نظریه جدیدی در مقابل دو قطب قدرت موجود یعنی کمونیسم و لیبرالیسم شد و رفته رفته بخشهای مختلفی از جهان اسلام را حول محور خود به وحدتنظر رساند. این انقلاب را میتوان سرآغاز تولد پدیده ژئوپلیتیکی جدیدی دانست که ظرفیتهای هویتی جدیدی برای خود داشت.
آثار این همگرایی در طول چهار دهه گذشته در صحنهها و عرصههای گوناگونی به منصه ظهور رسیده که نمونه قریب و بارز آن شکلگیری جبهه مقاومت با همراهی ملتهای مسلمان از کشورهای مختلف بود که در دفاع تاریخی و بینظیر خود از حرم اهل بیت(ع) در سرزمین عراق و سوریه با تقدیم خونهای پاک خود قدرت هویتی جهان اسلام و شیعیان را علیرغم همه فشارها، محدودیتها و توطئههای دشمنان و عمال منطقهای آنها به تصویر کشیدند. این اتفاق بزرگ حاصل نمیشد مگر با درایت و تدبیر رهبر حکیم انقلاب و میدانداری سیدالشهدای مقاومت، سردار حاج قاسم سلیمانی که با انسجام و اتحاد رزمندگان محور مقاومت از اقوام و ملیتهای مختلف، فتحالفتوح بزرگی را در برابر داعش که ساخته و پرداخته آمریکا و حامیان غربی و عربیاش بود، رقم زد. شکلگیری این حرکت بزرگ به شکست جریانهای تکفیری منحصر نشد و آثار آن با ایجاد موج جدید ضد آمریکایی در کشورهای منطقه تداوم یافت. دومینوی شکست آمریکاییها در منطقه از عراق و سوریه تا افغانستان و لبنان و... و خروج نیروهای نظامیشان از کشورهای منطقه نشان دهنده افول قدرت ایالات متحده در عرصههای سیاسی، نظامی و حتی اقتصادی است که روز به روز بیشتر آشکار می شود.
اما در کنار انقلاب عظیم اسلامی امام خمینی(ره)، امروز پدیده دیگری در تداوم این حرکت و با جلوههای متفاوتی از آن بروز و ظهور پیدا کرده که میتوان آن را ادامه همان مناسبات هویتی در قالبی دیگر دانست. پدیدهای که خلاءهای هویتی موجود در جهان اسلام را ترمیم کرده و شیعیان و محبان اهل بیت(ع) در این حرکت بزرگ نه تنها برادران اهل تسنن را دوشادوش خود دیدند، بلکه پیروانی از آیینهای دیگر را نیز در صف اربعینیها مشاهده کردند که کمترین علقههای مشترک را با مسلمین دارند و این بیانگر شمولیت این پدیده در بین ملتها و فرهنگهای مختلف انسانی است.
اما کار ویژه اربعین فراتر از وحدت اسلامی و انسانی است که در جای خود دستاورد بزرگی برای امت اسلامی است. اربعین تولد دوباره گفتمان مقاومت در مناسبات جهانی است که بر اساس وحدت، صلح و دوستی، اخلاق، برادری، برابری، معنویت، عدالت و عقلانیت پیریزی میشود.
پدیدهای که با تکیه بر عناصر فرهنگ اسلامی از یک سو به تقویت فرهنگ مقاومت کمک میکند و از سوی دیگر در بین امت اسلامی از هر قوم و نژاد و زبانی، همفکری و همگرایی ایجاد میکند و میتواند سرآغاز تمدن نوین اسلامی باشد. امام خامنهای درباره ظرفیت تمدنسازی اربعین فرمودند: «اگر ظرفیتهای کشورهای اسلامی بر روی هم مجتمع بشود، آن وقت امت اسلامی نشان خواهد داد که عزت الهی یعنی چه؛ تمدن عظیم اسلامی را به جوامع عالم نشان خواهند داد؛ باید هدف ما این باشد و این راهپیمایی اربعین میتواند یک وسیله گویایی برای تحقق این هدف باشد.»